نوشته‌ها

خواب راحت ادموند هیلاری

نویسنده: مسعود فرح بخش
سر ادموند هیلاری در تاریخ 29 می 1953 در قالب تیم اکسپدیشن از برترین مردان کوهنورد بریتانیا توانست به همراه تنزینگ نورگای شرپا از نپال به قله اورست، بام دنیا صعود کند. انجام این صعود افتخاری بزرگ برای هیلاری و مردان کوهنورد این اکسپدیشن و تمام مردم بریتانیا بود. ماموریت غیر ممکنی که از سال 1921 توسط جورج مالوری کلید خورد، سرانجام در سال 1953 به موفقیت ختم شد. صعود به قله اورست به عنوان سومین قطب زمین افتخاری بزرگ برای هر انسانی است و سر ادموند هیلاری به خوبی این را می دانست که با این صعود نامش برای همیشه در تاریخ جهان حک شده است. گواه این موضوع خواب راحت ادموند هیلاری در این تصویر در کمپ اصلی و چند روز بعد از صعود است. خوابی که احتمالا بعد از انجام این ماموریت غیر ممکن، شیرین ترین خواب هیلاری بوده است.
در این تصویر که فقط 3 روز بعد رسیدن هیلاری به قله اورست در کمپ اصلی ثبت شده است، ادموند هیلاری(نفر بالا سمت چپ) به همراه چارلز ایوانز(بالا در حال پیپ کشیدن)، جورج باند(نفر عینکی پایین) و مایکل وارد(پایین سمت راست) در تاریخ 2 ژوئن 1953 درون چادر کمپ اصلی در حال گوش دادن به سخنرانی ملکه الیزابت دوم در مراسم تاج گذاری وی هستند.

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، 5610متر” مجاز است

خط رویش درختان در کوهستان

هتل میلیون ستاره

نویسنده: مسعود فرح بخش

آسمان شب در اغلب کوه ها به دلیل دور بودن از آلودگی نوری شهرها و عدم حضور ابرها در ارتفاعات همواره با ستاره های بی شمار هر چشمی را به خود خیره می کند. دلیل اصلی قرارگیری بزرگ ترین و معروف ترین رصدخانه های دنیا در ارتفاعات نیز همین موضوع است. شاید اصطلاح “هتل میلیون ستاره” را شنیده باشید. این هتل مخصوص کوهنوردان و طبیعت گردانی است که کوله بر دوش به نقاط بکر و کوهستانی سفر می کنند و شب را در چادرشان زیر آسمان میلیون ستاره سپری می کنند. کوهنوردان در طی برنامه کوهنوردی امکان دسترسی به آسمان شب صاف و بدون آلودگی نوری دارند،،آسمان و مناظری که دیگر سالهاست برای خیلی از مردم شهرنشین غریبه و حتی فراموش شده است.
از همین جهت بر کوهنوردان به جهت لذت بردن بیشتر از آسمان شب و شناخت آن و همینطور برای جهت یابی با استفاده از ستارگان، واجب است که کمی در مورد دانش “نجوم” اطلاعات خود را بیشتر کنند تا از این آسمان میلیون ستاره بیشتر لذت ببرند.
برای شروع و برای شناخت آسمان منابع و مقالات متعددی وجود دارد اما شاید یکی از بهترین منابع که به زبانی ساده و گیرا ما را با آسمان بالاسر آشنا می کند، کتاب “نجوم به زبان ساده” نوشته مایر دگانی و ترجمه محمدرضا خواجه پور است. با خواندن این کتاب یا کتب و مقالات مشابه می توانیم بیش از قبل از بودن در این هتل میلیون ستاره لذت ببریم.

 

هتل میلیون ستاره در کوهستان
عکس: نمایی از مرکز کهکشان راه شیری بر فراز کوه کوک در نیوزلاند، در سمت چپ دو هاله نورانی مشخص است که به ابرهای ماژلانی بزرگ و کوچک معروف اند. این ابرها دو کهکشان در همسایگی کهکشان ما(راه شیری) هستند که به ترتیب 159هزار سال نوری و 199هزار سال نوری با ما فاصله دارند. این دو کهکشان در نیمکره جنوبی زمین قابل مشاهده هستند. نخستین اشاره مکتوب از ابرهای ماژلانی در کتاب صورالکواکب نوشته عبدالرحمن صوفی منجم ایرانی است.

