نوشته‌ها

صعود زمستانی چیست: تعریف یک صعود زمستانی

توصیه هایی برای شروع کوهنوردی

اولین تلاش بر روی کوهستان وحشی

نویسنده: مسعود فرح بخش

کوه سرسخت و مرتفع k2 دومین قله و به تعبیری مشکل ترین کوه جهان برای کوهنوردان، ملقب به “کوهستان وحشی” در سال 1856 توسط توماس مونت گومری نقشه بردار بریتانیایی نام گذاری شد. وی از فاصله دور با نقشه برداری و کشیدن طرح کوه های منطقه قراقروم، مرتفع ترین قللی را که دید به ترتیب با حرف k که از اول حرف قراقروم اقتباس کرد و با شماره ای آنها را از هم تفکیک کرد.
بدین ترتیب مونت گومری پنج کوه k1 تا k5 را ترسیم کرد. بعدها k1 به ماشربروم، k3 به گاشربروم 4، k4 به گاشربروم 2 و k5 به گاشربروم 1 تغییر نام دادند اما نام k2 هرگز تغییر نکرد البته مردم محلی این غول عظیم را “چگوری” خطاب می کنند.
در سال 1892هیات اعزامی بریتانیا به سرپرستی سر مارتین کانوی موفق شدند اولین بار به پای کوه k2 در منطقه کنکوردیا در محل تلاقی دو یخچال بزرگ بالترو و گادوین آستین برسند.
اما اولین تلاش جدی برای رسیدن به قله در سال 1902 در این غول سنگ و یخی انجام شد.
در این سال عده ای از زبده ترین کوهنوردان بریتانیایی شامل اسکار اکینستن مخترع و خالق کرامپون نوین و تبر یخ، سر آلیستر کراولی، دکتر یاکوت گیلارمود سوئیسی در تلاشی ستودنی طی 68 روز که فقط 8 روز آن کاملا صاف آفتابی بود تا ارتفاع 6525متری کوه از جبهه شمال شرقی بالا رفتند.تلاش آنها با توجه به امکانات ابتدایی آن زمان که حتی از لباس ضد آب برخوردار نبودند بسیار قابل توجه است. آنها بعد از این اکسپدیشن صعود به k2 را چالشی بزرگ نامیدند. از دستاوردهای دیگر این صعود اولین عکس ثبت شده از این هرم یخی توسط دکتر یاکوت گیلارمود است.

عکس: اولین تصویر ثبت شده از کوه k2 در جریان اکسپدیشن 1902

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

لوسی واکر؛ کوهنوردی که در راه آزادی گام برداشت

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

لوسی واکر از پیشگامان کوهنوردی زنان و اولین کوهنوردی حرفه ای خانم در کوه های آلپ بود که سال ها به طور مستمر در منظقه آلپ کوهنوردی کرد. او در خط مقدم کوهنوردی زنان بود و در زمانی که حتی مردان باور به صعود های او نداشتند، او با بالا رفتن از قلل سرسخت آلپ در راه آزادی اجتماعی زنان گام برداشت.
لوسی واکر در سال 1836 در کانادا متولد و در زادگاه اصلی اش لیورپول بزرگ شد. لوسی در کودکی به همراه والدینش به کوهپایه های آلپ می رفت و در حالیکه برادر و پدرش به صعود کوه ها می پرداختند، او از تماشای مناظر اطراف لذت می برد. برادر و پدر لوسی از کوهنوردان حرفه ای آن زمان بودند و مشوق اصلی او برای رسیدن به رویایش. لوسی واکر در سال 1858 از دو گذرگاه کوهستان آلپ Theodal و Monte moro عبور کرد و با استفاده از تجربیات این سفر در سال بعد شروع به اولین صعود حرفه ای دوران کوهنوردی اش کرد.
لوسی واکر در سال 1859 با صعود به کوه 3629متری Altes در سوئیس متوجه شد که از این پس بالا رفتن از کوه ها تنها کاریست که می تواند به او آرامش دهد. پدر لوسی به او پیشنهاد که در جریان این صعود از راهنمای کوهستان و دوست دیرینه اش Melchior Anderegg استفاده کند. کوهنوردی لوسی با سرپرستی آندرگ شروع صعودهای جدی تر او بود. بسیاری از صعودهای لوسی واکر در آن زمان از سوی جامعه کوهنوردی مورد قبول واقع نمی شد. مردان کوهنورد بریتانیایی نمی توانستند باور کنند که یک زن چنین با قدرت می تواند به قلل سرسخت آلپ صعود کند. در آن زمان کوهنوردی یک زن و انجام دادن کاری به جز امورات اولیه خانه، امری نبود که برای مردان انگلیسی چندان خوشایند باشد از همین روی اغلب صعودهای لوسی واکر همراه پدر و برادرش و همینطور راهنمای همیشگی کوهستان خانواده واکر، آقای آندرگ انجام شد.

