نوشته‌ها

روز توچال و روزهای مشابه ؛ آری یا خیر؟

نویسنده: مسعود فرح بخش

(به مناسبت جمعه آخر تابستان)

در روز های اخیر خبرهایی از گرامی داشت “روز توچال” در فضای مجازی به سرعت در حال انتشار است و دست اندر کاران موضوع سعی در برپایی و گرامی داشت این روز بر روی قله توچال هستند.
اما آیا این روز و این نوع حرکت ها برای توچال و کوهنوردی مفید است یا خیر؟

13 تیر هر سال مصادف است با روز دماوند اما چرا باید روزی به اسم دماوند داشته باشیم و در این روز چه اتفاقی می افتد؟

دماوند از این جهت روزی در تقویم به خود اختصاص داده که بعنوان اصلی ترین نماد طبیعی سرزمین ایران و بلند ترین کوه ایران مطرح می شود. حتی تلاش ها برای ثبت جهانی دماوند زیبا در میراث جهانی یونسکو نیز ادامه دارد. اما توچال کوهیست که تنها وجه تمایز آن نزدیکی به پایتخت است و حتی بلندترین کوه استان تهران نیز نیست. همینطور روز توچال نیز برخلاف روز دماوند ، رسمی نیست و در هیچ تقویمی به ثبت نرسیده.

در روز دماوند که در 13 تیر یا جمعه نزدیک به این تاریخ برگزار میشود مراسمی در شهر رینه اجرا می شود که در آن با حضور صدها و هزاران نفر از علاقه مندان به کوه دماوند در عرصه های مختلف به معرفی طبیعت ، فرهنگ و تاریخ دماوند پرداخته می شود.

در این تاریخ اتفاق زیبایی رخ می دهد، در 13 تیر صد ها نفر از علاقه مندان به کوه دماوند صعود “نمی کنند” ، آنها در شهر رینه بر روی صندلی می نشینند و از دماوند صحبت می کنند.

اینروزها همگان به این موضوع واقفند که حضور با تعداد بالا در هر اکوسیستمی با هر نوع رفتار و منشی منجر به تخریب و عدم تعادل در آن اکوسیستم می شود.

با تمام این اوصاف این روز ها صحبت از حضور صدها نفری در کوه به شدت آسیب پذیری مثل توچال است. فرسایش خاک در توچال و گسترش پاکوب های مسیر در آن چنان زیاد است که شاید با کمتر کوهی در ایران بتوان مقایسه کرد.

از جهتی حال که روزی غیر رسمی به نام توچال به وجود آمده احتمال این وجود دارد که سایر کوه ها و مناطق بکر استان های ما نیز “روز” پیدا کنند و در نتیجه برای گرامیداشت آن روز بخصوص ، با هجوم گردشگران و کوهنوردان و در نتیجه تخریب های جبران ناپذیر در آنها مواجه شویم و این به ضرر طبیعت ایران و به ویژه اکوسیستم کوهستانی خواهد بود.

به امید روزی که مسئولانه سفر کنیم و آسیب هایی که به طبیعت وارد می کنیم را درک و از آن اجتناب کنیم.

کوه هایی مثل توچال و دماوند نزد ما به امانت هستند آنها را زیبا و سالم به همراه پوشش گیاهی و حیات وحشش به نسل های بعدی تحویل دهیم.

بیانیه وبسایت بام ایران در پاسخ به جمع آوری زباله های مسیر توچال و عدم تخریب در صعود با تعداد بالا توسط کوهنوردان به مجریان این روز:

دوستان عزیزم باور کنید تخریب فقط آشغال ریختن نیست

آلودگی صوتی صدها کوهنورد یعنی تخریب یعنی تنش و استرس بین جانداران بخصوص پرندگان

آلودگی تصویری ناشی از حضور تعداد بالا برابر است با تخریب و تنش بین حیات وحش نیمه جان توچال

قدم گذاشتن با تعداد بالا یعنی تخریب خاک ، فرسایش خاک چه کسی گفته در ارتفاعات بالا پوشش گیاهی وجود ندارد از ارتفاع 2500 تا خود قله پوشش گیاهی استپی وجود دارد و اگر خاک فرسوده شود که بسیار شده است پوشش گیاهی که بسیار ارزشمند است وجود نخواهد داشت.

نگاه به پاکوب های توچال بیندازید در قسمت هایی از خیابان های تهران گسترده تر شده اند

دفع فضولات انسانی به مقدار زیاد یعنی تخریب یعنی آلودگی محیط آلودگی خاک آلودگی آب های زیر زمینی

چه خواسته و چه ناخواسته تمامی این تخریب ها در حضور زیاد، اجتناب ناپذیر خواهد بود

گاهی غرور بی جایمان را باید زیر پا بگذاریم و کمی واقع بین باشیم صعود های با تعداد بالا در هر نقطه از طبیعت ایران که به شدت آسیب پذیر است امری نکوهیده است .

چنین تصمیماتی که از روی احساس گرفته شده هیچ توجیه زیست محیطی ندارد . امیدوارم متولیان این حرکت روزی متوجه اشتباهی که در حق توچال کردند بشوند .

مسعود فرح بخش – وبسایت بام ایران
www.5610m.com

همچنین مطلب زیر را در وبسایت کوهنامه مطالعه کنید

متن وبسایت کوهنامه در مورد روز توچال

رینهولد مسنر ؛ مردی برای تمام دوران

نویسنده: مسعود فرح بخش

رینهولد مسنر کوهنورد ، ماجراجو ، کاشف ، قطب نورد ، کویرنورد و نویسنده اهل ایتالیا متولد 17 سپتامبر 1944 است، مسنر به قدری بزرگ است که کلمات قادر به وصف او نیستند ؛ او مرد اولین ها و بی شک یکی از بهترین های کوهنوردی در تمام دوران است.

مسنر از دوران کودکی کوهنوردی را زیر نظر پدرش جوزف مسنر شروع کرد . وی زمانیکه تنها 5 سال داشت با پدرش اولین قله ی خود را صعود کرد . او که همراه با پدرش در گوشه ای از آلپ کوهنوردی می کرد کم کم عاشق کوه و صخره شد. مسنر علاقه ی شدیدی به کوهستان آلپ و دولومیت ها داشت( دولومیت ها رشته کوهی در شمال شرقی ایتالیا هستند که به دلیل شکل سوزنی  و صخره های سر به فلک کشیده شده خود بسیار معروف می باشند ؛ بلندترین قله دولومیت ها “مارمولودا” با 3343 متر ارتفاع است)

مسنر هشت برادر و یک خواهر داشت. او بعد ها با برادرش گونتر کوهنوردی و با برادر دیگرش هابرت قطب های زمین را پیمایش کرد.