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

اولین تلاش بر روی کوهستان وحشی

نویسنده: مسعود فرح بخش

کوه سرسخت و مرتفع k2 دومین قله و به تعبیری مشکل ترین کوه جهان برای کوهنوردان، ملقب به “کوهستان وحشی” در سال 1856 توسط توماس مونت گومری نقشه بردار بریتانیایی نام گذاری شد. وی از فاصله دور با نقشه برداری و کشیدن طرح کوه های منطقه قراقروم، مرتفع ترین قللی را که دید به ترتیب با حرف k که از اول حرف قراقروم اقتباس کرد و با شماره ای آنها را از هم تفکیک کرد.
بدین ترتیب مونت گومری پنج کوه k1 تا k5 را ترسیم کرد. بعدها k1 به ماشربروم، k3 به گاشربروم 4، k4 به گاشربروم 2 و k5 به گاشربروم 1 تغییر نام دادند اما نام k2 هرگز تغییر نکرد البته مردم محلی این غول عظیم را “چگوری” خطاب می کنند.
در سال 1892هیات اعزامی بریتانیا به سرپرستی سر مارتین کانوی موفق شدند اولین بار به پای کوه k2 در منطقه کنکوردیا در محل تلاقی دو یخچال بزرگ بالترو و گادوین آستین برسند.
اما اولین تلاش جدی برای رسیدن به قله در سال 1902 در این غول سنگ و یخی انجام شد.
در این سال عده ای از زبده ترین کوهنوردان بریتانیایی شامل اسکار اکینستن مخترع و خالق کرامپون نوین و تبر یخ، سر آلیستر کراولی، دکتر یاکوت گیلارمود سوئیسی در تلاشی ستودنی طی 68 روز که فقط 8 روز آن کاملا صاف آفتابی بود تا ارتفاع 6525متری کوه از جبهه شمال شرقی بالا رفتند.تلاش آنها با توجه به امکانات ابتدایی آن زمان که حتی از لباس ضد آب برخوردار نبودند بسیار قابل توجه است. آنها بعد از این اکسپدیشن صعود به k2 را چالشی بزرگ نامیدند. از دستاوردهای دیگر این صعود اولین عکس ثبت شده از این هرم یخی توسط دکتر یاکوت گیلارمود است.

عکس: اولین تصویر ثبت شده از کوه k2 در جریان اکسپدیشن 1902

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

یک سال قبل از هیلاری

نویسنده: مسعود فرح بخش

یک سال قبل از صعود موفق ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای شرپا به کوه اورست، یعنی در سال 1952 تیمی از کشور سوئیس راهی اورست شد. این اکسپدیشن اگرچه به صعود قله اصلی اورست منجر نشد اما راه را برای صعود تاریخی سال بعد توسط هیلاری و نورگای بسیار هموار کرد.
از اولین اکسپدیشن کوه اورست در سال 1921 توسط جورج مالوری تا صعود این کوه در سال 1953 پانزده اکسپدیشن مختلف بر روی این کوه انجام شد. 31 سال مرزهای تبت بر روی خارجی ها بسته بود و فقط بریتانیایی ها امکان دسترسی به اورست از سمت تبت را داشتند. مرزهای نپال هم که کاملا بر روی همه بسته بود تا اینکه در 1951 سرانجام اولین اکسپدیشن این کوه از سمت نپال انجام شد. در این صعود اریک شیپتون و ادموند هیلاری موفق به عبور از آبشار یخی و یخچال خومبو شدند و با بررسی های صورت گرفته صعود به اورست از سمت نپال را امکان پذیر دانستند.
اما دومین اکسپدیشن از سمت نپال در سال 1952 توسط تیم سوئیس انجام شد. در بهار این سال تیمی به سرپرستی ادوارد ویز دونات سوئیسی به همراه ریموند لمبرت و تنزینگ نورگای شرپا راهی اورست شدند. در جریان این برنامه ریموند لمبرت و تنزینگ نورگای تا ارتفاع 8600 متری صعود کردند. این بالاترین ارتفاعی بود که تا آن زمان انسانی به آن رسیده بود. تنزینگ نورگای با استفاده از تجربه این اکسپدیشن و ادموند هیلاری با استفاده از تجربه سال 1951 سرانجام در سال 1953 از سمت نپال مجدد راهی اورست شدند و توانستند در جریان صعودی تاریخی در شانزدهمین اکسپدیشن اورست، اولین صعود تاریخ این کوه را رقم بزنند.

