نوشته‌ها

رینهولد مسنر، مردی که تکرار نمی شود

هرمان بول؛ قهرمانی تکرار نشدنی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش
“کوه ها معلمانی بی صدا هستند، آن ها آموزگار مهارت های ناب هستند: فروتنی در برابر قدرت طبیعت، شجاعت، آزادگی و قدرت اراده بشر” – هرمان بول

در 16 سپتامبر 1924 کودکی در کشور اتریش متولد شد که به گواه بسیاری از کوهنوردان او به نسل خود تعلق نداشت و سال ها جلوتر از دوره اش کوهنوردی می کرد. او جز ارتقا سطح کوهنوردی اش به چیز دیگری نمی اندیشید. “هرمان بول” بی شک اسطوره و قهرمانی تکرار نشدنی است، او که خود قهرمان بسیاری از قهرمانان هم نسل و نسل های بعد از خود بود در زمانی که حتی در ادبیات کوهنوردی دنیا اصطلاحی به نام “سبک آلپی” وجود نداشت، پایه گذار این سبک ناب کوهنوردی در مرتفع ترین کوه های دنیا بود.
او در سال هایی که صعود به کوه های مرتفع دنیا با حداکثر تجهیزات و با تعداد زیادی از امکانات مانند ثابت گذاری ها تا قله، کپسول های اکسیژن، باربر ارتفاع و… انجام می شد، توانست سبک دیگری از صعود را به نام خود و آن هم در دهه 50 میلادی ثبت کند. کوهنوردی با کمترین امکانات و در کوتاه ترین زمان، بدون استفاده از باربرهای ارتفاع و بدون استفاده از کپسول اکسیژن که سال ها بعد به سبک آلپی معروف شد. بی شک هرمان بول سال ها جلوتر از زمانش کوهنوردی می کرد.
هرمان بول در سن 29 سالگی توانست به یکی از ناممکن های بزرگ دنیای کوهنوردی تا آن زمان جامه عمل بپوشاند. او در سال 1953 به شکل انفرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به عنوان اولین کوهنورد دنیا به کوه 8126 متری نانگاپاربات صعود کرد. قبل از بول 31 کوهنورد در راه رسیدن به قله نانگاپاربات جانشان را از دست دادند. گویی نانگاپاربات قتل گاه کوهنوردان بود و از این رو به آن لقب “کوهستان قاتل” دادند. اما کوهستان قاتل برای هرمان بول زندگی بخش بود. همراه هرمان بول در این صعود otto kempter از سرعت کافی برخوردار نبود و هرمان بول قسمت آخری مسیر را که شامل 17 ساعت کوهنوردی تا قله بود، به شکل انفرادی طی کرد. او که زمان رفت تا برگشتش به کمپ آخر 41 ساعت به درازا کشید در ارتفاع 8000 متری مجبور به شبمانی اجباری(بیواک) بدون چادر و کیسه خواب شد. او نه تنها اولین انسان تاریخ است که به نانگاپاربات صعود کرد بلکه اولین صعود انفرادی و اولین صعود بدون کپسول اکسیژن در یک کوه هشت هزارمتری را نیز به نام خود ثبت کرد. او بعدها در خاطراتش عنوان کرد که آن شب در ارتفاع 8000 متری تا صبح شخصی نامشخص در کنارش نشسته بود و با توجه به کمبود اکسیژن و توهم ناشی از آن شاید این اولین باری بود که روح معروف کوه های هیمالیا و قراقروم توسط کوهنوردان رویت شد!

هرمان بول در اولین صعود قله نانگاپاربات

⁠هرمان بول بعد از رسیدن به قله نانگا پاربات این عکس نه چندان با کیفیت را ثبت کرد. عکسی که شاید هیچ یک از جنبه های زیبایی شناختی عکاسی را نداشته باشد اما یکی از معروف ترین عکس های تاریخ کوهنوردی شد. هرمان بول بر روی قله نانگاپاربات، کوهستان قاتل در بالاترین نقطه کوهی که قبل از او 31 کوهنورد در راه رسیدن به آن کشته شدند. عکسی معروف از هرمان بول، تنها و بدون کپسول اکسیژن

کفش های هرمان بول در صعود نانگاپاربات

⁠به این کفش ها نگاه کنید… شاید در نگاه اول این کفش های چرم مستعمل و نه چندان زیبا نظرتان را جلب نکند. واقعیت امر این است که شاید برای صعود یک کوه معمولی هم از این کفش ها استفاده نکنید. اما این ها یک جفت کفش معمولی نیستند. این کفش های کوهنورد افسانه ای هرمان بول است و درست همان کفش هایی که در صعود تاریخی نانگاپاربات به پا داشت. با همین کفش ها بدون استفاده از کپسول اکسیژن 41 ساعت در منطقه مرگ کوهنوردی کرد و با همین کفش ها یک شب را در ارتفاع 8000 متری بدون چادر و کیسه خواب به صبح رساند.