زمانیکه مسنر 13 سال داشت بصورت جدی مشغول فعالیت های کوهنوردی شد و اینکار را بهمراه برادرش گونتر که 11 سال داشت انجام داد.

مسنر در دهه 60 با الهام گرفتن از هرمان بول سبک کوهنوردی آلپی را بنیان نهاد. یعنی کوهنوردی از پای کوه بدون مسیر مشخص ، برقراری کمپ در صورت نیاز بصورت موقت ، حمل کمترین تجهیزات و زمان حداقل برای دستیابی به هدف

در سال 1970 مسنر اولین سفر خودش به هیمالیا را بهمراه برادرش گونتر انجام داد. هدف آنها صعود به قله سرسخت نانگاپاربات از جبهه صعود نشده و بسیار دشوار روپال بود.

مسنر و برادرش گونتر سرانجام به قله رسیدند اما به دلایلی نتوانستند از مسیری که بالا آمده بودند به پایین بروند و در کمال شگفتی بدون طناب ، آذوقه ، کیسه خواب و چادر از جبهه دیامیر که هیچ کوهنوردی در آن نبود تصمیم به فرود گرفتند. دو روز بعد در راه بازگشت تراژدی بزرگی رخ داد. گونتر بر اثر سقوط بهمن کشته شد و خود مسنر بخشی از انگشتان پایش را بعلت سرمازدگی از دست داد. از مسنر کم تجربه در آن زمان برای انجام این صعود بهمراه برادر کم تجربه ترش بسیار انتقاد شد.

مسنر در 1975 گاشربروم 1 را در سه روز از مسیر جدید صعود کرد که این زمان در آن دوره بسیار بی سابقه بود.

مسنر مرد اولین ها بود، او بعد ها بعد از سه تلاش ناموفق سرانجام در 1978 نانگاپاربات را در بزرگ داشت برادرش از جبهه دیامیر بصورت  تمام انفرادی و بدون کپسول اکسیژن و بدون حمایت هیچ تیم کوهنوردی صعود کرد. این اولین صعود انفرادی کامل در کوه های 8000 متر بود.

او در همین سال به همراه پیتر هابلر اورست را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد، تا آن زمان صعود به اورست بدون استفاده از کپسول اکسیژن از سوی کوهنوردان ، شرپاها و دکترها غیر ممکن شمرده می شد اما مسنر و هابلر اولین نفراتی بودند که این غیرممکن را ممکن کردند.

مسنر تمامی 14 کوه بالای هشت هزار متر را صعود کرد و اولین نفری در تاریخ کوهنوردی شد که به این افتخار دست پیدا کرد . مسنر تمامی این 14 قله را بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد.

مسنر بعد ها اورست را بصورت سولو و افرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد تا بالاترین صعود انفرادی تاریخ کوهنوردی را ممکن کند.

مسنر بعنوان یک کاشف و ماجراجو به قله های بسیاری در سرتاسر دنیا صعود کرده . مسنر قطب های زمین را نیز پیمایش کرده و صحرای بزرگ گوبی را نیز درنوردید. همچتین او فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره جهان نیز می باشد. با هم نگاهی می اندازیم به کارنامه پرافتخار مسنر در گذر زمان:

 

مسنر در مجموع 20 بار قله های بالای هشت هزار متر را صعود کرد

کارنامه مسنر در هشت هزار متری ها به ترتیب زمان صعود:

1970 نانگاپاربات اولین وآخرین صعود از جبهه روپال با برادرش گونتر

1972 ماناسلو از مسیر جدید

1975 گاشربروم 1 اولین صعود به روش آلپی در تاریخ هیمالیا در سه روز گشایش مسیر جدید

1978 اورست اولین صعود تاریخ اورست بدون کپسول اکسیژن بهمراه پیتر هابلر

1978 نانگاپاربات اولین صعود تمام انفرادی به یک کوه هشت هزار متری

1979کوه سرسخت K2

1980 اورست ؛ اولین و تنها صعود انفرادی و بدون کپسول اکسیژن در تاریخ هیمالیا بر روی بام جهان

1981 شیشاپانگما ؛ گشایش مسیر جدید

1982 کانجنچونگا ؛ گشایش مسیر جدید

1982 گاشربروم 2

1982 برودپیک

1982 اولین تلاش زمستانی بر روی چوآیو (صعود نا موفق)

1984 تراورس گاشربروم 1 و 2 صعود به قله ها بدون بازگشت به کمپ اصلی

1985 داهولاگری

1985 آناپورنا ؛ گشایش مسیر جدید

1986 ماکالو

1986 لوتسه

سایر اکسپدیشن های مسنر:

1971 انجام برنامه های کوهنوردی در ایران ؛ نپال ، گینه نو ، پاکستان و شرق آفریقا

1972 نوشاخ واقع در رشته کوه هندوکش افغانستان

1974 کوه دنالی در آلاسکا از مسیر جدید

1978 کلیمانجارو مسیر جدید

1986 پیمایش شرق تبت ، کوه وینسون در قطب جنوب ؛ در این سال مسنر اولین شخصی شد که 7 قله ی مرتفع 7 قاره ی دنیا را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد

1989 پیمایش قطب جنوب

1992 کوه شیمباروزو مرتفع ترین کوه دنیا بر مبنای فاصله از مرکز کره زمین

1995 پیمایش قطب شمال از سیبری به کانادا(ناموفق)

1998 صعود به کوه های مغولستان و برخی کوه های آند

2000 ساخت فیلمی بر روی کوه فوجی ژاپن

2003 سفر به اقیانوس منجمد شمالی

2004 پیمایش صحرای بزرگ گوبی مغولستان ، 2000 کیلومتر پیمایش پیاده

مسنر پا به سن گذاشته در سال 2003 شروع به ساخت پروژه به نام “موزه کوهنوردی مسنر” کرد که در سال 2006 در قالب پنج موزه در نقاط مختلف کوهستان آلپ به منظور بازدید عموم بازگشایی شدند.در این موزه ها عکس ها وتجهیزاتی از کوهنوردی ها ی مسنر وهمینطور سایر تجهیزات و ادوات کوهنوردی به نمایش در آمده .