لوسی واکر و پدرش در زرمات سوئیس در جریان صعود ماترهورن

خانم لوسی واکر و به همره پدرش فرانک واکر(نشسته چپ) و سرپرست گروه ملکیور آندرگ(ایستاده وسط)

در سال 1871 لوسی واکر متوجه شد که خانم Meta Brevoort کوهنورد زن امریکایی در حال تدارک برای صعود به قله ماترهورن است. خانم برووت در سال 1869 بر روی ماترهورن تلاش کرد و به دلیل شرایط بد هوا مجبور به بازگشت از ارتفاع 4000 متری شد. بنابراین لوسی واکر تصمیم گرفت که هرچه سریع تر به این رویای دیرینه اش پایان دهد. او به همراه پدر و برادرش در قالب گروهی به سرپرستی آندرگ به عنوان اولین زن و فقط 7 سال بعد از اولین صعود موفق ماترهورن توسط ادوارد ویمپر، موفق به صعود این کوه سرسخت شد. صعود ماترهورن توسط لوسی واکر مانند یک بمب در باشگاه کوهنوردی بریتانیا سر و صدا کرد و سرانجام بعد از این صعود بود که کوهنوردان مرد او را جدی گرفتند! خانم لوسی واکر سرانجام ثابت کرد که یک کوهنورد زن نیز می تواند به کوه های آلپ صعود کند.

خانم لوسی واکر در مسیر ماترهورن

خانم لوسی واکر در حین کوهنوردی

از دیگر صعود های خانم واکر اولین صعود موفق کوه بالمهورن و اولین زن صعود کننده به کوه های ایگر و واترهورن است.
لوسی واکر 21 سال به طور حرفه ای در آلپ کوهنوردی کرد و به بیش از 90 قله منطقه صعود کرد. او اولین زنی بود که به بسیاری از این قلل صعود کرد. لوسی واکر بعد از پایان دوران کوهنوردی اش همچنان به کوهپایه های آلپ می رفت و حین قدم زدن و دیدن مناظر کوه هایی که زمانی همه آنها را درنوردیده بود، با دوستان قدیمی اش نیز دیدار می کرد.
با تمام شایستگی و قدرتی که لوسی واکر داشت، هرگز اجازه پیدا نکرد به عضویت باشگاه کوهنوردی بریتانیا درآید و فقط با تاسیس بخش بانوان این باشگاه در مدت کوتاهی به عنوان مدیر باشگاه مشغول به کار شد.
لوسی واکر در سال 1916 و در سن 80 سالگی در منزلش در لیورپول از دنیا رفت.

 

منابع:

www.wiredforadventure.co.uk

www.findagrave.com

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جردن رومرو ؛ پسری با ژن کوهنوردی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

در ورزش های مختلف همواره افرادی هستند که دست به کارهای خاص و شاخص می زنند. این افراد شاید در رشته ورزشی خود بهترین نباشند اما بی شک استثنا هستند و کوهنوردی نیز از این قاعده جدا نیست. برای این که در کوهنوردی استثنا باشی نیاز نیست که کوکوچکا یا مسنر باشی بلکه فقط کافیست “جردن رومرو” باشی تا در تاریخ کوهنوردی نامی جاودان پیدا کنی. ظاهرا کوهنوردی به طور خاص در ژن جردن رومرو است چراکه هنگامی که بسیاری از کودکان در سرتاسر دنیا مشغول بازی های کودکانه بودند، او بی وقفه و خستگی ناپذیر در حال صعود به بالاترین قلل این کره خاکی بود.

جوردن رومرو متولد 1996 در کالیفرنیای آمریکا است و کودکی او با کوهنوردی گره خورده است. جردن زمانی که فقط 10 سال سن داشت بر بلندای بام آفریقا، کلیمانجارو ایستاد. این شروع کوهنوردی حرفه ای برای این پدیده جوان دنیای کوهنوردی بود. او در فاصله سه سال بعد کوه های آکونکاگوا در آرژانتین(قاره آمریکای جنوبی)، دنالی در آلاسکا(قاره آمریکای شمالی)، کارستنز در اندونزی(قاره اقیانوسیه) و البروس در روسیه(قاره اروپا) را صعود کرد که تا فقط با 12 سال سن 5 قله از هفت قله مرتفع هفت قاره را صعود کرده باشد.

برای اینکه نام جردن رومرو در بین کوهنوردان فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره ثبت شود دو غول دیگر را در پیش رو داشت. کوه اورست در آسیا و کوه وینسون در قطب جنوب.