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ؛ 5610متر” مجاز است

لوسی واکر؛ کوهنوردی که در راه آزادی گام برداشت

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

لوسی واکر از پیشگامان کوهنوردی زنان و اولین کوهنوردی حرفه ای خانم در کوه های آلپ بود که سال ها به طور مستمر در منظقه آلپ کوهنوردی کرد. او در خط مقدم کوهنوردی زنان بود و در زمانی که حتی مردان باور به صعود های او نداشتند، او با بالا رفتن از قلل سرسخت آلپ در راه آزادی اجتماعی زنان گام برداشت.
لوسی واکر در سال 1836 در کانادا متولد و در زادگاه اصلی اش لیورپول بزرگ شد. لوسی در کودکی به همراه والدینش به کوهپایه های آلپ می رفت و در حالیکه برادر و پدرش به صعود کوه ها می پرداختند، او از تماشای مناظر اطراف لذت می برد. برادر و پدر لوسی از کوهنوردان حرفه ای آن زمان بودند و مشوق اصلی او برای رسیدن به رویایش. لوسی واکر در سال 1858 از دو گذرگاه کوهستان آلپ Theodal و Monte moro عبور کرد و با استفاده از تجربیات این سفر در سال بعد شروع به اولین صعود حرفه ای دوران کوهنوردی اش کرد.
لوسی واکر در سال 1859 با صعود به کوه 3629متری Altes در سوئیس متوجه شد که از این پس بالا رفتن از کوه ها تنها کاریست که می تواند به او آرامش دهد. پدر لوسی به او پیشنهاد که در جریان این صعود از راهنمای کوهستان و دوست دیرینه اش Melchior Anderegg استفاده کند. کوهنوردی لوسی با سرپرستی آندرگ شروع صعودهای جدی تر او بود. بسیاری از صعودهای لوسی واکر در آن زمان از سوی جامعه کوهنوردی مورد قبول واقع نمی شد. مردان کوهنورد بریتانیایی نمی توانستند باور کنند که یک زن چنین با قدرت می تواند به قلل سرسخت آلپ صعود کند. در آن زمان کوهنوردی یک زن و انجام دادن کاری به جز امورات اولیه خانه، امری نبود که برای مردان انگلیسی چندان خوشایند باشد از همین روی اغلب صعودهای لوسی واکر همراه پدر و برادرش و همینطور راهنمای همیشگی کوهستان خانواده واکر، آقای آندرگ انجام شد.

لوسی واکر و پدرش در زرمات سوئیس در جریان صعود ماترهورن

خانم لوسی واکر و به همره پدرش فرانک واکر(نشسته چپ) و سرپرست گروه ملکیور آندرگ(ایستاده وسط)

در سال 1871 لوسی واکر متوجه شد که خانم Meta Brevoort کوهنورد زن امریکایی در حال تدارک برای صعود به قله ماترهورن است. خانم برووت در سال 1869 بر روی ماترهورن تلاش کرد و به دلیل شرایط بد هوا مجبور به بازگشت از ارتفاع 4000 متری شد. بنابراین لوسی واکر تصمیم گرفت که هرچه سریع تر به این رویای دیرینه اش پایان دهد. او به همراه پدر و برادرش در قالب گروهی به سرپرستی آندرگ به عنوان اولین زن و فقط 7 سال بعد از اولین صعود موفق ماترهورن توسط ادوارد ویمپر، موفق به صعود این کوه سرسخت شد. صعود ماترهورن توسط لوسی واکر مانند یک بمب در باشگاه کوهنوردی بریتانیا سر و صدا کرد و سرانجام بعد از این صعود بود که کوهنوردان مرد او را جدی گرفتند! خانم لوسی واکر سرانجام ثابت کرد که یک کوهنورد زن نیز می تواند به کوه های آلپ صعود کند.

