نوشته‌ها

دماوند را رها کنید…

نویسنده: مسعود فرح بخش

 

بام ایران، دیو سپید، کوه کوه ها، نماد سرزمین ایران، نماد صلابت و ایستادگی یک قوم، مقصد نهایی کوهنوردان ایران، شکوه یخچال ها، دره و رودها، جایی که زمین به آسمان گره می خورد…

همه این ها توصیف هایی از یک نام هستند نامی به طولانی تاریخ سرزمین پارس، نامی به بزرگی دشت های فلات ایران، نامی به بلندای دماوند، دیو سپید دل در آتشِ پای در بند، نامی که برای این مردم فراتر از یک کوه است. دماوند این پدرِ پیرِ سرزمین ایران که هزاران سال است سایه‌اش را بر این سرزمین گسترانده است.

 

بلندترین کوه آتشفشانی آسیا و این پدر پیر سرزمینمان این روزها حال و روز خوشی ندارد. انواع نامهربانی‌‌ها و بد رفتاری هایی که در این سال‌ها در حق این کوه شده باعث وخامت اوضاع زیست محیطی کوه دماوند شده است. اما اخیرا جدای از اوضاع نابسامان دماوند، عده ای سودجو در حال ماهیگیری از این آب گل آلود هستند. سودجویانی که با دست اندازی بر این کوهِ سرمایه ملیِ کشور که متعلق به همه‌ی مردم است در اقدامی خودسر و خلاف قانون اقدام به ایجاد سدی برای عبور و مرور کوهنوردان کردند. سدی که به راه‌بند دماوند در ابتدای جاده خاکی جبهه جنوبی کوه دماوند معروف است. راه‌بندی که همه توضیحات و توصیفات توسعه پایدار را نقض کرده و راه را برای توسعه‌ی جیب افرادی محدود باز کرده است. راه‌بندی غیر قانونی که توسط شهرداری رینه در آن نقطه ایجاد شده و به شکل غیر قانونی اقدام به اخذ ورودی به مبلغ 15000 تومان می‌کند. مبلغی که تا به امروز مشخص نیست در کجا و چگونه خرج شده و چه نفع و سودی به حال کوهنوردان و محیط زیست دماوند داشته است. نکته جالب این‌که همین شهرداری رینه در حالی به بهانه های مختلف از جمله انتقال زباله کوهنوردان به پایین دست این مبالغ را از کوهنوردان اخذ می کند که خود زباله‌های شهر رینه را در اقدامی غیرقانونی دیگر در کوهپایه های این سرمایه ملی کشور رها می‌کند.

راهبند غیرقانونی دماوند

اخذ ورودی 15000 تومانی در مکانی با اسم کوهستان پارک قله دماوند!

photo_۲۰۱۷-۰۷-۰۸_۱۳-۳۳-۱۸

در کنار این باید مبلغ 200 هزار تومانی رفت و برگشت از ابتدای جاده خاکی تا گوسفندسرا را که فقط خودرو‌های محلی مشخص اجازه عبور و مرور را دارند اضافه کرد و اگر در این مافیا قیمت بالا و غیرمنصفانه قاطرهای دماوند برای حمل بار به بارگاه سوم را لحاظ کنید متوجه خواهید شد که امروز صعود به بام ایران هزینه ای گزاف برای قشر کوهنورد دارد. هزینه ای که اگر صرف حفظ محیط زیست و منجر به توسعه‌ای پایدار با یک بازی دو سر برد می‌شد جای گله نبود اما این هزینه ها امروز فقط منجر به توسعه‌ی جیب عده ای مشخص شده است.

 

شاید اگر امروز آرش کمانگیر در جمع ما بود بر اثر هزینه های زیاد، غیرمنطقی و غیرقانونی کوهنوردی در دماوند قید صعود به بام ایران را می‌زد و تیرش را از کوه دیگری از چله کمان رها می کرد تا به گسترش و چاق شدن این مافیا کمک نکرده باشد.

 

امروز جامعه کوهنوردی کشور فقط یک خواسته مشخص از شهرداری رینه دارد و آن اینکه با پایان دادن به اقدامات غیر قانونی خود دماوند را رها کند تا این سرمایه ملی کشور که براساس مصوبه 221 شورای عالی محیط زیست در 21 خرداد 1381 به عنوان نخستین اثرطبیعی ملی کشور و جز مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست و در سی اُم تیر 1387 در فهرست آثار ملی و تحت حفاظت و اداره‌ی دولت و در عین حال نامزد اصلی ایران برای دومین اثر طبیعی جهانی جهت ثبت در میراث طبیعی یونسکو است توسط افرادی دل‌سوز و کاردان ادراه شود.