امروزه علم ثابت کرده است که کوهنوردی در ارتفاعات بالا برای کودکان نه تنها مفید نیست بلکه می تواند باعث بروز آسیب های جدی در آن ها شود. جردن برای صعود به اورست دو راه داشت یا چند سال صبر کند و یا خطر کند. او گزینه دوم را انتخاب کرد و زیرنظر پزشک اختصاصی اش به همراه پدر، مادر و سه شرپای اختصاصی راهی اورست شد. او در سال 2010 در حالی که فقط 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داشت با تلاشی تاریخی بر بلندای بام دنیا ایستاد تا تبدیل به جوان ترین فاتح تاریخ کوه اورست شود. جردن رومرو در حالی به اورست صعود کرد که شکسته شدن رکوردش بسیار بعید به نظر می رسد. رکورد قبلی متعلق به دخترنپالی به نام مینگ کیپا بود که در سال 2003 با 15 سال سن به اورست صعود کرده بود.

اما برای رومرو این پایان کار نبود. او سال بعد راهی قطب جنوب شد و با صعود به کوه وینسون تبدیل به جوان ترین فاتح هفت قله ی هفت قاره شد.

جوردن رومرو دو کتاب از داستان صعودش به اورست را به چاپ رسانده است. این استثنای کوهنوردی هم اکنون 21 سال سن دارد و پروژه بعدی او صعود به 50 قله مرتفع 50 ایالت آمریکا است.

منبع: ویکی پدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

48 متر کوتاه تر ؛ کوه گیاچونگ کانگ

نویسنده: مسعود فرح بخش

از بین همه کوه های دنیا فقط 14 قله ارتفاعی بالای هشت هزار متر دارند. این چهارده قله که به “هشت هزاری ها” معروفند ، از حدود یک قرن پیش تا کنون مورد توجه بسیاری از کوهنوردان و ماجراجویان در سرتاسر دنیا هستند تا با انجام کارهای نو و خاص بر روی این چهارده کوه نام خود را در تاریخ جاودان کنند.

همه کوهنوردان ارتفاع بلند برای پربار کردن رزومه ورزشی خود ترجیح می دهند بر روی یکی از این چهارده کوه تلاش کنند و کوه های هفت هزاری کمتر مورد توجه هستند. گرچه راه صعود به هشت هزاری ها از کوه های هفت هزار متری می گذرد اما تعداد کوه های هفت هزار متری که مورد توجه کوهنوردان دنیاست چندان زیاد نیست و در نهایت همه توجه کوهنوردان به همان 14 کوه هشت هزاری معطوف می شود.

تقریبا همه کسانی که با کوهنوردی سر و کار دارند نام این چهارده قله را مرتب در اخبار و متون کوهنوردی می شنوند اما کمتر کسی است که نامی از کوه “گیاچونگ کانگ” شنیده باشد.

کوه گیاچونگ کانک مرتفع ترین کوه در حد فاصل کوه اورست و چوآیو و در مرز بین نپال و تبت قرار دارد. این کوه با ارتفاع 7952 متر فقط به اندازه 48 متر تا ورود به هشت هزاری ها فاصله دارد. 48 متری که سرنوشت این کوه را عوض کرد تا فقط تعداد تلاش های محدودی روی این کوه صورت گیرد در حالیکه کوه شیشاپانگما با فقط 75 متر ارتفاع بیشتر، هر سال تعداد زیادی کوهنورد و شرپا را در کمپ اصلی خود پذیرایی می کند و حدود 400 صعود موفق در آن به ثبت رسیده است اما در این میان کمتر کوهنوردی به جهت این اختلاف ارتفاع برای صعود گیاچونگ کانگ تلاش کرده است. گیاچونگ کانک مرتفع ترین کوه هفت هزاری دنیا و پانزدهمین قله دنیا است .

himalaya_annotated

موقعیت قرارگیری کوه گیاچونگ کانگ در منطقه هیمالیا بین دو کوه چوآیو و اورست – عکس از ایستگاه فضایی بین المللی

اولین صعود این کوه در سال 1964 انجام شد و رخ شمالی آن اولین بار در سال 1999 صعود شد.

منبع: صفحه ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جنگجویان یخی

نویسنده: مسعود فرح بخش

صعود زمستانی به قلل هیمالیا ، غیر ممکنی بود که با اراده ی لهستانی ها ممکن شد

در دهه 50 ، 60 و 70 میلادی اوج شکوفایی کوهنوردی در قلل مرتفع هیمالیا و قراقروم بود ، در حالیکه بسیاری از اولین های تاریخ کوهنوردی در ارتفاعات بلند در همین سال ها شکل گرفت لهستانی ها در کشور خود اجازه خروج و شرکت در اکسپدیشن های هیمالیا نداشتند ، اوضاع اقتصادی اسفناک آن روزهای لهستان هم اجازه سفر به این گوشه از دنیا را نمی داد ، تا اینکه در اواسط دهه 70 کم کم پای لهستانی ها به هیمالیا باز شد اما درست در زمانیکه بسیاری از رکوردها به ثبت رسیده بود و بسیاری از غیر ممکن ها در هیمالیا ممکن شده بود.