خانم لوسی واکر در مسیر ماترهورن

خانم لوسی واکر در حین کوهنوردی

از دیگر صعود های خانم واکر اولین صعود موفق کوه بالمهورن و اولین زن صعود کننده به کوه های ایگر و واترهورن است.
لوسی واکر 21 سال به طور حرفه ای در آلپ کوهنوردی کرد و به بیش از 90 قله منطقه صعود کرد. او اولین زنی بود که به بسیاری از این قلل صعود کرد. لوسی واکر بعد از پایان دوران کوهنوردی اش همچنان به کوهپایه های آلپ می رفت و حین قدم زدن و دیدن مناظر کوه هایی که زمانی همه آنها را درنوردیده بود، با دوستان قدیمی اش نیز دیدار می کرد.
با تمام شایستگی و قدرتی که لوسی واکر داشت، هرگز اجازه پیدا نکرد به عضویت باشگاه کوهنوردی بریتانیا درآید و فقط با تاسیس بخش بانوان این باشگاه در مدت کوتاهی به عنوان مدیر باشگاه مشغول به کار شد.
لوسی واکر در سال 1916 و در سن 80 سالگی در منزلش در لیورپول از دنیا رفت.

 

منابع:

www.wiredforadventure.co.uk

www.findagrave.com

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

محیط زیست کوهستان، مصرف گرایی و حضور انسان

نویسنده: مسعود فرح بخش

⁣روش منسوخ دامداری سنتی از عوامل تخریب گسترده محیط های طبیعی به ویژه مراتع بسیار ارزشمند در کوهستان است. یکی از آثار این تخریب ها که بخش بزرگی از آن به دلیل وجود تعداد بسیار زیاد و خارج از کنترل دام در این مراتع است، وقوع سیلاب های مخرب در نقاط کوهستانی است. سیلاب هایی که هر ساله تعدادشان در حال فزونی است و خسارت مالی و جانی بیشتری از خود بر جای می گذارند. حتی برخی سیلاب ها در 40 سال اخیر در نقاطی گزارش شده که هرگز سابقه ای از وقوع سیلاب در طول تاریخ در آن نقاط ثبت نشده بود. اما چرا؟ جواب ساده است. مصرف گرایی بیش از حد ما ایرانیان ارتباطی مستقیم با این تخریب ها دارد پس تا زمانی که در ابتدا سبک زندگی خود را تغییر ندهیم، تا زمانی که بی حساب و کتاب مصرف کنیم و دور بریزیم حتی اگر پسماند این مصرف را به اصولی ترین شکل ممکن تفکیک کنیم، نمی توانیم خود را دوستدار و دغدغه مند محیط زیست بنامیم!

عکس از مسعود فرح بخش ، روش منسوخ دامداری سنتی و تخریب های آن

تخریب مراتع کوهستانی توسط حضور انواع دام

از اهمیت مراتع برای انسان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. جذب روان آب های سطحی و انتقال آنها به سفرهای آب زیر زمینی
2. حفظ پویایی خاک و جلوگیری از فرسایش خاک و هجوم ریزگردها
3. کنترل سیلاب ها و بهمن های مخرب با تثبیت خاک
4. اکسیژن رسانی و تصفیه هوا
5. حفظ زیبایی بصری کوهستان
و…
عمده ترین عوامل تخریب مراتع نیز توسط انسان است که شامل موارد زیر است:
1. چرای بی رویه و بدون منطق دام
2. لگد کوب کردن و گسترش پاکوب ها توسط کوهنوردان، دوچرخه سواران، موتورها و خودروها دو دفرانسیل که هر یک خود را مالک کوهستان می دانیم و بیحساب و کتاب در گروه های بزرگ بی وقفه و در هفته های متوالی از یک مسیر و در یک سری کوه محدود وارد می شویم.
3. آتش سوزی ها یا حریق گسترده که در اغلب موارد عاملی انسانی دارند