اینکه مسنر با این سبک کوهنوردی در تمامی صعود هایش زنده ماند و چگونه تمامی صعود هایش بدون کپسول اکسیژن بودند خود نشان از نبوغ و توان فرا انسانی او دارد. بدون شک نام و یاد مسنر برای همیشه در تاریخ کوهنوردی باقی می ماند .

سخنانی از مسنر:

“بدون خطر مرگ، کوهنوردی دیگر کوهنوردی نیست ولی در کوهنوردی من به دنبال مرگ نیستم، دقیقا برعکس آن، من سعی در زنده ماندن دارم. اما زنده ماندن بدون وجود خطر مرگ نیز بسیار آسان است. کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است که شامل خطر مرگ هم میشود. بهترین کوهنورد کسی نیست که تلاش میکند تا یکی دوبار کارهای احمقانه بکند و سپس بمیرد. بلکه بهترین کوهنورد کسی است که سعی میکند بزرگترین کارها را انجام دهد و زنده بماند . . .شما باید نزد خودتان در نظر بگیرید که فلان کار را میتوانید انجام دهید و یا نمیتوانید. این یکی از اصلیترین قسمتهای کوهنوردی است که هر لحظه باید یادتان باشد. پیش خودتان بگوئید”این حد و مرز من است. بیشتر از این نمیتوانم، باید پائین تر از این حد توقف کنم.” و اگر شما از این حد بالاتر بروید مطمئنا در کوهنوردی کشته خواهید شد و هنر کوهنوردی زنده ماندن است نه مردن.”

 

منابع:

وبسایت هشت هزارتایی ها

کوهنوردان زرتشتی

صفحه ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

حال دماوند خوش نیست …

نویسنده: مسعود فرح بخش

13 تیر ماه هر سال روز ملی دماوند است. کوه دماوند بدون شک اصلی ترین نماد طبیعی این کهن سرزمین است.
دماوند ما به حدی زیبا و خاص است که شاید خود ما از آن بی خبر باشیم. از گذشته دور تا به امروز دماوند کوه نقش مهمی در ادبیات این مرز و بوم داشته و شاهد و ناظر اتفاقات مهمی در خود بوده است. اما این روزها به لطف ما کوهنوردان و به لطف کم کاری تمامی سازمان های مربوط این “دیو سپید پای در بند” حال و روز خوشی ندارد .
ما کوهنوردان دانسته و نادانسته در حال نابودی دماوند هستیم بی آنکه بدانیم دماوند به عنوان اصلی ترین نماد طبیعی این مرز و بوم میراث گذشتگان نیست بلکه امانتی است نزد ما برای آیندگان و باید بدانیم بعد ها تاریخ از ما بعنوان نابودگران نماد سرزمین آریایی یاد خواهد کرد.

کوه فوجی یاما در ژاپن یکی از معدود کوه های مخروطی شبیه دماوند است . کوه فوجی با اینکه حدود 2000 متر کوتاه تر از دماوند است اما با مدیریت درست ژاپنی ها (قشر کوهنوردی و دولت مردانش) هر ساله پذیرای میلیون ها گردشگر از سراسر جهان است که فقط به قصد صعود و یا دیدن و عکاسی از کوه فوجی وارد آن کشور می شوند اما تعداد توریست های خارجی برای دیدن دماوند چقدر است؟

هر یک از ما کوهنوردان وظایف ساده ای داریم که اگر آنرا رعایت می کردیم شاید حال و روز دماوند کمی بهتر می بود .
هر کوهنوردی وظیفه دارد که فقط از مسیر پاکوب استفاده کند چرا که در مسیر پاکوب به دلیل جابجایی مداوم خاک و کوبیده شدن توسط کوهنوردان گیاهی در آن قابل رشد نیست بنابراین کوهنوردان هرگز نبایست از مسیری غیر معمول صعود کنند و پاکوب جدیدی را از خود به جای بگذارند.
از چیدن و لگد کردن گیاهان در مسیر باید جدا خود داری شود چرا که حذف هر گیاه می تواند صدمات جبران ناپذیری به اکوسیستم منطقه وارد کند ، بعضا این صدمات در طول دراز مدت قابل مشاهده هستند. برای مثال حذف یک گیاهی مانند “اسپرس کوهی” که شبیه گون است می تواند باعث جابه جایی و از بین رفتن گونه های بسیاری از پروانه ها شود و این پروانه ها خود می توانند سبب بذر افشانی و بارور سازی محیط شوند. اگر این چرخه طبیعی جایی مختل شود بعد از چند سال متوجه کاهش پوشش گیاهی منطقه می شویم  و این اتفاقی است که امروز در دماوند افتاده اما باید با اطلاع رسانی جلوی این کار را گرفت.
بر اساس مصوبه کارگروه محیط زیست فدراسیون کوهنوردی نصب هر گرونه بنر و نوشته در محیط های کوهستانی به ویژه در بارگاه سوم و قله دماوند ممنوع است. بسیار دیده ایم بنرهایی که توسط گروه های نادان در بارگاه سوم و در قله رها سازی می شود. ما کوهنوردان موظف هستیم تمامی بنرها و پارچه نوشته های خود را به پائین حمل کنیم. گروه هایی که بنرهای خود را در بارگاه و قله جا می گذارند نه تنها کاری خلاف عرف و فرهنگ کوهنوردی و محیط زیست انجام می دهند بلکه کارشان خلاف قانون است پس در صورت مشاهده بایستی تمامی این گروه ها و تیم ها از طریق رسانه های مجازی و سایر رسانه ها به دیگران معرفی شوند.
حتی المقدور کوهنوردان می بایست کمترین استفاده را از مسیرهای شن اسکی داشته باشند . در مسیر های شن اسکی ، خاک به دلیل جا بجایی هرگز فرصت احیا پیدا نمی کند و این کار باعث مردن و نابودی خاک آن منطقه می شود.
یکی دیگر از کارهایی که منجر به نابودی دماوند شده است به جا گذاشتن حجم وسیعی از فضولات انسانی در منطقه به ویژه اطراف بارگاه سوم است. در پارک های ملی آمریکا در بدو ورود کیسه های مخصوصی به گردشگران داده می شود که بایستی تمامی فضولات انسانی خود را از طریق آنها از پارک خارج کنند و در صورت رعایت نکردن این موضوع جریمه هایی گریبان گردشگران را خواهد گرفت.
فضولات انسانی در طبیعت بین 20 تا 30 روز زمان می برد تا جذب خاک شود و به دلیل وجود نیترات اگر وارد آب های زیر زمینی شوند باعث بروز آلودگی هایی می شوند. شاید وقتی صحبت از فقط چند ده انسان باشد این فضولات نقشی در آلودگی منابع آب زیر زمینی نداشته باشند اما زمانیکه صحبت از چند هزار کوهنورد است که در طول یک فصل وارد منطقه می شوند ، قضیه شکل بسیار جدی و بحرانی به خود می گیرد. این را اضافه کنید که بسیاری در این بین فضولات خود را بر روی سنگ رها می کنند و نه تنها مدت زمان بیشتری برای تجزیه لازم است بلکه آلودگی های محیطی را نیز سبب می شوند.
نکته بعدی رها سازی حجم انبوه زباله در مسیر به خصوص در پناهگاه ها و جان پناه های مسیر و به طور خاص در بارگاه سوم دماوند است. بزرگ ترین خیانتی که ما کوهنوردان در حق دماوند کردیم رهاسازی زباله های خود به دلیل خستگی ، ناتوانی و یا نا آگاهی درمحیط دماوند بود و هست.
هر کوهنوردی “وظیفه” دارد زباله خود را حتی بیش از آن چیزی که تولید کرده به پائین منتقل کند. هیچ نهادی مسئول پائین آوردن زباله های دماوند نیست و هر سال اگر مشاهده می کنیم زباله ها به پائین دست منتقل می شوند ، در واقع این حاصل بی مسئولیتی ما کوهنوردان است که دیگران را به زحمت می اندازد.