کوهنوردان لهستانی باید ثابت می کردند که بهترین در دنیا هستند و برای اینکار باید تنها غیر ممکن موجود در هیمالیا را ممکن می کردند و آن چیزی نبود جز صعود زمستانی به یک قله ی بالای هشت هزار متر برای اولین بار در تاریخ کوهنوردی.

زمانیکه رینهولد مسنر به همراه پیتر هابلر در سال 1978 بدون کپسول اکسیژن به اورست صعود کردند فقط و فقط تنها یک غیر ممکن دیگر در هیمالیا باقی ماند غیر ممکنی که درست دو سال بعد در فوریه 1980 توسط کریستوف ویلیچکی کوهنورد نامدار لهستانی و لژک سیچی ممکن شد .

زمانی که ویلیچکی با بیسیم خود یک پیام کوتاه به بیس کمپ مخابره کرد و آن پیام شروع فصل جدید در تاریخ هیمالیا نوردی بود : ” مــــا روی قــــــله هســـتیـــــم ” پیامی کوتاه از بلند ترین نقطه ی زمین ولی اینبار در فصل زمستان .

اولین هشت هزاری لهستانی ها و اولین کوه هشت هزار متری که در زمستان صعود شد از قضا بلندترین آنها نیز بود. صعود زمستانی به کوه اورست تا آن تاریخ بزرگترین غیر ممکن تاریخ کوهنوردی بود که به وقوع پیوسته بود.

لهستانی های قدرتمند که “جنگجویان یخی” لقب گرفته بودند در حد فاصل سال 1980 تا 1988 موفق شدند 7 قله از چهارده قله ی بالای هشت هزار متری را صعود کنند.

اورست در سال 1980(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان)

ماناسلو در سال 1984

دائولاگری در سال 1985

چوآیو در سال 1985

کانگچن چونگا در سال 1986

آناپورنا در سال 1987

لوتسه در سال 1988(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان به صورت سولو و انفرادی توسط ویلیچکی)

در این بین یرزی کوکوچکای افسانه ای با 4 صعود زمستانی(کانگجن چونگا ، دائولاگری ، آناپورنا ، چوآیو ) و کریستوف ویلیچکی با 3 صعود(کانگجن چونگا ، لوتسه ، اورست) نامشان در تاریخ جاودانه شد.

لهستانی ها تا سال 2005 حاکم هیمالیا در زمستان بودند تا اینکه پدیده ای به نام “سیمون مورو” ظهور کرد

در سال 2005 سیمون مورو ی ایتالیایی بهمراه موراوسکی لهستانی شیشاپانگما را صعود کردند تا اولین غیر لهستانی تاریخ باشد که یک کوه هشت هزار متر را برای اولین بار در زمستان صعود کرد.

در سال 2009 سیمون مورو به همراه دنیس اروبکو ، ماکالو را نیز در زمستان صعود کرد تا اولین و تنها صعود زمستانی ماکالو رقم بخورد.

سیمون مورو در سال 2011 بهمراه دنیس اروبکو و کوری ریچاردز گاشربروم 2 را صعود کرد تا عدد فتوحات خود در زمستان را به سه برساند .

این صعود اولین صعود یک کوه هشت هزار متری در پاکستان بود و اولین و آخرین صعود زمستانی در گاشربروم 2.

در سال 2012 و 2013 باز هم لهستانی ها موفق شدند گاشربروم 1 و برودپیک را هم در پاکستان صعود کنند تا 12 قله از 14 قله بالای هشت هزار متر در زمستان صعود شده باشد.

اما صعود سیزدهمین کوه هشت هزاری تاریخ نیز به نام سیمون مورو افسانه ای رقم خورد. او به همراه آلکس تکسیکن و علی سدپارا از پاکستان بعد از چندین تلاش ناموفق در سال های قبل موفق شد در سال 2016 کوه سرسخت نانگاپاربات را در زمستان صعود کند تا با چهار صعود زمستانی نامش را در تاریخ کوه نوردی دنیا برای همیشه جاودان سازد.

اکنون کوه k2 ملقب به کوهستان وحشی ، دومین و مشکل ترین کوه جهان  تنها کوه بالای هشت هزار متریست که هنوز کسی موفق به صعود زمستانی آن نشده است. اما غیر ممکن غیر ممکن است …

عکس بالای صفحه: از چپ (دنیس اوروبکو ، سیمون مورو ، کوری ریچاردز) در اولین صعود زمستانی کوه گاشربروم 2

برگرفته از

Alpinist

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
 

رینهولد مسنر ؛ مردی برای تمام دوران

نویسنده: مسعود فرح بخش

رینهولد مسنر کوهنورد ، ماجراجو ، کاشف ، قطب نورد ، کویرنورد و نویسنده اهل ایتالیا متولد 17 سپتامبر 1944 است، مسنر به قدری بزرگ است که کلمات قادر به وصف او نیستند ؛ او مرد اولین ها و بی شک یکی از بهترین های کوهنوردی در تمام دوران است.