از مراتع پویا و دست نخورده همراه با خاک حاصلخیز در اابرز مرکزی ، عکس از مسعود فدح بخش

از معدود مراتع پویا با پوشش گیاهی مناسب و خاک حاصل خیر عدم حضور دام و عدم فعالیت های انسانی در ارتفاع حدود 3000 متر در البرز مرکزی

اما آیا تخریب مراتع فقط به وجود دام و نیاز نامحدود انسان به گوشت قرمز محدود می شود؟ در انتها خدمت برخی دوستانی که خود را به خواب زدند هم باید عرض کنم که فرسایش خاک و نابودی مراتع نه فقط به دام بلکه به حضور انسان به اشکال مختلف هم مرتبط است. قطعا حضورهای خارج از کنترل، پشت سر هم، صعودهای سراسری و در تعداد بالا، صعودهای هرهفته از یک مسیر و در یک کوه، ورود بدون نظارت کوهنوردان و وسایل نقلیه و مواردی مشابه فرایند اینگونه تخریب ها را تسریع خواهد کرد.
این طناب را از هر سمتی دست بگیریم سر دیگر به خودمان متصل می شود، پس از خودمان شروع کنیم و برای حفظ کوهستان نیمه جان کشورمان کمی بیشتر فکر و مسئولانه تر رفتار کنیم.

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

 

هرمان بول؛ قهرمانی تکرار نشدنی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش
“کوه ها معلمانی بی صدا هستند، آن ها آموزگار مهارت های ناب هستند: فروتنی در برابر قدرت طبیعت، شجاعت، آزادگی و قدرت اراده بشر” – هرمان بول

در 16 سپتامبر 1924 کودکی در کشور اتریش متولد شد که به گواه بسیاری از کوهنوردان او به نسل خود تعلق نداشت و سال ها جلوتر از دوره اش کوهنوردی می کرد. او جز ارتقا سطح کوهنوردی اش به چیز دیگری نمی اندیشید. “هرمان بول” بی شک اسطوره و قهرمانی تکرار نشدنی است، او که خود قهرمان بسیاری از قهرمانان هم نسل و نسل های بعد از خود بود در زمانی که حتی در ادبیات کوهنوردی دنیا اصطلاحی به نام “سبک آلپی” وجود نداشت، پایه گذار این سبک ناب کوهنوردی در مرتفع ترین کوه های دنیا بود.
او در سال هایی که صعود به کوه های مرتفع دنیا با حداکثر تجهیزات و با تعداد زیادی از امکانات مانند ثابت گذاری ها تا قله، کپسول های اکسیژن، باربر ارتفاع و… انجام می شد، توانست سبک دیگری از صعود را به نام خود و آن هم در دهه 50 میلادی ثبت کند. کوهنوردی با کمترین امکانات و در کوتاه ترین زمان، بدون استفاده از باربرهای ارتفاع و بدون استفاده از کپسول اکسیژن که سال ها بعد به سبک آلپی معروف شد. بی شک هرمان بول سال ها جلوتر از زمانش کوهنوردی می کرد.
هرمان بول در سن 29 سالگی توانست به یکی از ناممکن های بزرگ دنیای کوهنوردی تا آن زمان جامه عمل بپوشاند. او در سال 1953 به شکل انفرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به عنوان اولین کوهنورد دنیا به کوه 8126 متری نانگاپاربات صعود کرد. قبل از بول 31 کوهنورد در راه رسیدن به قله نانگاپاربات جانشان را از دست دادند. گویی نانگاپاربات قتل گاه کوهنوردان بود و از این رو به آن لقب “کوهستان قاتل” دادند. اما کوهستان قاتل برای هرمان بول زندگی بخش بود. همراه هرمان بول در این صعود otto kempter از سرعت کافی برخوردار نبود و هرمان بول قسمت آخری مسیر را که شامل 17 ساعت کوهنوردی تا قله بود، به شکل انفرادی طی کرد. او که زمان رفت تا برگشتش به کمپ آخر 41 ساعت به درازا کشید در ارتفاع 8000 متری مجبور به شبمانی اجباری(بیواک) بدون چادر و کیسه خواب شد. او نه تنها اولین انسان تاریخ است که به نانگاپاربات صعود کرد بلکه اولین صعود انفرادی و اولین صعود بدون کپسول اکسیژن در یک کوه هشت هزارمتری را نیز به نام خود ثبت کرد. او بعدها در خاطراتش عنوان کرد که آن شب در ارتفاع 8000 متری تا صبح شخصی نامشخص در کنارش نشسته بود و با توجه به کمبود اکسیژن و توهم ناشی از آن شاید این اولین باری بود که روح معروف کوه های هیمالیا و قراقروم توسط کوهنوردان رویت شد!