“من به کوهستان تعلق ندارم اما چرا نمی توانم بدون کوه ها زندگی کنم؟ اندیشه من، رویای من و تمام عمر من تا به امروز چیزی جز کوهستان نیست” – هرمان بول

هرمان بول که در جریان صعود نانگاپاربات دچار یخ زدگی انگشتانش شده بود بعدها همچنان به کوهنوردی خود ادامه داد. در سال 1957 گروهی از کوهنوردان اتریشی برنامه ای برای کوه های قراروم ترتیب دادند. این برنامه یک هدف اصلی داشت و آن اولین صعود موفق به کوه برودپیک بود. مارکوس اشموک سرپرست تیم از هرمان بول به عنوان کوهنورد باتجربه دعوت کرد تا در این صعود به آن ها کمک کند. کورت دیمبرگر و فریتز وینترستلار دیگر اعضای تیم بودند. این صعود نیز قرار بود بدون باربر ارتفاع، با کمترین تجهیزات و بدون استفاده از کپسول اکسیژن انجام شود. در روز صعود تیم چهار نفره به دو گروه تقسیم شد. کورت دیمبرگر و هرمان بول در تیم دوم و کمی قبل تر از اشموک و وینترستلار مشغول صعود بودند. در ارتفاع 7900 متری اما درد یخ زدگی انگشتان هرمان بول از برنامه نانگاپاربات دوباره به سراغش آمد. کورت دیمبرگر تصمیم گرفت که چندمتر آخر را انفرادی صعود کند و قرار شد هرمان بول به پایین برگردد. تیم اول به قله رسید و کورت دیمبرگر نیز کمی بعد به قله رسید اما زمانی که بر روی قله بود متوجه شد هرمان بول با فاصله کمی در حال رسیدن به قله است و کمی بعد هرمان بول نیز به قله رسید تا اولین صعود موفق کوه برودپیک در تاریخ ثبت شود.

هرمان بول بر روی قله برودپیک

⁠هرمان بول برروی قله برودپیک در صعودی سبک بار و بدون کپسول اکسیژن در سال 1957 هرمان بول اولین انسان تاریخ است که اولین صعود موفق دو کوه هشت هزاری را انجام داد

چند روز بعد از اتمام پروژه صعود کوه برودپیک هرمان بول و کورت دیمبرگر تصمیم به صعود کوه صعود نشده ی چگولیزا به ارتفاع 7665 متر گرفتند. سبک این صعود نیز مشخص بود. این سبک صعود هرمان بول و کوهنوردان اتریشی بعدها عنوان “سبک آلپی” را به خود گرفت ولی در زمان صعودهای هرمان بول چنین اصطلاحی در ادبیات کوهنوردی جهان مرسوم نبود. بول و دیمبرگر در طی 3 روز بدون اکسیژن و با کمترین تجهیزات ممکن خود را به ارتفاع 6700 متری کوه چگولیزا رساندند. در 28 ژوئیه 1957 در ساعت 5 صبح این دو شروع به صعود نهایی برای رسیدن به قله کردند. در جریان صعود نهایی هرمان بول خطاب به کورت دیمبرگر آن روز را شادترین روز زندگی اش عنوان می کند و مناظر اطراف را رویایی ترین مناظری که او تا کنون دیده است عنوان می کند.
درست چند ساعت بعد از این طوفانی در می گیرد. بول و دیمبرگر که طناب کافی هم نداشتند تصمیم به بازگشت میگیرند. کورت دیمبرگر اینطور تعریف می کند:
“ناگهان طوفان مهیبی درگرفت، در مسیر ناگهان احساس کردم که زیر پایم در حال لرزش است، بی درنگ خودم را به سمت دیگر پرتاب کردم و ناگهان نقابی از زیر پایم شکست، در این لحظه منتظر بودم صدایی از هرمان بول بشنوم اما صدایی نیامد سریع به پایین نگاه کردم و لحظه ای دیدم که او همراه با بهمن در حال سقوط به اعماق دره های این کوه است”

آخرین عکس هرمان بول در کوه چگولیزا

⁠عکس سمت چپ: هرمان بول در جریان صعود کوه چگولیزا در روز صعود عکس سمت راست: ردپای هرمان بول بر روی برف مشخص است. دقایقی پس از این عکس در محلی که در عکس مشخص شد بر اثر طوفان و برگشت، نقاب برفی می شکند و هرمان بول برای همیشه در دره های کوه چگولیزا آرام می گیرد

هرمان بول با سقوط بیش از 900 متر به اعماق کوه جان خود را از دست داد و پیکر او هرگز یافت نشد. هرمان بول در کوه هایی که جزئی از زندگی اش بود آرام گرفت اما تاثیری که او بر کوهنوردی جهان گذاشت همچنان بعد از 6 دهه با قدرت جاریست.
رینهولد مسنر در ستایش از هرمان بول چنین می گوید:
“اگر او 40 سال دیرتر به دنیا می آمد قطعا به پر افتخارترین کوهنورد زمان تبدیل می شد، زمانی که خبر مرگ او را شنیدم بسیار گریستم”

 

منابع:

سامیت پست

آلپینیست

ویکیپدیا

 
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

 

 

رینهولد مسنر ؛ مردی برای تمام دوران

نویسنده: مسعود فرح بخش

رینهولد مسنر کوهنورد ، ماجراجو ، کاشف ، قطب نورد ، کویرنورد و نویسنده اهل ایتالیا متولد 17 سپتامبر 1944 است، مسنر به قدری بزرگ است که کلمات قادر به وصف او نیستند ؛ او مرد اولین ها و بی شک یکی از بهترین های کوهنوردی در تمام دوران است.

مسنر از دوران کودکی کوهنوردی را زیر نظر پدرش جوزف مسنر شروع کرد . وی زمانیکه تنها 5 سال داشت با پدرش اولین قله ی خود را صعود کرد . او که همراه با پدرش در گوشه ای از آلپ کوهنوردی می کرد کم کم عاشق کوه و صخره شد. مسنر علاقه ی شدیدی به کوهستان آلپ و دولومیت ها داشت( دولومیت ها رشته کوهی در شمال شرقی ایتالیا هستند که به دلیل شکل سوزنی  و صخره های سر به فلک کشیده شده خود بسیار معروف می باشند ؛ بلندترین قله دولومیت ها “مارمولودا” با 3343 متر ارتفاع است)

مسنر هشت برادر و یک خواهر داشت. او بعد ها با برادرش گونتر کوهنوردی و با برادر دیگرش هابرت قطب های زمین را پیمایش کرد.