انتقال زباله ها به پائین دست خود نیز داستانی دارد . در واقع به دلیل عدم نظارت درست در سیستم دفع پسماند شهری حتی بسیاری از زباله هایی که ما با خود به پائین دست حمل می کنیم(به ویژه در مناطق شمال کشور) توسط نهادهای مربوط در آن شهر یا روستا جمع می شوند و اکثرا در جنگل ها و دشت های شمال کشور رها سازی می شوند . بنابراین کوهنوردانی که از شهرهای بزرگ زباله های خود را به پائین حمل می کنند وظیفه دیگری دارند که به مانند انتقال زباله از ارتفاع به پائین بسیار مهم است و  آن اینکه زباله ی خود را می بایستی تا شهر محل سکونت حمل کنند و در آنجا رهاسازی کنند.

اما در آخر ، حال که هیچ نهادی وظیفه ورود و خروج کوهنوردان به منطقه را به عهده نمی گیرد ، ما کوهنوردان خود وظیفه داریم که ورود و خروج به منطقه را مدیریت کنیم و حتی المقدور در روزهای شلوغ سال وارد منطقه نشویم. باید این واقعیت را قبول کنیم که کوه بزرگی مانند دماوند ظرفیت محدودی برای پذیرایی از کوهنوردان در طول یک دوره ای خاص دارد بنابراین با مدیریت زمان ورودمان به منطقه از شلوغی و ازدحام بیش از حد  و در نتیجه تبعات حاصل از این ازدحام که تاحدی اجتناب ناپذیر است در دماوند جلوگیری کرده ایم.

به امید روزی که همه ما در مقابل این امانت بزرگی که نزد ما برای آیندگان است مسئولیت پذیر باشیم و صرفا صعود خود به دماوند را افتخار ندانیم ، بلکه حفظ این امانت و بهبود شرایط حاکم بر پیکره ی زخمی  دماوند را نیز افتخار بدانیم و از آن یاد کنیم.

دماوند

کوه دماوند نماد طبیعی سرزمین ایران ؛ عکس از مسعود فرح بخش

 

و در انتها قصیده “دماوندیه ” از ملک الشعرای بهار که خواندنش خالی از لطف نیست

 

ای دیو سپید پای در بند! — ای گنبد گیتی! ای دماوند!

از سیم به سر یکی کله خود — ز آهن به میان یکی کمر بند

تا چشم بشر نبیندت روی — بنهفته به ابر، چهر دلبند

تا وارهی از دم ستوران — وین مردم نحس دیومانند

با شیر سپهر بسته پیمان — با اختر سعد کرده پیوند

چون گشت زمین ز جور گردون — سرد و سیه و خموش و آوند

بنواخت ز خشم بر فلک مشت — آن مشت تویی، تو ای دماوند!

تو مشت درشت روزگاری — از گردش قرنها پس افکند

ای مشت زمین! بر آسمان شو — بر ری بنواز ضربتی چند

نی نی، تو نه مشت روزگاری — ای کوه! نیم ز گفته خرسند

تو قلب فسردهٔ زمینی — از درد ورم نموده یک چند

شو منفجر ای دل زمانه ! — وآن آتش خود نهفته مپسند

خامش منشین، سخن همی گوی — افسرده مباش، خوش همی خند

ای مادر سر سپید! بشنو — این پند سیاه بخت فرزند

بگرای چو اژدهای گرزه — بخروش چو شرزه شیر ارغند

ترکیبی ساز بی‌مماثل —معجونی ساز بی‌همانند

از آتش آه خلق مظلوم — وز شعلهٔ کیفر خداوند

ابری بفرست بر سر ری — بارانش ز هول و بیم و آفند

بشکن در دوزخ و برون ریز — بادافره کفر کافری چند

ز آن گونه که بر مدینهٔ عاد — صرصر شرر عدم پراکند

بفکن ز پی این اساس تزویر — بگسل ز هم این نژاد و پیوند

برکن ز بن این بنا، که باید — از ریشه بنای ظلم برکند

زین بی‌خردان سفله بستان — داد دل مردم خردمند

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

راهنمای جامع خرید کیسه خواب

جایزه کلنگ طلایی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

جایزه کلنگ طلایی معتبرترین جایزه سالانه کوهنوردی است که از سال 1991 توسط مجله فرانسوی Montagnes و انجمن فرانسوی Le  groupe de haute montagne یا به اختصار GHM به کوهنوردانی که در سرتاسر دنیا برنامه های شاخص کوهنوردی انجام می دهند اهدا می شود.