هرمان بول در اولین صعود قله نانگاپاربات

⁠هرمان بول بعد از رسیدن به قله نانگا پاربات این عکس نه چندان با کیفیت را ثبت کرد. عکسی که شاید هیچ یک از جنبه های زیبایی شناختی عکاسی را نداشته باشد اما یکی از معروف ترین عکس های تاریخ کوهنوردی شد. هرمان بول بر روی قله نانگاپاربات، کوهستان قاتل در بالاترین نقطه کوهی که قبل از او 31 کوهنورد در راه رسیدن به آن کشته شدند. عکسی معروف از هرمان بول، تنها و بدون کپسول اکسیژن

کفش های هرمان بول در صعود نانگاپاربات

⁠به این کفش ها نگاه کنید… شاید در نگاه اول این کفش های چرم مستعمل و نه چندان زیبا نظرتان را جلب نکند. واقعیت امر این است که شاید برای صعود یک کوه معمولی هم از این کفش ها استفاده نکنید. اما این ها یک جفت کفش معمولی نیستند. این کفش های کوهنورد افسانه ای هرمان بول است و درست همان کفش هایی که در صعود تاریخی نانگاپاربات به پا داشت. با همین کفش ها بدون استفاده از کپسول اکسیژن 41 ساعت در منطقه مرگ کوهنوردی کرد و با همین کفش ها یک شب را در ارتفاع 8000 متری بدون چادر و کیسه خواب به صبح رساند.

“من به کوهستان تعلق ندارم اما چرا نمی توانم بدون کوه ها زندگی کنم؟ اندیشه من، رویای من و تمام عمر من تا به امروز چیزی جز کوهستان نیست” – هرمان بول

هرمان بول که در جریان صعود نانگاپاربات دچار یخ زدگی انگشتانش شده بود بعدها همچنان به کوهنوردی خود ادامه داد. در سال 1957 گروهی از کوهنوردان اتریشی برنامه ای برای کوه های قراروم ترتیب دادند. این برنامه یک هدف اصلی داشت و آن اولین صعود موفق به کوه برودپیک بود. مارکوس اشموک سرپرست تیم از هرمان بول به عنوان کوهنورد باتجربه دعوت کرد تا در این صعود به آن ها کمک کند. کورت دیمبرگر و فریتز وینترستلار دیگر اعضای تیم بودند. این صعود نیز قرار بود بدون باربر ارتفاع، با کمترین تجهیزات و بدون استفاده از کپسول اکسیژن انجام شود. در روز صعود تیم چهار نفره به دو گروه تقسیم شد. کورت دیمبرگر و هرمان بول در تیم دوم و کمی قبل تر از اشموک و وینترستلار مشغول صعود بودند. در ارتفاع 7900 متری اما درد یخ زدگی انگشتان هرمان بول از برنامه نانگاپاربات دوباره به سراغش آمد. کورت دیمبرگر تصمیم گرفت که چندمتر آخر را انفرادی صعود کند و قرار شد هرمان بول به پایین برگردد. تیم اول به قله رسید و کورت دیمبرگر نیز کمی بعد به قله رسید اما زمانی که بر روی قله بود متوجه شد هرمان بول با فاصله کمی در حال رسیدن به قله است و کمی بعد هرمان بول نیز به قله رسید تا اولین صعود موفق کوه برودپیک در تاریخ ثبت شود.

