تاریخچه اولین صعودها به دماوند

800px-Damavand_summit

عکس قله دماوند از ایستگاه فضایی بین المللی ، عکس از ناسا

نویسنده: مسعود فرح بخش

آیا تاریخچه صعود به دماوند را می دانید؟
دماوند بلندترین کوه ایران همواره در فصول مختلف مورد توجه کوهنوردان می باشد و هرسال صعود های بسیاری بر روی آن انجام می شود. اما تاریخچه صعود به دماوند مربوط به چه زمانیست و اولین ها بر روی دماوند چه کسانی بودند؟بسیاری از ما می دانیم اولین صعود بر روی اورست توسط چه کسی انجام شد ، اما آیا می دانیم اولین صعود بر روی دماوند چه زمانی و توسط چه کسی انجام شد؟
یکی از قدیمی ترین تلاش های مستند بر روی دماوند به “ابودلف(Abu Dolaf)” جغرافی دان عرب مربوط می شود که در سال 341 هجری قمری (بیش از هزار سال پیش) بخشی از دماوند را صعود کرد. ابودلف با اینکه به قله نرسید اما طبق گفته های وی چشمه ای بزرگی یافته که در اطراف آن گوگردهای سنگ شده موجود بود.
ناصر خسرو در سفرنامه خود درباره دماوند اینطور نوشته است: گویند بر سر دماوند چاهی است که نوشادر و کبریت (گوگرد) از آن گیرند. صاحب آثار “البلاد و اخبار العباد ” با نقل قولی دست دوم می‌گوید که عدّه‌ای از اهالی آن نواحی می‌گفته‌اند که در طی پنج روز و پنج شب به قلهٔ دماوند رسیده‌اند و قلهٔ آن را مسطح با مساحت صد جریب یافته‌اند گرچه از دور به مخروط می‌ماند.
تمامی این نوشته ها نشان دهنده این موضوع است که ظاهرا اولین صعود های دماوند مربوط به بیش از هزار سال قبل می باشند.
اما در حدود سال های 1793 تا 1798 اولین تلاش های اروپائیان بر روی دماوند انجام شد. “الیوی” یک استاد علوم طبیعی و اهل فرانسه بود که از سوی دولت فرانسه برای انجام ماموریت عازم ایران شد. او در سال 1798 اقدام به صعود دماوند کرد اما او هم موفق نشد خود را به قله برساند. او پس از بالا رفتن از حدود یک سوم کوه به تکه های سنگ های گوگردی برخورد کرده و اینطور نوشته: صخره های وحشتناک بزرگ سیاه آتشفشان به شکل ستون های منظم پنج ضلعی
اما اولین صعود مستند و موفق به کوه دماوند به سال 1837 مربوط می شود.تیلور تامسون اولین شخصی بود که به دماوند صعود کرد و اولین شب مانی بر روی قله را انجام داد.تامپسون از روی قله اقدام به جمع آوری گوگرد کرد ، البته صعود تامپسون با کمک ایرانیان انجام شد.
نخستين صعود مستند ايرانیان به قلۀ دماوند، درسال 1857 ميلادی انجام شد كه تيم سرهنگ محمد صادق‌خان قاجار، ارتفاع قله را 6613 ذرع تعيين كرد.
اولین شب مانی ایرانیان بر روی قله مربوط به گروه گروه ايرانی كربلايی اسدالله در بیش از 130 سال پیش می باشد.
اولین تلاش زمستانی بر روی قله مربوط به “ژاک دمورگان” بود ، دمورگان نیز فرانسوی بود و برای انجام امور باستان شناسی از سوی دولت فرانسه عازم ایران شده بود. وی در زمستان سال 1889 توانست تا ارتفاع 5300 متری صعود کنید. تلاش دمورگان و ارتفاع صعود وی با توجه به تاریخ آن دارای اهمیت بسیار در تاریخ کوهنوردی می باشد.
با توجه به اینکه ظاهرا صعودهای موفق و غیر مستندی در بیش از هزار سال قبل به قله دماوند صورت گرفته این صعود ها از نظر تاریخچه کوهنوردی بسیار حائز اهمیت می باشند و همینطور صعودهایی که بین سال های 1837 تا پایان 1900 بر روی دماوند انجام شده هر یک دارای اهمیت بسیار زیاد می باشند.