مسنر از دوران کودکی کوهنوردی را زیر نظر پدرش جوزف مسنر شروع کرد . وی زمانیکه تنها 5 سال داشت با پدرش اولین قله ی خود را صعود کرد . او که همراه با پدرش در گوشه ای از آلپ کوهنوردی می کرد کم کم عاشق کوه و صخره شد. مسنر علاقه ی شدیدی به کوهستان آلپ و دولومیت ها داشت( دولومیت ها رشته کوهی در شمال شرقی ایتالیا هستند که به دلیل شکل سوزنی  و صخره های سر به فلک کشیده شده خود بسیار معروف می باشند ؛ بلندترین قله دولومیت ها “مارمولودا” با 3343 متر ارتفاع است)

مسنر هشت برادر و یک خواهر داشت. او بعد ها با برادرش گونتر کوهنوردی و با برادر دیگرش هابرت قطب های زمین را پیمایش کرد.

زمانیکه مسنر 13 سال داشت بصورت جدی مشغول فعالیت های کوهنوردی شد و اینکار را بهمراه برادرش گونتر که 11 سال داشت انجام داد.

مسنر در دهه 60 با الهام گرفتن از هرمان بول سبک کوهنوردی آلپی را بنیان نهاد. یعنی کوهنوردی از پای کوه بدون مسیر مشخص ، برقراری کمپ در صورت نیاز بصورت موقت ، حمل کمترین تجهیزات و زمان حداقل برای دستیابی به هدف

در سال 1970 مسنر اولین سفر خودش به هیمالیا را بهمراه برادرش گونتر انجام داد. هدف آنها صعود به قله سرسخت نانگاپاربات از جبهه صعود نشده و بسیار دشوار روپال بود.

مسنر و برادرش گونتر سرانجام به قله رسیدند اما به دلایلی نتوانستند از مسیری که بالا آمده بودند به پایین بروند و در کمال شگفتی بدون طناب ، آذوقه ، کیسه خواب و چادر از جبهه دیامیر که هیچ کوهنوردی در آن نبود تصمیم به فرود گرفتند. دو روز بعد در راه بازگشت تراژدی بزرگی رخ داد. گونتر بر اثر سقوط بهمن کشته شد و خود مسنر بخشی از انگشتان پایش را بعلت سرمازدگی از دست داد. از مسنر کم تجربه در آن زمان برای انجام این صعود بهمراه برادر کم تجربه ترش بسیار انتقاد شد.

مسنر در 1975 گاشربروم 1 را در سه روز از مسیر جدید صعود کرد که این زمان در آن دوره بسیار بی سابقه بود.

مسنر مرد اولین ها بود، او بعد ها بعد از سه تلاش ناموفق سرانجام در 1978 نانگاپاربات را در بزرگ داشت برادرش از جبهه دیامیر بصورت  تمام انفرادی و بدون کپسول اکسیژن و بدون حمایت هیچ تیم کوهنوردی صعود کرد. این اولین صعود انفرادی کامل در کوه های 8000 متر بود.

او در همین سال به همراه پیتر هابلر اورست را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد، تا آن زمان صعود به اورست بدون استفاده از کپسول اکسیژن از سوی کوهنوردان ، شرپاها و دکترها غیر ممکن شمرده می شد اما مسنر و هابلر اولین نفراتی بودند که این غیرممکن را ممکن کردند.

مسنر تمامی 14 کوه بالای هشت هزار متر را صعود کرد و اولین نفری در تاریخ کوهنوردی شد که به این افتخار دست پیدا کرد . مسنر تمامی این 14 قله را بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد.

مسنر بعد ها اورست را بصورت سولو و افرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد تا بالاترین صعود انفرادی تاریخ کوهنوردی را ممکن کند.

مسنر بعنوان یک کاشف و ماجراجو به قله های بسیاری در سرتاسر دنیا صعود کرده . مسنر قطب های زمین را نیز پیمایش کرده و صحرای بزرگ گوبی را نیز درنوردید. همچتین او فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره جهان نیز می باشد. با هم نگاهی می اندازیم به کارنامه پرافتخار مسنر در گذر زمان:

 

مسنر در مجموع 20 بار قله های بالای هشت هزار متر را صعود کرد

کارنامه مسنر در هشت هزار متری ها به ترتیب زمان صعود:

1970 نانگاپاربات اولین وآخرین صعود از جبهه روپال با برادرش گونتر

1972 ماناسلو از مسیر جدید

1975 گاشربروم 1 اولین صعود به روش آلپی در تاریخ هیمالیا در سه روز گشایش مسیر جدید