زمانیکه مسنر 13 سال داشت بصورت جدی مشغول فعالیت های کوهنوردی شد و اینکار را بهمراه برادرش گونتر که 11 سال داشت انجام داد.

مسنر در دهه 60 با الهام گرفتن از هرمان بول سبک کوهنوردی آلپی را بنیان نهاد. یعنی کوهنوردی از پای کوه بدون مسیر مشخص ، برقراری کمپ در صورت نیاز بصورت موقت ، حمل کمترین تجهیزات و زمان حداقل برای دستیابی به هدف

در سال 1970 مسنر اولین سفر خودش به هیمالیا را بهمراه برادرش گونتر انجام داد. هدف آنها صعود به قله سرسخت نانگاپاربات از جبهه صعود نشده و بسیار دشوار روپال بود.

مسنر و برادرش گونتر سرانجام به قله رسیدند اما به دلایلی نتوانستند از مسیری که بالا آمده بودند به پایین بروند و در کمال شگفتی بدون طناب ، آذوقه ، کیسه خواب و چادر از جبهه دیامیر که هیچ کوهنوردی در آن نبود تصمیم به فرود گرفتند. دو روز بعد در راه بازگشت تراژدی بزرگی رخ داد. گونتر بر اثر سقوط بهمن کشته شد و خود مسنر بخشی از انگشتان پایش را بعلت سرمازدگی از دست داد. از مسنر کم تجربه در آن زمان برای انجام این صعود بهمراه برادر کم تجربه ترش بسیار انتقاد شد.

مسنر در 1975 گاشربروم 1 را در سه روز از مسیر جدید صعود کرد که این زمان در آن دوره بسیار بی سابقه بود.

مسنر مرد اولین ها بود، او بعد ها بعد از سه تلاش ناموفق سرانجام در 1978 نانگاپاربات را در بزرگ داشت برادرش از جبهه دیامیر بصورت  تمام انفرادی و بدون کپسول اکسیژن و بدون حمایت هیچ تیم کوهنوردی صعود کرد. این اولین صعود انفرادی کامل در کوه های 8000 متر بود.

او در همین سال به همراه پیتر هابلر اورست را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد، تا آن زمان صعود به اورست بدون استفاده از کپسول اکسیژن از سوی کوهنوردان ، شرپاها و دکترها غیر ممکن شمرده می شد اما مسنر و هابلر اولین نفراتی بودند که این غیرممکن را ممکن کردند.

مسنر تمامی 14 کوه بالای هشت هزار متر را صعود کرد و اولین نفری در تاریخ کوهنوردی شد که به این افتخار دست پیدا کرد . مسنر تمامی این 14 قله را بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد.

مسنر بعد ها اورست را بصورت سولو و افرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد تا بالاترین صعود انفرادی تاریخ کوهنوردی را ممکن کند.

مسنر بعنوان یک کاشف و ماجراجو به قله های بسیاری در سرتاسر دنیا صعود کرده . مسنر قطب های زمین را نیز پیمایش کرده و صحرای بزرگ گوبی را نیز درنوردید. همچتین او فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره جهان نیز می باشد. با هم نگاهی می اندازیم به کارنامه پرافتخار مسنر در گذر زمان:

 

مسنر در مجموع 20 بار قله های بالای هشت هزار متر را صعود کرد

کارنامه مسنر در هشت هزار متری ها به ترتیب زمان صعود:

1970 نانگاپاربات اولین وآخرین صعود از جبهه روپال با برادرش گونتر

1972 ماناسلو از مسیر جدید

1975 گاشربروم 1 اولین صعود به روش آلپی در تاریخ هیمالیا در سه روز گشایش مسیر جدید

1978 اورست اولین صعود تاریخ اورست بدون کپسول اکسیژن بهمراه پیتر هابلر

1978 نانگاپاربات اولین صعود تمام انفرادی به یک کوه هشت هزار متری

1979کوه سرسخت K2

1980 اورست ؛ اولین و تنها صعود انفرادی و بدون کپسول اکسیژن در تاریخ هیمالیا بر روی بام جهان

1981 شیشاپانگما ؛ گشایش مسیر جدید

1982 کانجنچونگا ؛ گشایش مسیر جدید

1982 گاشربروم 2

1982 برودپیک

1982 اولین تلاش زمستانی بر روی چوآیو (صعود نا موفق)

1984 تراورس گاشربروم 1 و 2 صعود به قله ها بدون بازگشت به کمپ اصلی

1985 داهولاگری

1985 آناپورنا ؛ گشایش مسیر جدید

1986 ماکالو

1986 لوتسه

سایر اکسپدیشن های مسنر:

1971 انجام برنامه های کوهنوردی در ایران ؛ نپال ، گینه نو ، پاکستان و شرق آفریقا

1972 نوشاخ واقع در رشته کوه هندوکش افغانستان

1974 کوه دنالی در آلاسکا از مسیر جدید

1978 کلیمانجارو مسیر جدید

1986 پیمایش شرق تبت ، کوه وینسون در قطب جنوب ؛ در این سال مسنر اولین شخصی شد که 7 قله ی مرتفع 7 قاره ی دنیا را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد

1989 پیمایش قطب جنوب

1992 کوه شیمباروزو مرتفع ترین کوه دنیا بر مبنای فاصله از مرکز کره زمین

1995 پیمایش قطب شمال از سیبری به کانادا(ناموفق)

1998 صعود به کوه های مغولستان و برخی کوه های آند

2000 ساخت فیلمی بر روی کوه فوجی ژاپن

2003 سفر به اقیانوس منجمد شمالی

2004 پیمایش صحرای بزرگ گوبی مغولستان ، 2000 کیلومتر پیمایش پیاده

مسنر پا به سن گذاشته در سال 2003 شروع به ساخت پروژه به نام “موزه کوهنوردی مسنر” کرد که در سال 2006 در قالب پنج موزه در نقاط مختلف کوهستان آلپ به منظور بازدید عموم بازگشایی شدند.در این موزه ها عکس ها وتجهیزاتی از کوهنوردی ها ی مسنر وهمینطور سایر تجهیزات و ادوات کوهنوردی به نمایش در آمده .

