نوشته‌ها

رهبرِ جنگجویان یخی ؛ آندری زاوادا

نویسنده: مسعود فرح بخش

در 16 ژوئیه 1928 در خانوده متوسط لهستانی کودکی به دنیا آمد که بعدها کوهنورد، نویسنده، عکاس و سرپرست مهم ترین صعودهای تاریخ کوهنوردی جهان شد. آندری زاوادا در دوران مدرسه به مطالعه فیزیک پرداخت و در رشته فیزیک و ژئو فیزیک مدرک مهندسی را کسب کرد. او حد فاصل سال های 1955 تا 1993 در آکادمی علوم لهستان مشغول به کار بود. زاوادا سرپرستی به معنای واقعی و رهبری کارکشته بود.

در سال 1959 آندری زاوادا اولین صعود زمستانی خط الراس کوهستان تاتراس در مرز اسلواکی و لهستان را در 19 روز با موفقیت انجام داد. کوهستان تاتراس که بلند ترین قله آن 2655 متر ارتفاع دارد مجموعه ای از چند قله و از نقاط مهم کوهنوردی در کشور لهستان است. بسیاری از نوابغ کوهنورد لهستان که بعدها به “جنگجویان یخی” شهره شدند در همین کوهستان کوهنوردی جدی خود را آغاز و رشد کردند. آندری زاوادا برای شناخت توان فنی و بدنی کوهنوردان جوان همیشه از آنها می پرسید که در کوهستان تاتراس چه برنامه هایی انجام دادید تا توان فنی و بدنی آن ها را تخمین بزند.

این مرد سرسخت لهستانی در سال 1959 سرپرست تیم لهستانی برای صعود قله “کنیانگ چش” بود. کنیانگ چش هشتمین کوه مرتفع پاکستان و بیست و یکمین کوه مرتفع دنیا به ارتفاع 7852متر است که در این اکسپدیشن برای نخستین بار صعود شد. آندری زاوادا یکی از صعود کنندگان این کوه بود.

در سال 1973 زاوادا به همراه تادوش پیتروفسکی اولین صعود زمستانی کوه نوشاخ را انجام دادند. این کوه به ارتفاع 7492متر تا آن زمان اولین کوه هفت هزاری و بالاترین ارتفاعی بود که کوهنوردانی در زمستان به قله آن رسیدند.

او در سال 1974 به همراه آندری هنریخ تا ارتفاع 8250 متری کوه لوتسه در زمستان صعود کرد. آنها اولین انسان های تاریخ بودند که موفق به لمس ارتفاع 8000 متر در زمستان شدند.

سال 1980 زاوادا سرپرستی یکی از به یادماندنی ترین اکسپدیشن های تاریخ کوهنوردی جهان را بر عهده داشت. در جریان این صعود کریستف ویلیچکی و لزک سیچی موفق به صعود مرتفع ترین نقطه جهان، قله اورست در زمستان شدند. اورست اولین کوه هشت هزارمتری بود که در زمستان صعود شد.

جنگجویان یخی همچنان به سرپرستی آندری زاوادا به جدال با برف و یخ پرداختند. در سال 1985 او سرپرست اکسپدیشن زمستانی کوه چوآیو بود. در جریان این صعود موفق، کوه چوآیو برای اولین بار در زمستان توسط ماچیچ باربکا و ماچیچ پاویلکوفسکی صعود شد. این صعود تنها صعود یک هشت هزاری در زمستان است که با گشایش مسیر جدید همراه بود.

آندری زاوادا رهبر و سرپرست مهم ترین اکسپدیشن های تاریخ کوهنوردی

کوهنورد و سرپرست نام دار جهان ؛ آندری زاوادا

در سال 1988 سه گانه ی سرپرستی زاوادا در زمستان هشت هزاری ها با سرپرستی اکسپدیشن لوتسه و صعود موفق کریستف ویلیچکی به این کوه، کامل شد.

آندری زاوادا عضو افتخاری آلپاین کلاب بریتانیا و عضو افتخاری GHM فرانسه است. رهبر و سرپرست دوران طلایی کوهنوردی لهستان و جهان در سال 2000 در سن 72 سالگی دیده از جهان فروبست.

 

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

عباس جعفری ؛ مرد نامی طبیعت ایران

عباس جعفری متولد 1341 در شهر مشهد می باشد.

عباس جعفری کوهنورد ، عکاس ، نویسنده ، راهنما و مدرس گردشگری و اکوتوریسم و فردی صاحب سبک بود که چندین حرفه را به طور موازی و با قدرت دنبال می کرد. وی از سال 1356 کوهنوردی را به طور حرفه ای آغاز کرد. همواره از او بعنوان شخصی مبتکر هم در برنامه های کوهنوردی و هم در برنامه های آموزشی یاد می شد. هوش سرشار ، ابتکار عمل و قلم زیبا از او ، چهره ای سرشناس در تاریخ طبیعت گردی ایران ساخت.

از صعود های شاخص عباس جعفری می توان به موارد زیر اشاره کرد:

نخستین صعود زمستانی سوزنی های بینالود در 1365

دومین صعود زمستانی گرده آلمان های علم کوه در 1367

گشایش مسیر بر روی دیواره شمالی آزادکوه در 1370

صعود دره یخار دماوند در 1371

صعود قله لیلاپیک در قراقروم در دوره آموزشی هیمالیا نوردی در 1372

سرپرست تیم ملی کوهنوردی در صعود کمونیسم در 1374

صعود قله آکانکاگوا در آرژانتین در 1379

و بسیاری از صعودهای داخلی و خارجی دیگر

 

عباس جعفری بعنوان عکاس در مجلاتclimbing و National Geographic و بعنوان نویسنده در نشریه های آزادکوه ، شکار و طبیعت ، همشهری و … فعالیت کرد.

وی در 16 شهریور 1388 در هنگام قایق سواری در رودخانه تریشولی نپال ، مرتفع ترین رودخانه جهان و بر اثر واژگونی برای همیشه در دامان طبیعت آرام گرفت. جستجوها برای یافتن پیکر عباس بی فایده بود و رودخانه تریشولی نپال به آرامگاه ابدی عباس جعفری تبدیل شد.

africa_-w_11

آفریقا – عکس از عباس جعفری

دلتنگی‏‌هایم به اندازه‏ همه‏‌ی راه‌های نرفته و جاهای ندیده است و از همین روست که بخشی از این اندوه را از پس هر سفری از دست می‏ دهم.

اما کو تا پایان دلتنگی؟… کو تا پایانِ نوردیدن همه‏‌ی راه‌ها و دیدن همه‏‌ی جای‌ها! و اگر چه مرگ حقیقتی است تلخ و همین حقیقت تلخ یا شیرین، به یاد می‏‌آورد که فرصت اندک است و جای بسیار ندیده و راه بسیار نرفته مانده.

پس تا مجال نفس هست، بایستی در پیچ و خم کوه‌ها و دره‏‌ها نفس نفس زد تا آن‏‌دم که نفس افتاد!

“از دفتر خاطرات زنده یاد عباس جعفری- اردیبهشت 1375”

 

استفاده از این نوشته به احترام نام عباس جعفری بلامانع است