منابع: ویکیپدیا ، سایت دماوندکوه ، سایت summitpost

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

راهنمای صعود به علم کوه از مسیر جنوبی حصارچال

نویسنده: مسعود فرح بخش

راهنمای نوشتاری صعود به علم کوه از مسیر حصارچال

قله علم کوه دومین قله مرتفع ایران در استان مازندران قرار دارد. این کوه از مسیرهای مختلفی صعود می شود . مسیرهای شمالی از سمت یخچال علم چال که دیواره علم کوه در آن قرار دارد از مسیرهای دست به سنگ ، دیواره ای کاملا فنی هستند.

مسیر جنوبی از دشت حصار چال نسبت به مسیرهای دیگر علم کوه ساده تر بوده و به جهت زیبایی مسیر صعود طرفدار های زیادی دارد.

برای صعود به علم کوه از مسیرهای نرمال از هرکجای ایران باید وارد مازندارن و شهر کلاردشت شوید و از آنجا وارد رودبارک شوید.

در انتهای بخش رودبارک قرارگاه فدراسیون کوهنوردی رودبارک با تمامی امکانات رفاهی قرار دارد. بسیاری از کوهنوردان وارد قرارگاه فدراسیون رودبارک می شوند. در اینجا پارکینگ ماشین ، سرویس بهداشتی ، بوفه ، فروشگاهی کوچکی برای تهیه لوازم کوهنوردی و اتاق برای خواب و استراحت وجود دارد. البته با توجه به فصل صعود قرار گاه رودبارک ممکن است شلوغ باشد و یا ظرفیت پارکینگ و اتاق هایش تکمیل باشد که بایستی از قبل از طریق تماس هماهنگی های لازم را انجام داد.

برخی کوهنوردان برای اقامت قرارگاه ونداربن را انتخاب می کنند. قرار گاه ونداربن در ادامه جاده خاکی قرارگاه کوهنوردی رودبارک به سمت تنگ گلو و در کنار آبادی ونداربن قرار دارد. بسیاری از کوهنوردان که قصد صعود از مسیرهای دیواره و گرده آلمان ها را دارند از ونداربن برای اقامت استفاده می کنند، زیرا مسیر صعود به علم کوه از این نقطه جدا می شود.

تمامی امکانات رفاهی در ونداربن فراهم است و برای رسیدن به آن از قرارگاه کوهنوردی رودبارک می بایست حدود 10 کیلومتر جاده خاکی نسبتا همواری را با ماشین شخصی پیمود. در مسیر چند دو راهی وجود دارد که می بایست به آنها دقت کرد.

برای صعود به حصارچال چه وارد قرارگاه رودبارک و چه وارد قرارگاه ونداربن شوید ، می بایست از این نقاط با هماهنگی های لازم یک نیسان(ظرفیت تا 12 نفر) و یا یک لندرور(ظرفیت تا 6 نفر) را هماهنگ کنید تا گروهتان را به ابتدای تنگ گلو برساند. ماشین را در ونداربن یا رودبارک می توان به راحتی هماهنگ کرد.

از قرارگاه کوهنوردی رودبارک حدود یک ساعت و نیم راه خاکی و ناهموار تا ابتدای تنگ گلو وجود دارد. پیمودن این مسیر با ماشین های معمولی به هیچ وجه توصیه نمی شود.

این جاده از اواسط پاییز تا اواخر بهار به دلیل بارش برف و باران و سیلاب های منطقه و بهمن مسدود است و می بایست از مسیرهای دیگر برای صعود به علم کوه اقدام کرد.

بعد از پیمودن مسیر خاکی با ماشین هایی که هماهنگ شدند به ابتدای تنگ گلو یعنی ابتدای مسیر کوهنوردی علم کوه می رسیم.

از اینجا تا دشت حصارچال از مسیر تنگ گلو عبور می کنیم. پاکوب در مسیر تنگ گلو کاملا مشخص است. یک بار باید از روی عرض رودخانه عبور کرد که پلی چوبی در این محل نصب شده که برای عبور از آن بایستی دقت کرد.