 

انجمن فرانوسوی GHM با عضویت کوهنوردان فرانسوی و سایر کوهنوردان از سرتاسر دنیا به ارتقاء سطح فنی و کیفی برنامه های آنان کمک می کند. همینطور کوهنوردان سرتاسر دنیا می توانند با همدیگر آشنا شوند و از رزومه فعالیت هایشان آگاهی پیدا کنند.

 

نامزدهای جایزه کلنگ طلایی توسط GHM و Montagnes انتخاب می شوند و هر ساله مراسمی با حضور داوران ، برگزار کنندگان مراسم و کوهنوردان از سرتاسر دنیا در شهر شامونی فرانسه و کورمایور ایتالیا برگزار می شود و جایزه کلنگ طلایی که معتبرترین جایزه دنیای کوهنوردیست به منتخبین اهدا می شود.

 

کوهنوردانی که نامزد جایزه کلنگ طلایی می شوند نه تنها می بایستی یک برنامه خاص کوهنوردی در سطح جهانی را انجام دهند بلکه باید در اجرای برنامه های خود از موارد زیر نیز پیروی کنند:

استفاده از کمترین تجهیزات و در واقع شیوه آلپی و سبک بار بودن برنامه. طبق این اصل صعود ها باید با حداقل هزینه اقتصادی انجام شود. طناب های ثابت ، اکسیژن های مکل ، باربرها ، شرپاها و سایر عوامل انسانی می بایستی کمترین نقش را داشته باشد و یا به عبارتی نقشی نداشته باشد.

پایبند بودن به ارزش های اخلاقی ، احترام به جامعه محلی ، حفظ محیط زیست و اعتقاد به روح واقعی ورزش کوهنوردی می بایستی سر منشا برنامه ها قرار گرفته باشد.

مسیر و نوع برنامه می بایست خلاقانه باشد و انجام برنامه یک نوآوری در تاریخ کوهنوردی باشد.

در انتخاب نامزدها برای داوران نه تنها ارتفاع کوه چندان اهمیتی ندارد بلکه تکیه بر مهارت ، تجربه و دانش کوهنوردی بهمراه نوآوری ، خلاقیت و درجه سختی مسیر از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است.

بر طبق این اصل بسیاری از صعودهای کوهنوردان از مسیرهای عادی به مرتفع ترین قلل دنیا ، امروزه کاری بسیار عادی تلقی می شود و شامل هیچ یک از گزینه های بالا برای نامزدی در جایزه کلنگ طلایی نیست.

 

مراسم جایزه کلنگ طلایی برعکس سایر مراسم های ورزشی چندان رقابتی نیست و سرشار از احساسات است. داوران در برخی از سال ها جایزه کلنگ طلایی را به بیش از یک کوهنورد و یک برنامه اهدا کردند حتی در سال 2013 جایزه کلنگ طلایی در اقدامی بی سابقه به شش برنامه مختلف کوهنوردی اهدا شد.

 

اولین جایزه کلنگ طلایی در سال 1992 به دو کوهنوردی اهل اسلونی برای 3000 متر صعود از برج جنوبی کانجن چونگا رسید.

ازسال 2009 به جز جایزه اصلی کلنگ طلایی جایزه “یک عمر فعالیت کوهنوردی” نیز برای ادای احترام به کوهنوردان قدیمی و با تجربه به آنان اهدا می شود.

اولین کوهنوردی که جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی را کسب کرد ، والتر بوناتی کوهنورد ، ماجراجو و نویسنده ی ایتالیایی بود .

در سال 2010 جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی به رینهولد مسنر اهدا شد.

مارکو پریزل کوهنورد اسلونیایی با سه بار برنده شدن این جایزه رکورد دار می باشد. وی اولین جایزه کلنگ طلایی را در سال 1992 کسب کرد و همچنین در سال های  2007 و 2014 برای بار دوم و سوم نیز این جایزه را تصاحب کرد.

اولی استک کوهنوردی توانمند سوئیسی نیز دو بار جایزه کلنگ طلایی را کسب کرده. وی در سال 2014 برای اولین صعود سولو و انفرادی رخ جنوبی آناپورنا و در سال 2009 برای اولین صعود آلپی رخ شمالی کوه  6500 متری Tengkampoche در نپال این جایزه را کسب کرد.

در سال 2009 “کی تانیگوچی” کوهنوردی ژاپنی اولین زنی بود که جایزه کلنگ طلایی را کسب کرد.

جایزه کلنگ طلایی به دلیل تغییرات در سیستم داوری در سال 2008 برگزار نشد.

Logo Piolets d'or

لوگوی جایزه معتبر کلنگ طلایی

برداشت از:

https://en.wikipedia.org/wiki/Piolet_d%27Or

http://www.pioletsdor.net/index.php/en/

http://kouheghaf.blogspot.com/2016/03/blog-post_51.html

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

شش کوه آتشفشانی ایران

نویسنده: مسعود فرح بخش

از گذشته تا امروز ، کوهستان یکی از جذابیت های بشر است. در زمان های بسیار دور از کوه ها به عنوان ستون های زمین که آسمان را روی خود نگاه داشته اند یاد می شود. همینطور کوه ها به دلیل محل تلاقی آسمان و زمین همواره برای بشر دارای ارزش معنوی بود.

در سراسر جهان باستان ، کوه های مقدس بسیاری وجود داشت که جایگاه خدایان بود و پیوند میان آسمان و زمین به شمار می‌آمد.

امروزه 24% از خشکی های زمین را کوه ها تشکیل داده اند و از هر ده انسان روی کره زمین یک نفر درون کوهستان زندگی می کند. همه رود های مهم جهان از کوه ها سرچشمه می گیرند و نیمی از آب شیرین دنیا از کوهستان حاصل می شود.

کوه های زمین طی چند میلیون سال پدیدار شدند و همگی آنها همواره بنا به دلایل مختلف در حال تغییر شکل هستند و چند میلیون سال بعد شکلی متفاوت با امروز خود خواهند داشت.

سه عامل عمده موجب پیدایش کوه ها می شود.

  • چین خوردگی که ناشی از حرکت لایه های زمین است

  • فرسایش که علت های بسیاری دارد و سبب پیدایش و فرم دهی به کوه ها می شود.

  • آتشفشان

برخي از كوه ها به علت بيرون ريختن مواد مذاب درون زمين (ماگما) ايجاد شده اند. اين مواد از طريق درزها و شكاف هايي كه در پوسته ي زمين وجود دارد، خود را به روی سطح می رسانند و پس از انباشته شدن بر روی هم یک کوه آتشفشانی را تشکیل می دهند. اکثر کوه های آتفشانی دارای دهانه آتفشانی در نقاط بالایی خود هستند.