اینکه مسنر با این سبک کوهنوردی در تمامی صعود هایش زنده ماند و چگونه تمامی صعود هایش بدون کپسول اکسیژن بودند خود نشان از نبوغ و توان فرا انسانی او دارد. بدون شک نام و یاد مسنر برای همیشه در تاریخ کوهنوردی باقی می ماند .

سخنانی از مسنر:

“بدون خطر مرگ، کوهنوردی دیگر کوهنوردی نیست ولی در کوهنوردی من به دنبال مرگ نیستم، دقیقا برعکس آن، من سعی در زنده ماندن دارم. اما زنده ماندن بدون وجود خطر مرگ نیز بسیار آسان است. کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است که شامل خطر مرگ هم میشود. بهترین کوهنورد کسی نیست که تلاش میکند تا یکی دوبار کارهای احمقانه بکند و سپس بمیرد. بلکه بهترین کوهنورد کسی است که سعی میکند بزرگترین کارها را انجام دهد و زنده بماند . . .شما باید نزد خودتان در نظر بگیرید که فلان کار را میتوانید انجام دهید و یا نمیتوانید. این یکی از اصلیترین قسمتهای کوهنوردی است که هر لحظه باید یادتان باشد. پیش خودتان بگوئید”این حد و مرز من است. بیشتر از این نمیتوانم، باید پائین تر از این حد توقف کنم.” و اگر شما از این حد بالاتر بروید مطمئنا در کوهنوردی کشته خواهید شد و هنر کوهنوردی زنده ماندن است نه مردن.”

 

منابع:

وبسایت هشت هزارتایی ها

کوهنوردان زرتشتی

صفحه ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جایزه کلنگ طلایی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

جایزه کلنگ طلایی معتبرترین جایزه سالانه کوهنوردی است که از سال 1991 توسط مجله فرانسوی Montagnes و انجمن فرانسوی Le  groupe de haute montagne یا به اختصار GHM به کوهنوردانی که در سرتاسر دنیا برنامه های شاخص کوهنوردی انجام می دهند اهدا می شود.

 

انجمن فرانوسوی GHM با عضویت کوهنوردان فرانسوی و سایر کوهنوردان از سرتاسر دنیا به ارتقاء سطح فنی و کیفی برنامه های آنان کمک می کند. همینطور کوهنوردان سرتاسر دنیا می توانند با همدیگر آشنا شوند و از رزومه فعالیت هایشان آگاهی پیدا کنند.

 

نامزدهای جایزه کلنگ طلایی توسط GHM و Montagnes انتخاب می شوند و هر ساله مراسمی با حضور داوران ، برگزار کنندگان مراسم و کوهنوردان از سرتاسر دنیا در شهر شامونی فرانسه و کورمایور ایتالیا برگزار می شود و جایزه کلنگ طلایی که معتبرترین جایزه دنیای کوهنوردیست به منتخبین اهدا می شود.

 

کوهنوردانی که نامزد جایزه کلنگ طلایی می شوند نه تنها می بایستی یک برنامه خاص کوهنوردی در سطح جهانی را انجام دهند بلکه باید در اجرای برنامه های خود از موارد زیر نیز پیروی کنند:

استفاده از کمترین تجهیزات و در واقع شیوه آلپی و سبک بار بودن برنامه. طبق این اصل صعود ها باید با حداقل هزینه اقتصادی انجام شود. طناب های ثابت ، اکسیژن های مکل ، باربرها ، شرپاها و سایر عوامل انسانی می بایستی کمترین نقش را داشته باشد و یا به عبارتی نقشی نداشته باشد.

پایبند بودن به ارزش های اخلاقی ، احترام به جامعه محلی ، حفظ محیط زیست و اعتقاد به روح واقعی ورزش کوهنوردی می بایستی سر منشا برنامه ها قرار گرفته باشد.

مسیر و نوع برنامه می بایست خلاقانه باشد و انجام برنامه یک نوآوری در تاریخ کوهنوردی باشد.

در انتخاب نامزدها برای داوران نه تنها ارتفاع کوه چندان اهمیتی ندارد بلکه تکیه بر مهارت ، تجربه و دانش کوهنوردی بهمراه نوآوری ، خلاقیت و درجه سختی مسیر از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است.

بر طبق این اصل بسیاری از صعودهای کوهنوردان از مسیرهای عادی به مرتفع ترین قلل دنیا ، امروزه کاری بسیار عادی تلقی می شود و شامل هیچ یک از گزینه های بالا برای نامزدی در جایزه کلنگ طلایی نیست.

 

مراسم جایزه کلنگ طلایی برعکس سایر مراسم های ورزشی چندان رقابتی نیست و سرشار از احساسات است. داوران در برخی از سال ها جایزه کلنگ طلایی را به بیش از یک کوهنورد و یک برنامه اهدا کردند حتی در سال 2013 جایزه کلنگ طلایی در اقدامی بی سابقه به شش برنامه مختلف کوهنوردی اهدا شد.