در تنگ گلو معمولا مه وجود دارد لذا بایستی در هنگام کوهپیمایی و برای گام برداشتن در مسیر پاکوب دقت کرد. قسمت عمده تنگ گلو رودخانه در سمت چپ شما قرار دارد. در ابتدای مسیر تنگ گلو رودخانه در سمت راست شما قرار دارد و بعد از عبور از پل چوبی در ادامه مسیر رودخانه در سمت چپ قرار می گیرد.

بعد از حدود دو ساعت کوهنوردی وارد دشت زیبای حصارچال می شویم. این دشت به راستی یکی از زیبا ترین دشت های ایران در ارتفاع 3400 متری است. در سرتاسر دشت آب وجود دارد.

دشت حصار چال دور تا دورش بوسیله کوه های 4000 متری احاطه شده از این رو آب و هوایی سرد دارد.

از دشت قله علم کوه مشخص نیست . یکی از نماد های دشت حصار چال قله مناره است که به جهت شکل خاصش جلوه ی زیبایی به دشت داده و به راحتی قابل تشخیص است. اگر رو به قله مناره بایستید ، مسیر پاکوب قله تقریبا در سمت راست شما می شود و قله بین مناره و سمت راست شماست.

اکثر گروه های کوهنوردی طوری زمان بندی می کنند که شب را  در دشت بمانند. جا برای چادر زدن بسیار است و آب هم به وفور یافت می شود.

معمولا اگر ساعت 8 صبح از قرارگاه رودبارک حرکت کنید تا قبل از 3 بعد  از ظهر در حصار چال هستید و می توانید به گشت و گذار در دشت ، استراحت و عکاسی بپردازید.

صبح روز بعد اگر گروهی هستید که با سرعتی معمولی کوهپیمایی می کنید ساعت 7 صبح زمان مناسبی برای شروع کوهپیمایی به سمت قله است. هم استراحت کافی کرده اید و هم در سرمای زیاد صبح کوهنوردی نمی کنید. از اینجا با یک کوله سبک ، مقداری غذای مقوی و حدود دو تا سه لیتر آب به سمت قله حرکت می کنید. مسیرپاکوب مشخص است اما به جهت اینکه اغلب اوقات در منطقه مه وجود دارد بایستی نهایت دقت را کرد. بهتر است برای بار اول با یک شخص آشنا به مسیر همراه شوید.

با سرعت معمولی بین 4 تا 6 ساعت زمان برای رسیدن به قله وقت نیاز است. قله به شرط اینکه مه نباشد و هوا مساعد باشد در یک تا  دو ساعت آخر مسیر مشخص است .

زمانیکه به قله می رسید می توانید از مسیر شن اسکی فرود بیاید اما در صورت شلوغی مسیر در تابستان به دلیل ریزش سنگ از بالا دست و مسیر صعود این مسیر شن اسکی نا ایمن است. همچنین در مسیر شن اسکی بایسیتی به یخچال های اطراف دقت کرد تا در صورت کافی نبودن دید به طرف آنها منحرف نشد.

از روی قله یخچال علم چال در روبرو و قله های سیاه کمان و چالون کاملا مشخص است. همینطور شاخک های علم کوه شکوه بسیار زیبایی دارند. در صورت مساعد بودن هوا آزاد کوه و دماوند نیز به خوبی نمایان هستند.

نمای روی قله به قدری زیباست که دوست دارید ساعت های روی قله بمانید اما قله علم کوه به جهت شکل خاص خود چندان جای نشستن و ایستادن ندارد. روی قله این نکته را فراموش نکنید که زیر پایتان دومین دیواره مرتفع ایران قرار دارد پس سعی کنید زیاد به پرتگاه نزدیک نشوید و کاملا دقت کنید که سنگی از زیر پای شما به سمت دیواره سرازیر نشود.

حال باید به حصار چال بازگردید. برخی کوهنوردان یک شب دیگر در اینجا استراحت می کنند و برخی بلافاصله با جمع آوری وسایل به سمت تنگ گلو سرازیر می شوند. در هر دو صورت باید با راننده ای که شما را به ابتدای تنگ گلو آورد هماهنگ کنید تا برای بازگرداندن شما به رودبارک یا ونداربن آماده باشد. اگر همان روز صعود قصد بازگشت دارید معمولا بین ساعت 5 عصر تا 7 عصر با راننده برای بازگشت هماهنگ کنید.