1978 اورست اولین صعود تاریخ اورست بدون کپسول اکسیژن بهمراه پیتر هابلر

1978 نانگاپاربات اولین صعود تمام انفرادی به یک کوه هشت هزار متری

1979کوه سرسخت K2

1980 اورست ؛ اولین و تنها صعود انفرادی و بدون کپسول اکسیژن در تاریخ هیمالیا بر روی بام جهان

1981 شیشاپانگما ؛ گشایش مسیر جدید

1982 کانجنچونگا ؛ گشایش مسیر جدید

1982 گاشربروم 2

1982 برودپیک

1982 اولین تلاش زمستانی بر روی چوآیو (صعود نا موفق)

1984 تراورس گاشربروم 1 و 2 صعود به قله ها بدون بازگشت به کمپ اصلی

1985 داهولاگری

1985 آناپورنا ؛ گشایش مسیر جدید

1986 ماکالو

1986 لوتسه

سایر اکسپدیشن های مسنر:

1971 انجام برنامه های کوهنوردی در ایران ؛ نپال ، گینه نو ، پاکستان و شرق آفریقا

1972 نوشاخ واقع در رشته کوه هندوکش افغانستان

1974 کوه دنالی در آلاسکا از مسیر جدید

1978 کلیمانجارو مسیر جدید

1986 پیمایش شرق تبت ، کوه وینسون در قطب جنوب ؛ در این سال مسنر اولین شخصی شد که 7 قله ی مرتفع 7 قاره ی دنیا را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد

1989 پیمایش قطب جنوب

1992 کوه شیمباروزو مرتفع ترین کوه دنیا بر مبنای فاصله از مرکز کره زمین

1995 پیمایش قطب شمال از سیبری به کانادا(ناموفق)

1998 صعود به کوه های مغولستان و برخی کوه های آند

2000 ساخت فیلمی بر روی کوه فوجی ژاپن

2003 سفر به اقیانوس منجمد شمالی

2004 پیمایش صحرای بزرگ گوبی مغولستان ، 2000 کیلومتر پیمایش پیاده

مسنر پا به سن گذاشته در سال 2003 شروع به ساخت پروژه به نام “موزه کوهنوردی مسنر” کرد که در سال 2006 در قالب پنج موزه در نقاط مختلف کوهستان آلپ به منظور بازدید عموم بازگشایی شدند.در این موزه ها عکس ها وتجهیزاتی از کوهنوردی ها ی مسنر وهمینطور سایر تجهیزات و ادوات کوهنوردی به نمایش در آمده .

اینکه مسنر با این سبک کوهنوردی در تمامی صعود هایش زنده ماند و چگونه تمامی صعود هایش بدون کپسول اکسیژن بودند خود نشان از نبوغ و توان فرا انسانی او دارد. بدون شک نام و یاد مسنر برای همیشه در تاریخ کوهنوردی باقی می ماند .

سخنانی از مسنر:

“بدون خطر مرگ، کوهنوردی دیگر کوهنوردی نیست ولی در کوهنوردی من به دنبال مرگ نیستم، دقیقا برعکس آن، من سعی در زنده ماندن دارم. اما زنده ماندن بدون وجود خطر مرگ نیز بسیار آسان است. کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است که شامل خطر مرگ هم میشود. بهترین کوهنورد کسی نیست که تلاش میکند تا یکی دوبار کارهای احمقانه بکند و سپس بمیرد. بلکه بهترین کوهنورد کسی است که سعی میکند بزرگترین کارها را انجام دهد و زنده بماند . . .شما باید نزد خودتان در نظر بگیرید که فلان کار را میتوانید انجام دهید و یا نمیتوانید. این یکی از اصلیترین قسمتهای کوهنوردی است که هر لحظه باید یادتان باشد. پیش خودتان بگوئید”این حد و مرز من است. بیشتر از این نمیتوانم، باید پائین تر از این حد توقف کنم.” و اگر شما از این حد بالاتر بروید مطمئنا در کوهنوردی کشته خواهید شد و هنر کوهنوردی زنده ماندن است نه مردن.”

 

منابع:

وبسایت هشت هزارتایی ها

کوهنوردان زرتشتی

صفحه ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

ماترهورن ؛ هرم قاتل

نویسنده: مسعود فرح بخش

کوه ماترهورن به ارتفاع 4478 متر در مرز بین سوئیس و ایتالیا یکی از زیبا ترین ، فنی ترین و خطرناک ترین کوه های دنیا می باشد.

دیواره شمالی ماترهورن یکی از مشکل ترین و بزرگترین دیواره های آلپ و اروپا و جز 6 دیواره شمالی بزرگ آلپ است.

ماترهورن با اینکه بلندترین کوه آلپ نیست اما به نماد کوهستان آلپ و یکی از نمادهای کشور سوئیس تبدیل شده است.