 

اولین جایزه کلنگ طلایی در سال 1992 به دو کوهنوردی اهل اسلونی برای 3000 متر صعود از برج جنوبی کانجن چونگا رسید.

ازسال 2009 به جز جایزه اصلی کلنگ طلایی جایزه “یک عمر فعالیت کوهنوردی” نیز برای ادای احترام به کوهنوردان قدیمی و با تجربه به آنان اهدا می شود.

اولین کوهنوردی که جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی را کسب کرد ، والتر بوناتی کوهنورد ، ماجراجو و نویسنده ی ایتالیایی بود .

در سال 2010 جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی به رینهولد مسنر اهدا شد.

مارکو پریزل کوهنورد اسلونیایی با سه بار برنده شدن این جایزه رکورد دار می باشد. وی اولین جایزه کلنگ طلایی را در سال 1992 کسب کرد و همچنین در سال های  2007 و 2014 برای بار دوم و سوم نیز این جایزه را تصاحب کرد.

اولی استک کوهنوردی توانمند سوئیسی نیز دو بار جایزه کلنگ طلایی را کسب کرده. وی در سال 2014 برای اولین صعود سولو و انفرادی رخ جنوبی آناپورنا و در سال 2009 برای اولین صعود آلپی رخ شمالی کوه  6500 متری Tengkampoche در نپال این جایزه را کسب کرد.

در سال 2009 “کی تانیگوچی” کوهنوردی ژاپنی اولین زنی بود که جایزه کلنگ طلایی را کسب کرد.

جایزه کلنگ طلایی به دلیل تغییرات در سیستم داوری در سال 2008 برگزار نشد.

Logo Piolets d'or

لوگوی جایزه معتبر کلنگ طلایی

برداشت از:

https://en.wikipedia.org/wiki/Piolet_d%27Or

http://www.pioletsdor.net/index.php/en/

http://kouheghaf.blogspot.com/2016/03/blog-post_51.html

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

کمپانی میلت

نویسنده: مسعود فرح بخش

تولیدی کوچک در یکی از شهرهای کوچک فرانسه که دردهه 1920 به تولید کیسه های خرید روزانه برای مردم شهر مشغول بود بعدها به یکی از مشهورترین و بزرگترین کمپانی های تولید لوازم کوهنوردی بدل شد

آشنایی با کمپانی معروف MILLET

در سال های 1920 آقا و خانم میلت بهمراه فرزندان خود رنه و ریموند تولیدی کوچکی داشتند که در آن کیسه های معمولی برای خرید روزانه تولید می کردند. بعد ها و در سال 1930 آنها به مکانی در نزدیکی های کوه آلپ نقل مکان کردند و اینجا بود که به تدریج نام میلت بر سر زبان ها افتاد.

آنها بعد از تولید کیسه ها اقدام به تهیه کوله پشتی کردند و نمونه تولیدی خود را ارتقا دادند.رنه میلت بعدها در باشگاه کوهنوردی آلپ فرانسه عضو شد و بعد از مشورت با بسیاری از کوهنوردان اقدام به تولید کوله پشتی برای کوهنوردی در ارتفاعات آلپ کرد. تولیدی میلت کم کم در حال مشهور شدن بود تا اینکه در دهه 1950 کوهنوردان فرانسوی در اکسپدیشن های خود در هیمالیا از کوله های میلت استفاده کردند. نقطه عطف کمپانی میلت زمانی بود که تیم فرانسوی در اولین اکسپدیشن موفق خود بر روی قله ی سرسخت آناپورنا از کوله پشتی میلت استفاده کرد و شهرت میلت جهانی شد.

سرانجام در سال 1975 میلت تصمیم به تولید پوشاک کوهنوردی در کنار تولید کوله پشتی گرفت.میلت دیگر به یک کمپانی بزرگ تبدیل شده بود و در این بین حامی مالی بسیاری از کوهنوردان مشهور می شد. از جمله ی این کوهنوردها رینهولد مسنر بود که در صعود بدون اکسیژن خود به اورست و چند سال بعد در صعود معروف خود به صورت سولو و انفرادی به اورست از محصولات میلت استفاده کرد.

میلت هم اکنون با کیفیت ترین پوشاک ها و کفش های کوهنوردی را تولید می کند. محصولات تولیدی میلت طیف وسیعی از نیاز کوهنوردان را در بر می گیرد ؛ از دامنه های کم ارتفاع تا ارتفاعات سر به فلک کشیده هیمالیا

وبسایت کمپانی میلت

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

الیزابت هاولی ؛ تاریخ نگارِ تاریخ ساز

نویسنده: مسعود فرح بخش

بی تردید معروف ترین چهره ی غیر کوهنورد در دنیای کوهنوردی خانم الیزاب هاولی است.خانم هاولی متولد 9 نوامبر 1923 در شیکاگو امریکا می باشد. وی با اینکه در طول عمرش حتی یک قله را هم صعود نکرده مسئول ثبت اکسپدیشن های هیمالیا می باشد.

هر کوهنوردی بعد از صعود باید به طور مستقیم با شخص خانم هاولی یا دستیارانش صحبت کند و مدارک خود را برای صعود به قله ارائه دهد و در نهایت این خانم هاولی و دستیارانش هستند که ادعای کوهنورد را مبنی بر صعود قله رد یا تایید می کنند.