هرمان بول بر روی قله برودپیک

⁠هرمان بول برروی قله برودپیک در صعودی سبک بار و بدون کپسول اکسیژن در سال 1957 هرمان بول اولین انسان تاریخ است که اولین صعود موفق دو کوه هشت هزاری را انجام داد

چند روز بعد از اتمام پروژه صعود کوه برودپیک هرمان بول و کورت دیمبرگر تصمیم به صعود کوه صعود نشده ی چگولیزا به ارتفاع 7665 متر گرفتند. سبک این صعود نیز مشخص بود. این سبک صعود هرمان بول و کوهنوردان اتریشی بعدها عنوان “سبک آلپی” را به خود گرفت ولی در زمان صعودهای هرمان بول چنین اصطلاحی در ادبیات کوهنوردی جهان مرسوم نبود. بول و دیمبرگر در طی 3 روز بدون اکسیژن و با کمترین تجهیزات ممکن خود را به ارتفاع 6700 متری کوه چگولیزا رساندند. در 28 ژوئیه 1957 در ساعت 5 صبح این دو شروع به صعود نهایی برای رسیدن به قله کردند. در جریان صعود نهایی هرمان بول خطاب به کورت دیمبرگر آن روز را شادترین روز زندگی اش عنوان می کند و مناظر اطراف را رویایی ترین مناظری که او تا کنون دیده است عنوان می کند.
درست چند ساعت بعد از این طوفانی در می گیرد. بول و دیمبرگر که طناب کافی هم نداشتند تصمیم به بازگشت میگیرند. کورت دیمبرگر اینطور تعریف می کند:
“ناگهان طوفان مهیبی درگرفت، در مسیر ناگهان احساس کردم که زیر پایم در حال لرزش است، بی درنگ خودم را به سمت دیگر پرتاب کردم و ناگهان نقابی از زیر پایم شکست، در این لحظه منتظر بودم صدایی از هرمان بول بشنوم اما صدایی نیامد سریع به پایین نگاه کردم و لحظه ای دیدم که او همراه با بهمن در حال سقوط به اعماق دره های این کوه است”

آخرین عکس هرمان بول در کوه چگولیزا

⁠عکس سمت چپ: هرمان بول در جریان صعود کوه چگولیزا در روز صعود عکس سمت راست: ردپای هرمان بول بر روی برف مشخص است. دقایقی پس از این عکس در محلی که در عکس مشخص شد بر اثر طوفان و برگشت، نقاب برفی می شکند و هرمان بول برای همیشه در دره های کوه چگولیزا آرام می گیرد

هرمان بول با سقوط بیش از 900 متر به اعماق کوه جان خود را از دست داد و پیکر او هرگز یافت نشد. هرمان بول در کوه هایی که جزئی از زندگی اش بود آرام گرفت اما تاثیری که او بر کوهنوردی جهان گذاشت همچنان بعد از 6 دهه با قدرت جاریست.
رینهولد مسنر در ستایش از هرمان بول چنین می گوید:
“اگر او 40 سال دیرتر به دنیا می آمد قطعا به پر افتخارترین کوهنورد زمان تبدیل می شد، زمانی که خبر مرگ او را شنیدم بسیار گریستم”

 

منابع:

سامیت پست

آلپینیست

ویکیپدیا

 
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

 

 