از بین تمام کوه های ایران فقط 6 کوه از طریق آتشفشان و فوران مواد مذاب درون زمین ایجاد شده اند.در زیر شش کوه آتشفشانی ایران معرفی می شود.

کوه دماوند

800px-Damavand_summit

تصویر کوه دماوند از ایستگاه فضایی بین المللی ، عکس از ناسا

کوه دماوند به ارتفاع 5610 متر کوهی در شمال ایران است که بلندترین کوه ایران و بلندترین قله آتشفشانی آسیا است. دماوند مرتفع ترین کوه آتشفشانی آسیا و دومین کوه مرتفع فلات ایران بعد از تیریچ میر است.

دماوند کوهی نسبتا جوان است که در دوران چهارم زمین شناسی شکل گرفت و کوه آتشفشانی خفته ای است که امکان فعال شدن آن وجود دارد. آخرین فعالیت آتشفشانی دماوند در 38500 سال پیش رخ داد. دهانه آتشفشانی به قطر 400 متر در بالای کوه دماوند وجود دارد که سطح آن همواره از یخ و برف پوشیده شده است.در نزدیکی های قله دماوند همواره گازهای گوگرد تز درون حفره هایی از زمین متصاعد می شوند.

 

کوه سبلان

sabalan04

دهانه قله سبلان و دریاچه تشکیل شده روی آن

کوه سبلان به ارتفاع 4811 متر سومین کوه بلند ایران و یکی از 6 کوه آتشفشانی ایران است. سبلان آتشفشانی خاموش است که در دهانه ی قله آن دریاچه ای زیبا وجود دارد که فقط در برخی روز های گرم سال یخ آن ذوب می شود.

 

کوه سهند

sahand-0616-mm2

تصویره توده آتفشانی سهند و قله های اطراف از هواپیما

کوه سهند به ارتفاع 3707 متر آتشفشانی خاموش است که به زیبایی از جلگه آذربایجان قد برافراشته است. کوهستان سهند مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد .

 

کوه تفتان

Taftan

تصویر کوه تفتان از فضا ، عکس از ناسا

کوه تفتان به ارتفاع 3940 متر در سیستان و بلوچستان تنها کوه آتشفشانی فعال در ایران است. تفتان در زبان پارسی به معنای مکان گرما است. این آتشفشان فعال است و گازهای گوگرد  همانند دماوند در دهانه آن منتشر می‌شوند.

 

کوه بزمان

BazmanNASA

تصویر کوه بزمان از فضا ، عکس از ناسا

 

کوه بزمان به ارتفاع 3497 متر یکی از کوه‌های آتشفشانی ایران است که در منطقه سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران واقع شده‌ است. گرچه هیچ تاریخچه‌ای از فوران این آتشفشان در دست نیست، اما قلل این آتشفشان مملو از بخارات انواع دی اکسید هستند . این کوه در شمال چاله جازموریان کویر لوت را از جازموریان جدا می‌کند .امتداد کوه بزمان از سمت غرب به رشته کوه‌های بارز در استان کرمان متصل می‌گردد.

 

قلعه حسن علی

64363140

قلعه حسن علی ، بزرگترین دهانه آتشفشانی ایران

بر طبق تعاریف کوه به مکانی اتلاق می شود که از زمین های اطراف خود 600 متر و بیشتر ارتفاع داشته باشد و به کمتر از آن تپه گفته می شود. با اینکه قلعه حسن علی ارتفاع زیادی ندارد اما این کوه یا تپه بزرگترین دهانه آتشفشانی ایران را به خود اختصاص داده. در دهانه ی این کوه آتشفشانی دریاچه نمک زیبایی شکل گرفته است.

قلعه حسن در جنوب شرقی استان کرمان و شهرستان راین قرار دارد. با وجود اینکه آخرین زمان فوران این آتشفشان مشخص نیست اما احتمالاً زمان شکل گیری آندوره چهارم زمین شناسی می‌باشد.

بخشی از مطالب از صفحه زیر برداشت شده است:

https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_volcanoes_in_Iran#cite_ref-1

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
 

پنج آبشار مرتفع ایران

گردآوری: مسعود فرح بخش
سرزمین ایران به جهت جغرافیای خاص خود و احاطه شدن آن توسط رشته کوه های مختلف ، سرمنشا آبشار های کوچک و بزرگ زیادی است.
تا کنون برسی علمی دقیقی بر روی آبشارهای ایران انجام نگرفته است و حتی هنوز بر سر ارتفاع بسیاری از آبشارها اتفاق نظر وجود ندارد. تنها منبع موجود و قابل استناد برای آبشار های ایران کتاب “آبشار های ایران” نوشته مجید اسکندری از انتشارات ایرانشناسی است.
به طور کلی آبشار ها به لحاظ نوع ، سرعت ، حجم آب ، ارتفاع ، عرض و بسیاری از پارامترهای دیگر تقسیم بندی می شوند اما پارامتر ارتفاع آبشار مهم تر از سایر پارامتر ها می باشد ولی اندازه گیری ارتفاع دقیق اکثر آبشارهای ایران به جهت دور افتاده و صعب العبور بودن مسیرهای دسترسی به آنها کار بسیار دشواری می باشد و بایستی برای ارتفاع آنها از روش حدس و گمان و یا روش های تخمینی قدیمی استفاده کرد.
آبشارهای ایران به طور کلی در دو دسته دائمی و فصلی قرار می گیرند. بر اساس تحقیقات انجام شده تا تا سال 1390 تعداد آبشار دائمی ایران 392 و تعداد آبشار های فصلی ایران در حدود 300 آبشار است. آبشارهای دائمی ایران در تمام طول ساری جاری هستند اما حجم آب آنها با توجه به فصل و میزان بارش ها متغیر است.
با توجه به اینکه جنگل های غرب گیلان و همینطور مناطقی در سواد کوه و نقاط دورافتاده ای در زاگرس مستعد کشف آبشارهای مرتفع هستند و هر از چند گاهی آبشاری مرتفع در آن نقاط کشف می شود اما فعلا می توان بر روی 5 آبشار دائمی مرتفع ایران اتفاق نظر داشت.
البته ارتفاع این 5 آبشار به طور دقیق مشخص نیست و ارتفاع آنها به صورت تخمینی عنوان می شود
در ادامه پنج آبشار مرتفع دائمی در ایران معرفی می شود:

شماره یک
آبشار لاتون

Waterfall_Laton

آبشار لاتون ؛ یکی از پنج آبشار مرتفع ایران

آبشار لاتون در استان گیلان ، شهرستان آستارا ، بخش لوندویل و روستای کوته کومه قرار دارد.
از آبشار لاتون با 105 متر ارتفاع در بسیاری از منابع بعنوان مرتفع ترین آبشار ایران یاد شده است.
فاصله از روستای کوته کومه تا آبشار لاتون 6 کیلومتر است و با سه تا چهار ساعت کوهپیمایی می توان به پای آبشار رسید.