 

امروز خواسته‌ی کوهنوردان #نه_به_راهبند_دماوند است…

#نه_به_راهبند_دماوند

 

عکس ها از کانال تلگرامی امین معین (گرین مانت)

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جهانگردی با طعم کوهنوردی ؛ کریستین استانگل

ماشین سوئیسی در هیمالیا خاموش شد

هرمی درخشان در رشته کوه راکی

کوه تور ؛ پرشیب ترین کوه دنیا

نسل طلایی کوهنوردی ؛ کورت دیمبرگر

حیات وحش ایران را حفظ کنیم

…کوهنوردی که اسطوره بود

نویسنده: مسعود فرح بخش

او بزرگ بود و اسطوره اما نه به اندازه نامش، بلکه برای کارهایی که در زمان خود انجام داد اما بعدها به آن پرداخته شد. او یک کوهنورد به تمام معنا بود و کسی بود که دنیای رقابت و نیرنگ در کوهنوردی مانع از رشد بیشتر او شد. او یک آلپینیست به تمام معنا بود. دیواره نوردی بود با قدرت بالا و توان صعودهای انفرادی حتی در زمستان. او کسی بود که بیش از نیم قرن زمان لازم داشت تا صداقت و قدرتش در کوهنوردی برای جهانیان اثبات شود. بدون شک او کسی است که گذار از کوهنوردی کلاسیک به کوهنوردی فنی و مدرن امروزی را آغاز کرد و در این گذار کوهنوردی یک نام با قدرت می درخشد.

آن نام کسی نیست جز “والتر بوناتی”

والتر بوناتی متولد 1930 در شهر برگامو ایتالیا است. وی بعد از جنگ جهانی دوم و در پی صدمات روحی ناشی از جنگ به کوهستان پناه برد تا نبوغ و توان بالایش باعث پیشرفت چشمگیر او در این رشته شود. بوناتی جوان ترین عضو از یازده کوهنورد منتخب کشور ایتالیا بود که به سرپرستی دکتر دسیو برای اولین صعود به کوه k2 راهی قراقروم شدند.

در این صعود با اینکه به گواه عده زیادی، او قوی ترین عضو تیم بود اجازه حضور در تیم دو نفره نهایی برای صعود به قله را پیدا نکرد و تنها وظیفه او رساندن اکسیژن به همراه باربر پاکستانی به کمپ 9 بود. زمانی که بوناتی و امیرمهدی (باربر پاکستانی) با 18 کیلو بار اکسیژن به محل کمپ 9 رسیدند خبری از چادر ایتالیایی ها نبود وفقط صدایی از دور شنیدند که “اکسیژن را بگذار و به پایین برو”

بوناتی و امیرمهدی در ارتفاع 8100 متری بیواک کردند و بر اثر این بیواک امیرمهدی تمام انگشتان دست و پایش را از دست داد. آن ها روز بعد اکسیژن را در محل گذاشتند و به پایین بازگشتند و قله k2 برای اولین بار در تاریخ در سال 1954 توسط آکیله کمپانونی و لینو لاچیدلی صعود شد.

بعد از جشن صعود این دو مدعی شدند که بوناتی از قصد اکسیژن ها را خالی کرده تا این دو نتوانند به کوه صعود کنند و آنها 200 متر آخر را بدون اکسیژن صعود کردند. چیزی که ظاهرا تیم ایتالیایی با پرداخت مقداری پول به امیرمهدی، او را هم به تائید این گفته وا داشت.

بعد از این اتفاق و افتخار کسب شده برای ایتالیا، بوناتی به عنوان چهره ای ضد قهرمان در جامعه ایتالیا مطرح شد. کسی که منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح داد.

بوناتی اما بعد از بازگشت تیم از k2 به کوهنوردی خود ادامه داد و برخی از شاخص ترین کارهای کوهنوردی در آلپ را به نام خود ثبت کرد. اما عمده فعالیت های وی بعد اتفاق k2 به شکل انفرادی بود:

اولین صعود انفرادی از دیواره Aiguille de dru در سال 1955

اولینصعود انفرادی مون بلان در 1956 اولین صعود کوه گاشربرم 4 در 1958

اولین صعود زمستانی مون بلان در 1961

اولین صعود زمستانی گرند خوراسس در 1963

اولین صعود زمستانی رخ شمالی دیواره گرند خوراسس در 1964

او در سال 1965 موفق شد اولین صعود زمستانی و انفرادی رخ شمالی ماترهورن را از مسیری جدید(مسیر بوناتی) انجام دهد اما وقتی با سردی و واکنش منفی رسانه های ایتالیایی مواجه شد بعد از 17 سال کوهنوردی حرفه ای، این ورزش را برای همیشه کنار گذاشت و به نویسندگی و خبرنگاری روی آورد.