شکل ظاهری این کوه به شکل یک هرم چهار وجهی است که هر وجه آن رو به یکی از جهات جغرافیایی می باشد. هر چهار رخ ماترهورن بوسیله یخچال های بزرگ احاطه شده است.

اولین صعود موفق بر روی ماترهورن در سال 1865 میلادی انجام شد. در این صعود چهار تن از اعضای تیم صعود کننده در هنگام فرود دچار سانحه شدند و جان خود را از دست دادند. دیواره شمالی ماترهورن یکی از دشوارترین مسیرهای کوهنوردی در آلپ می باشد که تا سال 1931 بدون صعود بود.

به لحاظ آمار تلفات و کشته شده ها ماترهورن یکی از پرتلفات ترین و خطرناک ترین کوه های دنیاست. تا کنون در حدود 500 کوهنورد در ماترهورن جان خود را از دست دادند.

ماترهورن دارای چهار رخ می باشد که هر یک به سمت یکی از جهات اصلی قرار دارد. رخ شمالی ، شرقی و غربی در کشور سوئیس و رخ جنوبی در کشور ایتالیا قرار دارد.

ماترهورن یک کوه منفرد است .به دلیل انفرادی بودن کوه و  موقعیت جغرافیایی دارای آب و هوایی بسیار متغیر می باشد بطوریکه آب و هوای ماترهورن با سرعت بسیار زیادی تغییر می کند.

800px-Banner_clouds

ظاهر هرمی شکل ماترهورن و قرار گیری در عرض جغراقیایی 45 درجه باعث تغییرات آب وهوایی سریع در کوه ماترهورن می شود

در قرن هجدهم میلادی کوهستان آلپ برای گردشگران و بخصوص کوهنوردان روز به روز جذاب تر شد. شکل ظاهری منحصر به فرد ماترهورن و تبدیل شدن آن به نماد آلپ ، در راس توجهات گردشگران قرار گرفت.

یکی از شهرهای معروف برای صعود به ماترهورن شهر زرمات در سوئیس است. هرم زیبای ماترهورن از این شهر چشم هر گردشگری را به خود خیره می کند. مسئولین شهر زرمات و دولت سوئیس برای جذب بیشتر گردگر مسیرهای رسیدن به ماترهورن را راحت کردند.

800px-1_zermatt_night_2012

نمایی از شهر زرمات و کوه ماترهورن

از این رو خط ریلی و ایستگاه راه آهن و همینطور تله کابین برای رسیدن به ارتفاعات ماترهورن راه اندازی شده است.

ایستگاه راه آهن زرمات که تا کوه پایه های ماترهورن امتداد دارد مرتفع ترین سیستم حمل ریلی در اروپا می باشد.

اولین تلاش برای رسیدن به قله در سال 1857 انجام شد. سال های بعد تلاش های بسیاری در این کوه انجام شد تا اینکه سرانجام در سال 1865 میلادی این کوه صعود شد.

اولین صعود زمستانی ماترهورن در سال 1882 انجام شد.

دیواره شمالی ماترهورن سال ها بدون صعود بود تا اینکه در سال 1931سرانجام صعود شد.

در سال 2006 کوهنورد مشهور اولی استک مسیر دیواره شمالی ماترهورن را در 1 ساعت و 56 دقیقه صعود کرد.

مسیرهای صعود:

امروزه ماترهورن از تمام مسیرها در تمام فصل ها بارها صعود شده. راهنمایان آلپ در فصل تابستان و فصل صعود هر ساله تعداد زیادی کوهنورد را به ماترهورن می برند.

ماترهورن دارای 4 یال(شمال شرقی ، شمال غربی ، جنوب شرقی ، جنوب غربی) و 4 دیواره(شمالی ، جنوبی ، غربی ، شرقی) برای صعود است. مسیر اصلی و پر طرفدار صعود به قله ماترهورن “مسیر هورنلی” یعنی یال شمال شرقی می باشد. این مسیر با طناب های ثابتی که در برخی نقاط نصب می شود برای کوهنوردان حرفه ای آلپ چندان صعود دشواری نیست اما بازهم مسیر چالش انگیزی است.

یال شمال شرقی:

مسیر شمال شرقی یا مسیر هورنلی(Hörnli) مسیر اصلی صعود به ماترهورن است. کوهنوردان بعد از شهر زرمات با استفاده از تاسیسات تله کابین تا ارتفاع 3260 متر می روند. قرارگاه هورنلی با امکانات رفاهی مناسب در ابتدای مسیر قرار دارد و کمپ اصلی کوهنوردان در این صعود از یال شمال شرقی است. کوهنوردان شب را در این نقطه سپری می کنند و صبح روز بعد در حدود ساعت 3:30 صبح صعودشان به ماترهورن را آغاز می کنند.اگر همه چیز یاری کند و هوای متغیر ماترهورن و ابرهای طوفانی مجال دهند کوهنوردان در همان روز قله را صعود می کنند و قبل از غروب به محل کمپ اصلی بازمیگردند. در این مسیر جانپناه یا کلبه سولوای(solvay) در ارتفاع 4003 متری قرار دارد. از این جانپناه فقط برای مواقع اورژانسی و ویژه استفاده می شود.