بعد از ورود به رودبارک یا ونداربن برنامه کوهنوردی شما در دومین قله مرتفع و یکی از زیباترین قله های ایران به پایان می رسد اما خاطره ی آن برای همیشه در ذهنتان باقی می ماند.

 

عکس از مسعود فرح بخش

 

 

10305960_643607099068519_6532932169839320001_n

قرارگاه کوهنوردی رودبارک

10403205_643608135735082_6007298799174965055_n

آبادی ونداربن در مسیر

1901400_643609769068252_8978954259383007884_n

پل چوبی در تنگ گلو کگه باید از روی آن عبور کرد

10592854_643611022401460_8343645603897444764_n

دشت حصار چال ، و قله مناره در روبرو

10552538_643612569067972_2409457753121996065_n

نمای روی قله علم کوه ، در روبروه یخچال علم چال در پایین ، شانه کوه در سمت چپ و قله سیاه کمان و چالون با خط الراس بینشان کاملا مشخص است. در سمپ چپ تصویر هم قله تخت سلیمان است که در عکس مشخص نیست

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

اولین صعودهای دماوند

نویسنده: مسعود فرح بخش

10339770_610890629006833_60442386461351937_n

قله دماوند از دشت آزو ، عکس از مسعود فرح بخش

آیا تاریخچه صعود به دماوند را می دانید؟
دماوند بلندترین کوه ایران همواره در فصول مختلف مورد توجه کوهنوردان می باشد و هرسال صعود های بسیاری بر روی آن انجام می شود. اما تاریخچه صعود به دماوند مربوط به چه زمانیست و اولین ها بر روی دماوند چه کسانی بودند؟بسیاری از ما می دانیم اولین صعود بر روی اورست توسط چه کسی انجام شد ، اما آیا می دانیم اولین صعود بر روی دماوند چه زمانی و توسط چه کسی انجام شد؟
یکی از قدیمی ترین تلاش های مستند بر روی دماوند به “ابودلف(Abu Dolaf)” جغرافی دان عرب مربوط می شود که در سال 341 هجری قمری (بیش از هزار سال پیش) بخشی از دماوند را صعود کرد. ابودلف با اینکه به قله نرسید اما طبق گفته های وی چشمه ای بزرگی یافته که در اطراف آن گوگردهای سنگ شده موجود بود.
ناصر خسرو در سفرنامه خود درباره دماوند اینطور نوشته است: گویند بر سر دماوند چاهی است که نوشادر و کبریت (گوگرد) از آن گیرند. صاحب آثار “البلاد و اخبار العباد ” با نقل قولی دست دوم می‌گوید که عدّه‌ای از اهالی آن نواحی می‌گفته‌اند که در طی پنج روز و پنج شب به قلهٔ دماوند رسیده‌اند و قلهٔ آن را مسطح با مساحت صد جریب یافته‌اند گرچه از دور به مخروط می‌ماند.
تمامی این نوشته ها نشان دهنده این موضوع است که ظاهرا اولین صعود های دماوند مربوط به بیش از هزار سال قبل می باشند.
اما در حدود سال های 1793 تا 1798 اولین تلاش های اروپائیان بر روی دماوند انجام شد. “الیوی” یک استاد علوم طبیعی و اهل فرانسه بود که از سوی دولت فرانسه برای انجام ماموریت عازم ایران شد. او در سال 1798 اقدام به صعود دماوند کرد اما او هم موفق نشد خود را به قله برساند. او پس از بالا رفتن از حدود یک سوم کوه به تکه های سنگ های گوگردی برخورد کرده و اینطور نوشته: صخره های وحشتناک بزرگ سیاه آتشفشان به شکل ستون های منظم پنج ضلعی
اما اولین صعود مستند و موفق به کوه دماوند به سال 1837 مربوط می شود.تیلور تامسون اولین شخصی بود که به دماوند صعود کرد و اولین شب مانی بر روی قله را انجام داد.تامپسون از روی قله اقدام به جمع آوری گوگرد کرد ، البته صعود تامپسون با کمک ایرانیان انجام شد.
نخستين صعود مستند ايرانیان به قلۀ دماوند، درسال 1857 ميلادی انجام شد كه تيم سرهنگ محمد صادق‌خان قاجار، ارتفاع قله را 6613 ذرع تعيين كرد.
اولین شب مانی ایرانیان بر روی قله مربوط به گروه گروه ايرانی كربلايی اسدالله در بیش از 130 سال پیش می باشد.
اولین تلاش زمستانی بر روی قله مربوط به “ژاک دمورگان” بود ، دمورگان نیز فرانسوی بود و برای انجام امور باستان شناسی از سوی دولت فرانسه عازم ایران شده بود. وی در زمستان سال 1889 توانست تا ارتفاع 5300 متری صعود کنید. تلاش دمورگان و ارتفاع صعود وی با توجه به تاریخ آن دارای اهمیت بسیار در تاریخ کوهنوردی می باشد.
با توجه به اینکه ظاهرا صعودهای موفق و غیر مستندی در بیش از هزار سال قبل به قله دماوند صورت گرفته این صعود ها از نظر تاریخچه کوهنوردی بسیار حائز اهمیت می باشند و همینطور صعودهایی که بین سال های 1837 تا پایان 1900 بر روی دماوند انجام شده هر یک دارای اهمیت بسیار زیاد می باشند.