والتر بوناتی و نمایی از دیواره شمالی ماارهورن در صعود انفرادی و زمستای اش از مسیر جدید

والتر بوناتی و نمایی از دیواره شمالی ماترهورن در صعود انفرادی و زمستای اش از مسیر جدید(مسیر بوناتی)

از جمله کتاب های وی حقیقت در k2، کوهستان من، مون بلان جادویی و روزهای بزرگ است.

سرانجام در سال 2004 لینو لاچیدلی(عضو صعود کننده به k2) اعتراف کرد بوناتی هرگز اکسیژن ها را خالی نکرد و ما برای اینکه بوناتی موفق به صعود نشود جای چادر را عوض کردیم تا نتواند به تیم صعود ملحق شد. اعترافی تلخ و تکان دهنده که سرانجام بعد از نیم قرن صداقت و درستی رفتار این اسطوره کوهنوردی را اثبات کرد.

در سال 2009 والتر بوناتی به پاس یک عمر فعالیت و نویسندگی در زمینه کوهنوردی به عنوان اولین کوهنورد جایزه “کلنگ طلایی دوران” را دریافت کرد.

والتر بوناتی و جازه کلنگ طلایی دوران

والتر بوناتی اولین کوهنوردی بود که جایزه کلنگ طلایی دوران را دریافت کرد

وی در سال 2011 و در سن 81 سالگی بعد از دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان در حالی از دنیا رفت که از این پس از او به نیکی یاد و با این نام خطاب خواهد شد…

والتر بوناتی، کوهنوردی که اسطوره بود…

منابع:

ویکی پدیا

باشگاه اسپیلت

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جردن رومرو ؛ پسری با ژن کوهنوردی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

در ورزش های مختلف همواره افرادی هستند که دست به کارهای خاص و شاخص می زنند. این افراد شاید در رشته ورزشی خود بهترین نباشند اما بی شک استثنا هستند و کوهنوردی نیز از این قاعده جدا نیست. برای این که در کوهنوردی استثنا باشی نیاز نیست که کوکوچکا یا مسنر باشی بلکه فقط کافیست “جردن رومرو” باشی تا در تاریخ کوهنوردی نامی جاودان پیدا کنی. ظاهرا کوهنوردی به طور خاص در ژن جردن رومرو است چراکه هنگامی که بسیاری از کودکان در سرتاسر دنیا مشغول بازی های کودکانه بودند، او بی وقفه و خستگی ناپذیر در حال صعود به بالاترین قلل این کره خاکی بود.

جوردن رومرو متولد 1996 در کالیفرنیای آمریکا است و کودکی او با کوهنوردی گره خورده است. جردن زمانی که فقط 10 سال سن داشت بر بلندای بام آفریقا، کلیمانجارو ایستاد. این شروع کوهنوردی حرفه ای برای این پدیده جوان دنیای کوهنوردی بود. او در فاصله سه سال بعد کوه های آکونکاگوا در آرژانتین(قاره آمریکای جنوبی)، دنالی در آلاسکا(قاره آمریکای شمالی)، کارستنز در اندونزی(قاره اقیانوسیه) و البروس در روسیه(قاره اروپا) را صعود کرد که تا فقط با 12 سال سن 5 قله از هفت قله مرتفع هفت قاره را صعود کرده باشد.

برای اینکه نام جردن رومرو در بین کوهنوردان فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره ثبت شود دو غول دیگر را در پیش رو داشت. کوه اورست در آسیا و کوه وینسون در قطب جنوب.

امروزه علم ثابت کرده است که کوهنوردی در ارتفاعات بالا برای کودکان نه تنها مفید نیست بلکه می تواند باعث بروز آسیب های جدی در آن ها شود. جردن برای صعود به اورست دو راه داشت یا چند سال صبر کند و یا خطر کند. او گزینه دوم را انتخاب کرد و زیرنظر پزشک اختصاصی اش به همراه پدر، مادر و سه شرپای اختصاصی راهی اورست شد. او در سال 2010 در حالی که فقط 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داشت با تلاشی تاریخی بر بلندای بام دنیا ایستاد تا تبدیل به جوان ترین فاتح تاریخ کوه اورست شود. جردن رومرو در حالی به اورست صعود کرد که شکسته شدن رکوردش بسیار بعید به نظر می رسد. رکورد قبلی متعلق به دخترنپالی به نام مینگ کیپا بود که در سال 2003 با 15 سال سن به اورست صعود کرده بود.

اما برای رومرو این پایان کار نبود. او سال بعد راهی قطب جنوب شد و با صعود به کوه وینسون تبدیل به جوان ترین فاتح هفت قله ی هفت قاره شد.

جوردن رومرو دو کتاب از داستان صعودش به اورست را به چاپ رسانده است. این استثنای کوهنوردی هم اکنون 21 سال سن دارد و پروژه بعدی او صعود به 50 قله مرتفع 50 ایالت آمریکا است.

منبع: ویکی پدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است