800px-Hörnlihütte

قرارگاه کوهنوردی هورنلی

solvay-hut-matterhorn-mountain-switzerland-1

کلبه سولوای در ارتفاع 4000 متری ماترهورن در یال شمال شرقی (مسیر هورنلی) ، از این جانپناه فقط در شرایط اورژانسی استفاده می شود و داخل آن لوازم ضروری بقا و نجات موجود است

solvay-hut-matterhorn-mountain-switzerland-3

موقعیت قرار گیری جانپناه سولوای در یال شمال شرقی ماترهورن

مسیر اصلی (مسیر هورنلی) که نقطه شروع قرارگاه هورنلی در ارتفاع 3260 متر است و زمان رسیدن به قله از این مسیر حدود 6 ساعت است.

هزینه صعود به ماترهورن از پناهگاه هورنلی و مسیر شمال شرقی برای راهنما و 6 شب اقامت در پناهگاه هورنلی به همراه تامین تمامی لوازم فنی که در طول مسیر ممکن است نیاز شود برای هر نفر 1850 یورو می باشد.

یال شمال غربی:

مسیر زومات (Zmutt) که نقطه شروع قرارگاه هورنلی در ارتفاع 3260 متر یا قرارگاه شونبیِل(Schönbiel) در ارتفاع 2694 متر است. رسیدن به قله از این مسیر بین 7 تا 10 ساعت است.

800px-Schönbiel

قرارگاه شونیبیل Schönbiel

یال جنوب غربی

مسیر لیون در ایتالیا که نقطه شروع پناهگاه کارل در ارتفاع 3828 متر است. از این مسیر حدود 5 ساعت زمان برای رسیدن به قله لازم است.

800px-Rifugio_Carrel

پناهگاه کارل

مسیر جنوب شرقی:

مسیر فورگن . در این مسیر حدود 7 ساعت زمان برای رسیدن به قله لازم است.

 

دیواره های ماترهورن

دیواره شمالی

نقطه شروع این مسیر پناهگاه شونبیِل در ارتفاع 2694 متری است. رسیدن به قله از این مسیر دشوار به طور نرمال برای کوهنوردان حدود 14 ساعت طول می کشد.

اولی استک کوهنورد نامدار سوئیسی در سال 2006 این مسیر را در 1 ساعت و 56 دقیقه صعود کرد.

Matterhorn_-_North_face_crop

دیواره شمالی

دیواره غربی

نقطه شروع این مسیر پناهگاه شونبیِل در ارتفاع 2694 متری است. کوهنوردان و دیواره نوردان حدود 12 ساعت زمان برای رسیدن به قله از این دیواره نیاز دارند.

west

دیواره غربی

دیواره جنوبی

از مسیر دویاره جنوبی که در کشور ایتالیا قرار دارد 15 ساعت زمان برای رسیدن به قله نیاز است.

soute

دیواره جنوبی

دیواره شرقی

نقطه شروع این مسیر نیز پناهگاه هورنلی است. حدود 14 ساعت زمان برای رسیدن به قله از این دیواره نیاز است.

East_face_crop

دیواره شرقی

شکل ظاهری ماترهورن و تبدیل شدن به نماد آلپ ، همچنین خطرناک بودن ، مشکل بودن و حوادث ناگواری که در این کوه اتفاق افتاده سبب شده که ماترهورن سوژه بسیاری از فیلم های سینمایی بشود.

ماترهورن یکی از زیباترین کوه های آلپ و شاید دنیا هر ساله پذیرای تعداد زیادی کوهنورد و گردشگر از سرتاسر دنیا است . دولت سوئیس و ایتالیا به همراه باشگاه های کوهنوردی این دو کشور امکانات بسیار زیادی را به کوهنوردان برای صعود به این کوه زیبا ارائه می دهند.در سال 2015 جشن بزرگی به مناسبت صد و پنجاهمین سالروز اولین صعود به ماترهورن در پناهگاه هورنلی برگزار شد. تبلیغات گسترده دولت سوئیس و ایتالیا سبب شده که امروزه ماترهورن به یکی از شناخته شده ترین کوه های دنیا و همینطور به یکی از مهم ترین جاذبه های طبیعی اروپا تبدیل شود.

برگرفته از:

http://www.telegraph.co.uk/travel/destinations/europe/switzerland/zermatt/articles/How-to-climb-the-Matterhorn/

http://www.climbing.com/news/10-things-you-may-not-know-about-the-matterhorn/

https://en.wikipedia.org/wiki/Matterhorn

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است