800px-Damavand_summit

عکس قله دماوند از ایستگاه فضایی بین المللی ، عکس از ناسا

منابع:

ویکیپدیا ، سایت دماوندکوه ، سایت summitpost

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

ارتفاع دماوند چقدر است؟

نویسنده:مسعود فرح بخش

دماوند اولین اثر ملی طبیعی ثبت شده در ایران کوهی منحصر به فرد می باشد. این کوه بلندترین کوه ایران ، بلندترین کوه آتشفشانی آسیا و بلندترین کوه مخروطی دنیا می باشد.

اما ارتفاع دقیق این قله چقدر است ؟ اگر کمی انسان نکته سنج و حساسی باشیم در مورد ارتفاع هایی که برای دماوند مطرح می شود حتما دچار ابهام می شویم چرا که با نگاهی به عکس ها ، یادبود ها و حتی بنرهای مربوط به قله به دو و یا چند عدد مختلف برخورد می کنیم.

744 سال قبل از میلاد و در زمان آشوریان از دماوند با نام بیکنی در متون مختلف یاد شده و از آن زمان به بعد این کوه اسطوره ای برای ایرانیان همواره مقدس و مورد توجه بوده. در اوستا ، تورات و بسیاری دیگر از متون تاریخی به نام های مختلف از دماوند یاد شده. ویلیامز جکسن آمریکایی که در قرن نوزدهم میلادی در تهران بود مي‌نویسد:
دماوند در اوستا «هوابرزئیتی» نامیده مي‌شود و قریب 6000 متر از زمین سر برافراشته است. بسیاری از جهانگردان و افراد سرشناس مقیم ایران که از زمان قاجار به بعد وارد ایران شده اند به دماوند و ارتفاع های گوناگونی برای آن ذکر کرده اند از 14000 تا 22000 پا.
نخستين صعود مستند ايرانیان به قلۀ دماوند، درسال 1857 ميلادی انجام شد كه تيم سرهنگ محمد صادق‌ خان قاجار ارتفاع قله را 6613 ذرع تعيين كرد.
اگر منابع قدیمی تر را مطالعه کنید با ارتفاع 5671 متر روبرو می شوید. در سال 1966 میلادی فردی به نام آلن باخ بر اساس تصاویر ماهواره ای ارتفاع قله را 5670 متر اندازه گیری کرد که بعدها یک متر به آن افزوده شد و عدد 5671 متر وارد کتاب های درسی و بسیاری از منابع شد بطوریکه که این عدد در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بست . عددی که همچنان بر روی بسیاری از بنرها و یادبودهای روی قله برای دماوند بزرگ ذکر می شود.