او در دانشگاه میشیگان در رشته تاریخ تحصیل کرد و از سال 1946 در مجله fortune به عنوان خبرنگار شروع به کار کرد.او که شیفته سفر کردن بود در سال 1957 از کار در این مجله استعفا داد تا بتواند راحت به تمام نقاط دنیا سفر کند. وی اروپای شرقی ، خاور میانه از جمله ایران ، نپال و بسیاری از کشور های دیگر سفر کرد. در حین سفرهایش برای تامین مخارج زندگی و سفرهایش چند کار پاره وقت و موقت در نیویورک را انجام می داد. خانم هاولی در سفر به نپال و کاتماندو عاشق این نقطه از کره ی زمین شد و بعد از یک سال از بازگشتش در سال 1960 مجدد به کاتماندو بازگشت و هرگز آنجا را ترک نکرد.

او به واسطه شغل خبرنگاری اش بعد از ورود به نپال در مجله ی تایم و بعد ها در خبرگزاری رویترز شروع به فعالیت کرد. در طول این سال ها او متوجه شد که عمده خبرهایی که در این نقطه از جهان می گذرد مربوط به کوهنوردی و کوهنوردانی است که از جای جای دنیا به این نقطه از دنیا سفر می کنند. سپس کم کم اقدام به ثبت وقایع کوهنوردی کرد و بدین ترتیب بود که خانم الیزابت هاولی به بهترین واقعه نگار اکسیپدیشن های هیمالیا تبدیل شد.

خانم هاولی هرگز ازدواج نکرد و همینطور در طول عمرش هرگز کوهی را نیز صعود نکرد .او آنقدر با کوهنوردان مختلف در مورد جزئیات صعودهایشان مصاحبه و اطلاعات را ثبت کرد که به یک بانک اطلاعاتی برای کوه ها و مسیرهای هیمالیا تبدیل شد. بانک اطلاعاتی خانم هاولی شامل تمام اطلاعات مسیرها ، موفقیت ها ، نرخ مرگ و میر و … می باشد که برای آنالیز در اختیار کوهنوردان و سرپرستان تیم ها قرار می گیرد.

امروزه کوهنوردان نه تنها صعودشان به قلل هیمالیا احتیاج به تایید خانم هاولی و دستیارانش دارد بلکه کوهنوردان زبده و تیم های ماجراجو برای انجام کارهای نو و خاص ، مسیرهای جدید و هرگونه ماجراجویی از خانم هاولی مشورت می گیرند.

برای مثال رینهولد مسنر در انجام برنامه های خود چند بار از خانم هاولی مشورت گرفت.

اهمیت نقش خانم هاولی در جریان اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها جالب توجه و مشخص است.

خانم اوه یون سون بعنوان اولین زنی که تمام قلل هشت هزاری را صعود کرده شناخته شد. او زمانیکه به قله آناپورنا صعود کرد تلویزیون کره برای وی جشن گرفت . ماجرای صعود خانم سون به آناپورنا و دنبال آن به تمام قلل هشت هزاری در صدر اخبار تلویزیون کره قرار گرفت.

بعد از خانم سون ، ادورنه پاسابان از اسپانیا با صعود به تمامی قلل هشت هزاری خود را اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها معرفی کرد و صعود اوه یون سون به قله کانگجن چونگا را زیر سوال برد . خانم هاولی بعد از مصاحبه با اوه یون سون سرانجام ادعای صعود او را به قله کانجن چونگا رد و ادورنه پاسابان را بعنوان اولین زنی که به تمامی کوه های هشت هزاری صعود موفقیت انجام داده ، معرفی کرد. بعد ها خانم سون اعتراف کرد که بعلت شرایط بد آب و هوایی چند متر پایین تر از قله اصلی کانجن چونگا مجبور به بازگشت شده.

خانم هاولی افسر اجرایی نهادیست که سر ادموند هیلاری برای بهبود وضعیت بهداشتی ، اموزشی و فرهنکی کودکان نپالی در اطراف کوه اورست بنیان نهاد. خانم هاولی به شدت مورد احترام جامعه کوهنوردی می باشد . در سال 1994 کلوپ آلپاین آمریکا جایزه یک عمر فعالیت ادبی را جهت کوه نویسی و واقعه نگاری بسیار دقیق وی به او اهدا کرد.

هم چنین به پاس بزرگداشت خانم هاولی یک قله به ارتفاع 6182 متر در نپال و در محدوده کوه دائولاگری به نام او نامگذاری شد. یخ نورد فرانسوی فرانسیس دارنیلانو در سال 2008 به صورت سولو و انفرادی به “قله هاولی” صعود کرد.