در تمام طول سال این آبشار جاریست گرچه حجم آب آن گاهی بسیار کم می شود.

شماره دو
آبشار سرنکوه

سرنکوه

آبشار سرانکوه ؛ یکی از پنج آبشار مرتفع ایران

آبشار سرنکوه یا سرانکوه در استان کرمان و در شهرستان جیرفت قرار دارد. سرانکوه آبشاری بسیار بلند در رشته کوه جبال بارز است.

ارتفاع این آبشار حدود 100 متر تخمین زده می شود.

 

شماره سه
آبشار وروار

vorvar

آبشار وروار ؛ یکی از پنج آبشار مرتفع ایران

آبشار وروار (vorvar) از آبشارهای استان کرمان است که در شهرستان جیرفت قرار دارد و یکی از سه آبشار بلند ایران است که در رشته کوه جبال بارز قرار دارد. ارتفاع این آبشار بالای صد متر است.از روستای رودفرق مبدا صعود تا آبشار چهار ساعت راهپیمایی است. این روستا در ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی جیرفت قرار دارد.
رشته کوه جبال بارز با طول ۲۵۰ کیلومتر، طولانی ترین رشته کوه در جنوب شرقی ایران است.

شماره چهار
آبشار پیران

آبشار_ریجاب_(پیران)

آبشار پیران ؛ یکی از پنج آبشار مرتفع ایران

آبشار پیران یا ریجاب در شهرستان سرپل ذهاب و استان کرمانشاه قرار دارد. منطقه پیران در 10 کیلومتری شمال شرقی شهرستان سرپل ذهاب قرار دارد و آبشار آن پس از باغات روستا و در دره‌ای عریض واقع است. بدلیل ارتفاع بلند و دیوار مانند صخره‌ها صعود از آبشار غیرممکن است.
آبشار پیران در مجموع از سه آبشار پلکانی تشکیل شده که روی هم ارتفاعی بالاتر از 150 متر دارند. اگر هر سه آبشار پلکانی را با هم در نظر بگیریم به احتما زیاد پیران مرتفع ترین آبشار ایران است اما ارتفاع آبشار اصلی یعنی پلکان دوم در حدود 100 متر است

شماره پنج
آبشار شوی

Shevi

آبشار شوی ؛ یکی از پنج آبشار مرتفع ایران

آبشار شوی (shevi) یا تله زنگ در رشته کوه زاگرس و در منطقه سردشت در شهرستان دزفول واقع است.
این آبشار یکی از زیباترین آبشارهای ایران است که هر ساله تعداد بسیار زیادی مسافر ایرانی و خارجی جهت دیدن این آبشار به این نقطه سفر می کند.
آبشار شوی یکی از عریض ترین آبشار های ایران است. این آبشار به ارتفاع حدود 100 متر در حدود 40 متر عرض دارد

منبع:کتاب آبشارهای ایران ، نوشته مجید اسکندری ، انشارات ایرانشناسی

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

تاریخچه اولین صعودها به دماوند

800px-Damavand_summit

عکس قله دماوند از ایستگاه فضایی بین المللی ، عکس از ناسا

نویسنده: مسعود فرح بخش

آیا تاریخچه صعود به دماوند را می دانید؟
دماوند بلندترین کوه ایران همواره در فصول مختلف مورد توجه کوهنوردان می باشد و هرسال صعود های بسیاری بر روی آن انجام می شود. اما تاریخچه صعود به دماوند مربوط به چه زمانیست و اولین ها بر روی دماوند چه کسانی بودند؟بسیاری از ما می دانیم اولین صعود بر روی اورست توسط چه کسی انجام شد ، اما آیا می دانیم اولین صعود بر روی دماوند چه زمانی و توسط چه کسی انجام شد؟
یکی از قدیمی ترین تلاش های مستند بر روی دماوند به “ابودلف(Abu Dolaf)” جغرافی دان عرب مربوط می شود که در سال 341 هجری قمری (بیش از هزار سال پیش) بخشی از دماوند را صعود کرد. ابودلف با اینکه به قله نرسید اما طبق گفته های وی چشمه ای بزرگی یافته که در اطراف آن گوگردهای سنگ شده موجود بود.
ناصر خسرو در سفرنامه خود درباره دماوند اینطور نوشته است: گویند بر سر دماوند چاهی است که نوشادر و کبریت (گوگرد) از آن گیرند. صاحب آثار “البلاد و اخبار العباد ” با نقل قولی دست دوم می‌گوید که عدّه‌ای از اهالی آن نواحی می‌گفته‌اند که در طی پنج روز و پنج شب به قلهٔ دماوند رسیده‌اند و قلهٔ آن را مسطح با مساحت صد جریب یافته‌اند گرچه از دور به مخروط می‌ماند.
تمامی این نوشته ها نشان دهنده این موضوع است که ظاهرا اولین صعود های دماوند مربوط به بیش از هزار سال قبل می باشند.
اما در حدود سال های 1793 تا 1798 اولین تلاش های اروپائیان بر روی دماوند انجام شد. “الیوی” یک استاد علوم طبیعی و اهل فرانسه بود که از سوی دولت فرانسه برای انجام ماموریت عازم ایران شد. او در سال 1798 اقدام به صعود دماوند کرد اما او هم موفق نشد خود را به قله برساند. او پس از بالا رفتن از حدود یک سوم کوه به تکه های سنگ های گوگردی برخورد کرده و اینطور نوشته: صخره های وحشتناک بزرگ سیاه آتشفشان به شکل ستون های منظم پنج ضلعی
اما اولین صعود مستند و موفق به کوه دماوند به سال 1837 مربوط می شود.تیلور تامسون اولین شخصی بود که به دماوند صعود کرد و اولین شب مانی بر روی قله را انجام داد.تامپسون از روی قله اقدام به جمع آوری گوگرد کرد ، البته صعود تامپسون با کمک ایرانیان انجام شد.
نخستين صعود مستند ايرانیان به قلۀ دماوند، درسال 1857 ميلادی انجام شد كه تيم سرهنگ محمد صادق‌خان قاجار، ارتفاع قله را 6613 ذرع تعيين كرد.
اولین شب مانی ایرانیان بر روی قله مربوط به گروه گروه ايرانی كربلايی اسدالله در بیش از 130 سال پیش می باشد.
اولین تلاش زمستانی بر روی قله مربوط به “ژاک دمورگان” بود ، دمورگان نیز فرانسوی بود و برای انجام امور باستان شناسی از سوی دولت فرانسه عازم ایران شده بود. وی در زمستان سال 1889 توانست تا ارتفاع 5300 متری صعود کنید. تلاش دمورگان و ارتفاع صعود وی با توجه به تاریخ آن دارای اهمیت بسیار در تاریخ کوهنوردی می باشد.
با توجه به اینکه ظاهرا صعودهای موفق و غیر مستندی در بیش از هزار سال قبل به قله دماوند صورت گرفته این صعود ها از نظر تاریخچه کوهنوردی بسیار حائز اهمیت می باشند و همینطور صعودهایی که بین سال های 1837 تا پایان 1900 بر روی دماوند انجام شده هر یک دارای اهمیت بسیار زیاد می باشند.