او یک ستاره نوظهور بود

نویسنده: مسعود فرح بخش

کارل آنترکرشر (karl unterkircher) کوهنورد سبک آلپی در 27 اوت 1970 در تیرول جنوبی ایتالیا متولد شد. او از 15 سالگی به کوهنوردی روی آورد و در 1997 با موفقیت دوره راهنمای کوهستان منطقه آلپ را پشت سر گذاشت. اما بزرگ ترین موفقیت آنترکرشر که برایش شهرت جهانی رقم زد و نامش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرد در سال 2004 اتفاق افتاد.
وی در آن سال و در طول فقط 63 روز با موفقیت و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به اولین و دومین قلل مرتفع جهان یعنی اورست و k2 صعود کرد تا تنها کوهنوردی در جهان باشد که به این موفقیت دست پیدا کرده است.
دومین صعود موفق کوه Genyen (دومین کوه مرتفع چین که اولین بار در 1986 صعود شد) و گشایش مسیر نو در رخ شمالی گاشربروم 2 از موفقیت های دیگر این کوهنورد نام آشنا است.
او چندین نشان و جایزه مختلف از جمله نشان شوالیه کشور ایتالیا را از نخست وزیر کشور دریافت کرد.
در سال 2008 آنترکرشر در جریان تلاش برای گشایش مسیر نو در کوه نانگاپاربات با سقوط به شکاف یخی جان خود را از دست داد. بعد از مرگ او رینهولد مسنر در وصف او گفت:
“او یک ستاره نو ظهور در دنیای کوهنوردی بود”
خانواده و دوستان آنترکرشر برای زنده نگاه داشتن نام و یاد او جایزه ای را به نامش ثبت کردند که هر دو سال به کوهنوردانی سبک آلپی که به انجام کارهای شاخص می پردازند اختصاص می یابد. اولین “جایزه آنترکرشر” را کوهنورد فقید و نام آشنا یولی استک در سال 2010 کسب کرد.

عکس: کارل آنترکرشر بر روی قله k2

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

کوهنوردی تا آخرین گام ها

نویسنده: مسعود فرح بخش

در 13 سپتامبر 1950 در یوتا آمریکا یکی از نام آوران دنیای کوهنوردی، جف لوه (jeff lowe) متولد شد. جف لوه از آن دسته نام هایی در کوهنوردی است که حتی اگر از صعودهای او اطلاع نداشته باشید حتما نام او به گوشتان خورده چرا که او به همراه برادرش گرگ لوه (greg lowe) خالق کمپانی lowe alpine بودند.
تولیدی که با ساخت کوله پشتی و لباس های چندلایه با خاصیت تنفسی به اوج شهرت رسید اما جف لوه برای انجام کارهایی بزرگ تر، نامش در تاریخ کوهنوردی جهان و آمریکا جاودان شده است. او مبتکر صعودهای ترکیبی (یخنوردی و سنگنوردی) است و بیش از 1000 مسیر جدید در کوه های راکی ، آلپ و هیمالیا با نام او گره خورده است. سفرهای کوتاه با کمترین ابزار و صعودهای سریع به کوه های دنیا او را به یکی از سرآمدان سبک کوهنوردی آلپی در دنیا تبدیل کرده است.

جف لوه jeff lowe کوهنورد نام دار امریکایی

جف لوه در جریان صعود کوه آمادابلام

او کوهنوردی را از هشت سالگی همراه پدرش شروع کرد و صعود به برج بی نام ترانگو ، صعود انفرادی به آمادبلام ، گشایش مسیری مستقیم تا قله ایگر به شکل انفرادی و بدون بولت و اولین صعود زمستانی گراند تتون فقط بخش کوچکی از فعالیت های او می باشد.
در سال 2017 به پاس یک عمر فعالیت در حوزه کوهنوردی کلنگ طلایی دوران به او اهدا شد.
متاسفانه جف لوه اکنون ده سال است که از بیماری ALS رنج می برد و توانایی حرکت ندارد اما تا آخرین روزهایی که در پاهایش قدرت داشت به کوهنوردی، تولید و آموزش مشغول بود.

جف لوه jeff lowe در روزهای ناتوانی بر روی ویلچر همراه خانواده

جف لوه به همراه خانواده اش در روزهای ناتوانی بر روی ویلچر

منبع: ویکیپدیا ، وبلاگ کوه قاف

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است