خانم هاولی با وجود سن زیاد هنوز هم شخصا اقدام به مصاحبه با کوهنوردان می کند و به گروه های ماجراجو و کوهنوردان خاص جهت انجام فعالیت های نو و شاخص مشاوره می دهد.
⁠⁣
مطلب زیر بعد از مرگ خانم هاولی در ژانویه 2018 اضافه شد:
⁠⁣⁣الیزابت هاولی بزرگ بانوی دنیای کوهنوردی در سن 94 سالگی در نپال از دنیا رفت. خانم هاولی در حدود نیم قرن به نوشتن وقایع روز کوهنوردی و بررسی صحت و سقم صعود کوهنوردان به قلل مرتفع دنیا پرداخت. او به طرز باورنکردنی مورد احترام جامعه کوهنوردی بود. خانم هاولی در طول عمرش هرگز از کوهی بالا نرفت اما تمام کوهنوردان بزرگ دوران را به تحسین وا داشت. از صعودهای بزرگ ابتدایی در اورست تا صعودهای تکرار نشدنی دهه هفتاد میلادی. از صعود بدون اکسیژن مسنر و هابلر به اورست تا صعود تمام انفرادی مسنر به بام دنیا.
دهه هشتاد میلادی و ورود مردان یخی به هیمالیا، این لهستانی های سرسخت و کوه هایی که یکی پس از دیگری در زمستان صعود شدند. از جمله تاریخی “اکنون ما اینجا هستیم” توسط ویلیچکی در فصل زمستان از روی بلندترین نقطه زمین تا صعود یرزی کوکوچکا و آرتور هاجزر به کوه بسیار دشوار آناپورنا در جهنمی سرد.
از فرود باورنکردنی برادران مسنر از رخ روپال در نانگاپاربات تا صعود تکرار نشدنی کوکوچکا و پیتروفسکی از مسیر لهستانی ها در k2. از فاجعه 1996 در اورست تا فاجعه 2008 در k2. از اولین زن فاتح تمامی چهارده قله هشت هزاری تا دومین زن فاتح این قلل. از عظیم قیچی ساز تا پروانه کاظمی…
الیزابت هاولی از کوه ها میگفت و از کوه ها می نوشت.
خانم هاولی یک عاشق واقعی بود، عشق اول و آخر برای این بانوی آمریکایی که هرگز ازدواج نکرد کوهستان بود. او به کوهستان عشق می ورزید و اکنون بعد از مرگش نامی به بزرگی همان کوه ها برایش باقیمانده است. نام او تا ابد در تاریخ کوهنوردی جاودان خواهد ماند و همواره از او به نیکی یاد خواهد شد.
[الیزابت هاولی 1923-2018]

800px-Miss_Hawley

الیزابت هاولی ؛ عکس از خانم پروانه کاظمی

برداشت از:

http://www.himalayandatabase.com/hawleybio.html

https://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_Hawley

http://heshmatmanesh.persianblog.ir/post/107/

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

چالش هفت قله مرتفع هفت قاره جهان

 

نویسنده: مسعود فرح بخش

یکی از چالش های دنیای کوهنوردی صعود به مرتفع ترین قلل هفت قاره زمین می باشد. بر طبق این چالش کوهنوردان می بایستی به 7 قاره ی دنیا در 7 نقطه ی زمین سفر کنند. این چالش به لحاظ سختی از دیگر چالش های کوهنوردی از درجه سختی پائین تری برخوردار است اما سفر به دور دنیا و همینطور صعود به قلل کمتر شناخته شده و صرف هزینه بالا برای رسیدن به این چالش از سختی های آن می باشد.

امروزه بر طبق قرارداد هفت قاره بر روی کره زمین وجود دارد(به ترتیب بزرگ ترین به کوچک ترین):

آسیا ، آفریقا ، آمریکای شمالی ، آمریکای جنوبی ، جنوبگان ، اروپا ، اقیانوسیه

به لحاظ جغرافیایی قاره  تعریف واحدی ندارد. بر اساس یکی از تعاریف قاره به انبوه سرزمین هایی گفته می شود که بصورت پیوسته به هم متصل می باشند و کل مجموعه مانند یک جزیره ی بزرگ توسط آب احاطه شده است. بر طبق این تعریف استرالیا یک قاره مجزا می باشد.

یکی دیگر از تعاریف مربوط به قاره مفهوم “فلات قاره” می باشد. بر طبق این تعریف امتداد خشکی ها در داخل آب نیز شامل قاره می شود که بر اساس این تعریف جزایر اطراف استرالیا نیز جز یک قاره واحد یعنی اقیانوسیه محسوب می شوند.

اما تعریف قاره ها باز هم محدود به دو مفهوم بالا نمی شود ،به طور خاص دو قاره ی اروپا و آسیا به هم متصل می باشند و وجه تمایز آنها رشته کوه اورال در بین ایندو قاره است. گاهی این دو قاره یک قاره واحد تلقی می شود که به آن اوراسیا گفته می شود.

این اختلاف تعاریف قاره باعث اختلاف بر سر فهرست 7 قله شده به طوریکه امروزه 4 لیست مختلف “هفت قله ی هفت قاره” وجود دارد.

اولین تلاش ها برای فتح هفت قله از دهه 50 میلادی شروع شد. در سال 1956 ویلیام هاکت کوهنورد آمریکایی توانست 5 قله از هفت قله را صعود کند. آقای هاکت در آن زمان دو صعودش به اورست و کوه ویسنون در قطب جنوب باقی ماند که هرگز نتوانست آنرا تکمیل کند.

در سال 1978 رینهولد مسنر اولین کسی بود که به 6 قله از هفت قله رسید.اما مسنر اعتقاد داشت که بلندترین نقطه قاره اقیانوسیه کوه “کارستنز” با ارتفاع 4884 متر می باشد و او به این کوه صعود کرد. اما مسنر علاوه بر این کوه به “کاسیزکو” نیز صعود کرد. مسنر در سال 1986 با صعود به کوه وینسون در قطب جنوب پنجمین شخصی شد که این چالش را به پایان رساند و اولین شخصی شد که تمامی این 7 یا به عبارت بهتر 8 قله را بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد.

مسنر بعد از اتمام این پروژه فهرست پیشنهادی خود را ارئه داد که ” فهرست مسنر” مشهور شد.