منابع: ویکیپدیا ، سایت دماوندکوه ، سایت summitpost

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

کمپانی میلت

نویسنده: مسعود فرح بخش

تولیدی کوچک در یکی از شهرهای کوچک فرانسه که دردهه 1920 به تولید کیسه های خرید روزانه برای مردم شهر مشغول بود بعدها به یکی از مشهورترین و بزرگترین کمپانی های تولید لوازم کوهنوردی بدل شد

آشنایی با کمپانی معروف MILLET

در سال های 1920 آقا و خانم میلت بهمراه فرزندان خود رنه و ریموند تولیدی کوچکی داشتند که در آن کیسه های معمولی برای خرید روزانه تولید می کردند. بعد ها و در سال 1930 آنها به مکانی در نزدیکی های کوه آلپ نقل مکان کردند و اینجا بود که به تدریج نام میلت بر سر زبان ها افتاد.

آنها بعد از تولید کیسه ها اقدام به تهیه کوله پشتی کردند و نمونه تولیدی خود را ارتقا دادند.رنه میلت بعدها در باشگاه کوهنوردی آلپ فرانسه عضو شد و بعد از مشورت با بسیاری از کوهنوردان اقدام به تولید کوله پشتی برای کوهنوردی در ارتفاعات آلپ کرد. تولیدی میلت کم کم در حال مشهور شدن بود تا اینکه در دهه 1950 کوهنوردان فرانسوی در اکسپدیشن های خود در هیمالیا از کوله های میلت استفاده کردند. نقطه عطف کمپانی میلت زمانی بود که تیم فرانسوی در اولین اکسپدیشن موفق خود بر روی قله ی سرسخت آناپورنا از کوله پشتی میلت استفاده کرد و شهرت میلت جهانی شد.

سرانجام در سال 1975 میلت تصمیم به تولید پوشاک کوهنوردی در کنار تولید کوله پشتی گرفت.میلت دیگر به یک کمپانی بزرگ تبدیل شده بود و در این بین حامی مالی بسیاری از کوهنوردان مشهور می شد. از جمله ی این کوهنوردها رینهولد مسنر بود که در صعود بدون اکسیژن خود به اورست و چند سال بعد در صعود معروف خود به صورت سولو و انفرادی به اورست از محصولات میلت استفاده کرد.

میلت هم اکنون با کیفیت ترین پوشاک ها و کفش های کوهنوردی را تولید می کند. محصولات تولیدی میلت طیف وسیعی از نیاز کوهنوردان را در بر می گیرد ؛ از دامنه های کم ارتفاع تا ارتفاعات سر به فلک کشیده هیمالیا

وبسایت کمپانی میلت

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

کمپانی لسپورتیوا

نویسنده: مسعود فرح بخش

برترین کفش های کوهنوردی دنیا کجا تولید می شود؟

آشنایی با کمپانی لسپورتیوا Lasportiva

در سال 1928 “نارسیسیو دلادیو” تولیدی کوچکی در ایتالیا بنیان نهاد که بعد ها به بزرگ ترین و معروف ترین و به گفته بسیاری از کوهنوردان محبوب ترین کمپانی تولید کفش کوه بدل شد. در ابتدا این تولیدی کوچک اقدام به تولید کفش و چکمه مخصوص برای کشاورزان می کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم این تولیدی اقدام به تهیه کفش های مخصوص کوهستان برای سربازهای ایتالیایی کرد.

بعد از اتمام جنگ سفارش های شرکت بیش از گذشته و تولیدی بزرگتر شد. کفش های تولیدی دلادیو در آن زمان با نام “Calzoleria Sportiva” وارد بازار می شد.

اما در دهه 50 و زمانی که فرانچسکو پسر نارسیسیو سکان هدایت تولیدی را به دست گرفت، به طور خاص و گسترده این تولیدی اقدام به تولید کفش کوهنوردی و اسکی کرد. با به دست گرفتن بخش عمده ای از بازار و بزرگ شدن تولیدی، فرانچسکو اقدام به تغییر نام کمپانی کرد و اینجا بود که کمپانی “Lasportiva” به شکل امروزی متولد شد. هم اینک کمپانی لسپورتیوا در شهر “زیانو” در شمال شرق ایتالیا قرار دارد.

کمپانی لسپورتیوا اقدام به تولید کفش کوهنوردی برای استفاده های مختلف از کوهپیایه های کم ارتفاع تا قلل مرتفع هیمالیا و همینطور کفش سنگ نوردی می کند. لسپورتیوا امروزه در بین کوهنوردان از مقبولیت و محبوبیت بالایی برخوردار می باشد.

امروزه کفش های تولیدی لسپورتیوا گران ترین و به گفته بسیاری از کوهنوردان با کیفیت ترین کفش های موجود در بازار می باشند.

 

وبسایت کمپانی لسپورتیوا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است