اما سازمان نقشه برداری کشور در سال 1385 در جریان پروژه ای ده روزه و با روش های مختلف اقدام به اندازه گیری ارتفاع دقیق قله کرد و عدد 5609/20(پنج هزار ششصد و نه متر و بیست سانتی متر) که عدد قابل اعتمادی است را برای قله به ثبت رساند و بعد از آن در تمامی منابع ارتفاع 5609 یا 5610 متر عنوان شد که در واقع عدد صحیح ارتفاع دماوند می باشد.
اگر جی پی اس یا ارتفاع سنج شما بر روی قله عددی به غیر از 5610 متر( با خطای مثبت منفی 3 متر) را نشان دهد یعنی دستگاه شما کالیبره نیست که باید اقدام به کالیبره کردن آن کنید.

اختلاف حدود 60 متر که اندازه گیری آلن باخ با اندازه گیری سازمان نقشه برداری ایران دارد ناشی از اشتباه باخ نیست بلکه ناشی از افزایش دقت اندازه گیری و کالیبراسیون دقیق و بهتر دستگاه های اندازه گیری می باشد.

با توجه به اینکه به طور قطع ارتفاع 5671 متر برای دماوند ارتفاعی غلط می باشد اما هم چنان برخی گروه های کوهنوردی از این عدد برای معرفی قله دماوند استفاده می کنند. با توجه به ارتفاع پایین تر دماوند از کوه البروس، ذکر ارتفاع 5671متر(بلند تر از کوه البروس) و در عمل ثبت ارتفاعی حدود 5610 متر(کوتاه تر از البروس) برای کوهنوردان خارجی خوشایند نخواهد بود.

11885766_840920436003850_2831707063022754304_o(1)

ارتفاع ثبت شده روی قله دماوند با استفاده از gps و سیستم گلوناس روسیه و عدد 5610 متر ؛ عکس از مسعود فرح بخش

 

منبع : سازمان نقشه برداری ایران

این لینک مربوط به پروژه اندازه گیری دماوند توسط سازمان نقشه برداری ایران

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

پلنگ برفی کوهنوردی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

پلنگ برفی با نام عمومی snow leopard گربه سانی بزرگ جثه است که در نواحی کوهستانی آسیای میانه زندگی می کند. مناطق زندگی این حیوان به قدری صعب العبور است که نمی توان اطلاعات دقیقی از تعداد و نوع زندگی آنها جمع آوری کرد. استتار بی نظیر این جاندار نیز مزید بر علت شده تا کمتر کسی در طبیعت موفق به دیدن پلنگ برفی شده باشد. این پلنگ بر عکس گربه سانان دیگر با شرایط زندگی در نواحی سرد کوهستانی خو گرفته است. گوشهایش به جهت دفع کمتر گرما حالت گرد دارند. خال های رز شکلی در بدن حیوان ، چشم سبز ، تفاوت بینی و دهان و تطابق آن با محیط زندگی و بدن پر مو از خصوصیات این حیوان زیبا و کم یاب است . تعداد این جاندار در طبیعت چیزی بین 4 هزار تا 7 هزار قلاده تخمین زده می شود.

عمده محل زندگی این حیوان در کوه ها ی آسیای میانه و در اتحاد جماهیر شوروی سابق می باشد.

800px-Mikmar

پلنگ برفی

 

در شوروی سابق و امروزه در تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان 5 کوه با ارتفاع بالای 7000 متر وجود دارد. در گذشته هر کوهنوردی که به یکی از این کوه ها صعود می کرد باید از تجربه و مهارت کافی برخوردار می بود. به جهت سخت و صعب العبور بودن این 5 کوه ، بعد ها روس ها عنوان ” جایزه پلنگ برفی” را برای کسی که تمامی این 5 کوه را صعود کند در نظر گرفتند و اولین جایزه پلنگ برفی در سال 1961 به “اوگنی ایوانوف” رسید.

سه قله از پنج قله در رشته کوه پامیر در کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان است. دو قله ی دیگر در رشته کوه تیان شان در کشورهای قزاقستان ، قرقیزستان و چین قرار دارند.

Pamir_Mountains,_Tajikistan ie plan

رشته کوه پامیر

The Tian Shan range on the border between China and Kyrgyzstan with Khan Tengri (7,010 m) visible at center.