در سال 1985 “ریچارد باس” کوهنورد و سرمایه دار آمریکایی با صعود به قله اورست بعنوان اولین شخصی که هفت قله ی از هفت قاره را صعود کرده شناخته شد.(ریچارد باس با 55 سال سن در آن زمان مسن ترین فردی بود که به اورست صعود کرد)

ریچارد باس بعد از اتمام این پروژه فهرست خود را ارئه داد اما “فهرست باس” کمی راحت تر از فهرست مسنر می باشد. اختلاف بین ایندو فهرست بر سر بلندترین قله قاره اقیانوسیه می باشد . امروزه عده ی زیادی از کوهنوردان در راه رسیدن به این چالش هر دو قله را صعود می کنند.به غیر از این عده ای کمتر هم هستند که علاوه بر این هشت قله ، مون بلان را نیز صعود می کنند.

این هفت قله بر اساس 4 تعریف مختلف عبارتند از:

آسیا آمریکای جنوبی آمریکای شمالی آفریقا اروپا جنوبگان اقیانوسیه
1

(فهرست ریچارد باس)

اورست 8848 متر

(نپال و چین)

آکانکاگوا 6961 متر

(آرژانتین)

دنالی 6194 متر

(آمریکا)

کلیمانجارو

5895 متر

(تانزانیا)

البروس 5642 متر

(روسیه)

کوه وینسون 4892 متر کاسیزکو

2228 متر

(استرالیا)

2

(فهرست رینهولد مسنر)

اورست 8848 متر

(نپال و چین)

آکانکاگوا 6961 متر

(آرژانتین)

دنالی 6194 متر

(آمریکا)

کلیمانجارو

5895 متر

(تانزانیا)

البروس 5642 متر

(روسیه)

کوه وینسون 4892 متر پونکاک جایا 4884 متر

(اندونزی)

3 اورست 8848 متر

(نپال و چین)

آکانکاگوا 6961 متر

(آرژانتین)

دنالی 6194 متر

(آمریکا)

کلیمانجارو

5895 متر

(تانزانیا)

مون بلان 4810 متر

(ایتالیا و فرانسه)

کوه وینسون 4892 متر پونکاک جایا 4884 متر

(اندونزی)

4 اورست 8848 متر

(نپال و چین)

آکانکاگوا 6961 متر

(آرژانتین)

دنالی 6194 متر

(آمریکا)

کلیمانجارو

5895 متر

(تانزانیا)

مون بلان 4810 متر

(ایتالیا و فرانسه)

کوه وینسون 4892 متر کاسیزکو

2228 متر

(استرالیا)

 

طبق لیست بالا برخی معتقدند قله مون بلان واقع در آلپ بلندترین نقطه اروپا می باشد اما بسیاری دیگر از کوهنوردان عقیده دارند از آنجا که البروس در تقسیمات سیاسی در کشور روسیه و در قاره ی اروپا قرار دارد و همینطور چون ارتفاع آن بلندتر است ، باید آنرا بعنوان مرتفع ترین نقطه قاره اروپا در نظر گرفت. در تلاش های اولیه برای رسیدن به 7 قله ، مون بلان قله ی مرتفع اروپا در نظر گرفته می شد اما امروزه تقریبا اکثریت آرا ، رای به البروس برای بلندترین نقطه اروپا داده است.

 

در سال 1986 کوهنورد کانادایی پاتریک مورو اولین شخصی بود که چالش هفت قله را بر اساس فهرست مسنر به پایان رساند.

در سال 1990 خانم جونکو تابئی اولین زنی شد که این چالش را به پایان رساند. خانم تابئی با صعود به اورست اولین زنی بود که کوه اورست را صعود کرد.

در سال 1996 کوهنورد آمریکایی کریس هاور هر هفت قله را صعود کرد و از هر هفت قله با اسکی فرود آمد.

در سال 2008 کوهنورد دانمارکی هنریک کریستینسن در 136 روز هر دو فهرست مسنر و باس را به پایان رساند و نام خود را در کتاب گینس به ثبت رسانید.

تا سال 2011 تعداد 118 کوهنورد موفق به اتمام این چالش بر اساس هر دو فهرست باس و مسنر شدند در واقع این کوهنوردان چالش “هشت قله” را به اتمام رساندند.

تا این سال 231 نفر موفق به انجام فهرست مسنر و 234 نفر موفق به انجام فهرس باس شدند.

بعد ها چالش دیگری بعنوان ” هفت قله ی دوم” مطرح شد. بر طبق این چالش کوهنوردان می بایستی دومین قله ی مرتفع هر قاره را صعود کنند. کریستین استانگل اتریشی در سال 2013 با صعود به K2 اولین شخصی بود که این چالش را انجام داد.

این چالش به جهت قرار گرفتن کوه K2 در آن بسیار سخت از چالش هفت قله ی اول می باشد.

 

everest

اورست ، مرتفع ترین کوه آسیا و دنیا

800px-Monte_Aconcagua

آکانکاگوآ ، مرتفع ترین کوه آمریکای جنوبی

دنالی یا مک کینلی ، مرتفع ترین کوه آمریکای شمالی

kilimanjaro_1840473b

کلیمانجارو ، مرتفع ترین کوه آفریقا

elbrus

البروس ، مرتفع ترین کوه اروپا

Mount_Kosciuszko01Oct06

کاسیزکو ، مرتفع ترین کوه اقیانوسیه بر اساس فهرست باس

Puncakjaya

پونکاک جایا ؛ مرتفع ترین کوه اقیانوسیه بر اساس فهرست مسنر

A_view_of_Mont_Blanc_from_the_Tour_du_Mont_Blanc,_2007

مون بلان ، مرتفع ترین کوه اروپا از دید برخی از کوهنوردان

کمپ اصلی کوه وینسون

کوه وینسون ، مرتفع ترین کوه قطب جنوب

 

برداشت از:

http://www.7summits-club.com/

http://7summits.com/

https://en.wikipedia.org/wiki/Seven_Summits

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است