رشته کوه تیان شان و خانتنگری در مرکز

این 5 کوه به ترتیب ارتفاع عبارتند از :

1-کمونیزم Communism در رشته کوه پامیر کشور تاجیکستان با 7495 متر ارتفاع

2-پوبدا Pobeda در رشته کوه تیان شان کشور قرقیزستان و چین با 7439 متر ارتفاع

3-لنین Lenin در رشته کوه پامیر کشور تاجیکستان و قرقیزستان با 7134 متر ارتفاع

4-کورژنفسکا Korzenevskaja در رشته کوه پامیر کشور تاجیکستان با 7105 متر ارتفاع

5-خانتنگری Khan Tengri در رشته کوه تیان شان کشور قرقیزستان و قزاقستان با 7010 متر ارتفاع

ismaeel samani (Communism old)

کمونیسم یا امیرمنصور سامانی در رشته کوه پامیر

pobeda

پوبدا در رشته کوه تیان شان

lenin(ebne sina)

لنین یا ابن سینا در رشته کوه پامیر

Korzhenevskaya

کورژنفسکایا در رشته کوه پامیر

khan_Tengri

خانتنگری در رشته کوه تیان شان

هیچ کوهی با ارتفاع بالای 7000 متر را نمی توان ساده قلمداد کرد. کوه لنین با توجه به ارتفاعش از دید کوهنوردان کوهی ساده با مسیر غیر تکنیکی است و آمار صعود های آن زیاد است . از این رو می توان آنرا با کوه موستاق آتا مقایسه کرد.

مسیرهای نرمال کمونیزم و کورژنفسکایا کمی فنی تر می باشند .همینطور خطر بهمن در این مسیر ها جدی تر است و باید بسیار دقت کرد.

خانتنگری دو مسیر اصلی دارد ، یکی از این دو مسیر بسیار راحت تر می باشد اما خطر بهمن در این مسیر زیاد است از طرفی مسیر ایمن تر به لحاظ فنی مشکل تر است.

در واقع ارتفاع اصلی خانتنگری 6995 متر می باشد .روی قله یک نقاب برفی وجود دارد که ارتفاع آن را به 7010 متر می رساند اما این نقاب هرگز از سوی کوهنوردان صعود نمی شود.

تقریبا این چهار کوه به لحاظ فنی در درجه کوه های بسیار مشکل قرار نمی گیرند. کسانی که در پی عنوان پلنگ برفی هستند اصلی ترین چالش آنها صعود به قله پوبدا می باشد. در واقع صعود به این قله بسیار سخت می باشد ، معمولا کوهنوردان در ایستگاه پوبدا متوقف می شوند. آمار صعود به پوبدا بسیار کمتر از 4 کوه دیگر است.

در سال 2003 زنده یاد مهدی اعتمادی فر از ایران توانست بعنوان اولین ایرانی عنوان پلنگ برفی را کسب کند.

در سال 2011 زنده یاد مهدی عمیدی بعنوان دومین ایرانی عنوان پلنگ برفی را کسب کرد.

اولین عنوان پلنگ برفی در سال 1961 به اِوگنی ایوانوف رسید. اما اوبه هر 5 قله صعود نکرده بود و عنوان را بصورت افتخاری دریافت کرد.

اولین کسی که به هر 5 قله صعود کرد و عنوان پلنگ برفی را تصاحب کرد کریل کاژمین و والنتین بوژاکوف در سال 1966 بودند.

اولین زنی که عنوان پلنگ برفی را کسب کرد لودمیلا آگارانوسکایا در سال 1970 بود.

جوانترین پلنگ برفی آندری تِسلیشِف با 22 سال سن در سال 1986 بود.

مسن ترین پلنگ برفی لف سارکیسوف با 58 سال سن در سال 1997

رکورد سریع ترین زمان رسیدن به عنوان پلنگ برفی مربوط به دنیس اوروبکو کوهنورد مشهور قزاق است که در 58 روز بهمراه سرگئی مولوتوف این عنوان را تصاحب کرد.

رکورد بیشترین تکرار عنوان پلنگ برفی در سال 2004 به بوریس کورشونوف رسید. وی 9 بار به عنوان پنگ برفی رسیده است.

تا کنون تا انتهای سال 2015 میلادی 644 بار عنوان پلنگ برفی به کوهنوردان مختلف رسیده است.

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورها از آن برخی نامگذاری قله ها تغییر کرد و ممکن است در برخی منابع با نام های دیگر مواجه شوید مانند ابو علی سینا و امیر منصور سامانی! اما نام اصلی قله ها که در بین کوهنوردان و محلی ها رواج دارد همین نام های بالا می باشند.

برای دیدن اسامی پلنگ های برفی به وب سایت زیر مراجعه کنید:

<<فهرست پلنگ های برفی>>

منبع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Snow_Leopard_award

http://www.summitpost.org/the-snow-leopards/235234

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

الیزابت هاولی ؛ تاریخ نگارِ تاریخ ساز

نویسنده: مسعود فرح بخش

بی تردید معروف ترین چهره ی غیر کوهنورد در دنیای کوهنوردی خانم الیزاب هاولی است.خانم هاولی متولد 9 نوامبر 1923 در شیکاگو امریکا می باشد. وی با اینکه در طول عمرش حتی یک قله را هم صعود نکرده مسئول ثبت اکسپدیشن های هیمالیا می باشد.

هر کوهنوردی بعد از صعود باید به طور مستقیم با شخص خانم هاولی یا دستیارانش صحبت کند و مدارک خود را برای صعود به قله ارائه دهد و در نهایت این خانم هاولی و دستیارانش هستند که ادعای کوهنورد را مبنی بر صعود قله رد یا تایید می کنند.

او در دانشگاه میشیگان در رشته تاریخ تحصیل کرد و از سال 1946 در مجله fortune به عنوان خبرنگار شروع به کار کرد.او که شیفته سفر کردن بود در سال 1957 از کار در این مجله استعفا داد تا بتواند راحت به تمام نقاط دنیا سفر کند. وی اروپای شرقی ، خاور میانه از جمله ایران ، نپال و بسیاری از کشور های دیگر سفر کرد. در حین سفرهایش برای تامین مخارج زندگی و سفرهایش چند کار پاره وقت و موقت در نیویورک را انجام می داد. خانم هاولی در سفر به نپال و کاتماندو عاشق این نقطه از کره ی زمین شد و بعد از یک سال از بازگشتش در سال 1960 مجدد به کاتماندو بازگشت و هرگز آنجا را ترک نکرد.

او به واسطه شغل خبرنگاری اش بعد از ورود به نپال در مجله ی تایم و بعد ها در خبرگزاری رویترز شروع به فعالیت کرد. در طول این سال ها او متوجه شد که عمده خبرهایی که در این نقطه از جهان می گذرد مربوط به کوهنوردی و کوهنوردانی است که از جای جای دنیا به این نقطه از دنیا سفر می کنند. سپس کم کم اقدام به ثبت وقایع کوهنوردی کرد و بدین ترتیب بود که خانم الیزابت هاولی به بهترین واقعه نگار اکسیپدیشن های هیمالیا تبدیل شد.

خانم هاولی هرگز ازدواج نکرد و همینطور در طول عمرش هرگز کوهی را نیز صعود نکرد .او آنقدر با کوهنوردان مختلف در مورد جزئیات صعودهایشان مصاحبه و اطلاعات را ثبت کرد که به یک بانک اطلاعاتی برای کوه ها و مسیرهای هیمالیا تبدیل شد. بانک اطلاعاتی خانم هاولی شامل تمام اطلاعات مسیرها ، موفقیت ها ، نرخ مرگ و میر و … می باشد که برای آنالیز در اختیار کوهنوردان و سرپرستان تیم ها قرار می گیرد.

امروزه کوهنوردان نه تنها صعودشان به قلل هیمالیا احتیاج به تایید خانم هاولی و دستیارانش دارد بلکه کوهنوردان زبده و تیم های ماجراجو برای انجام کارهای نو و خاص ، مسیرهای جدید و هرگونه ماجراجویی از خانم هاولی مشورت می گیرند.

برای مثال رینهولد مسنر در انجام برنامه های خود چند بار از خانم هاولی مشورت گرفت.

اهمیت نقش خانم هاولی در جریان اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها جالب توجه و مشخص است.

خانم اوه یون سون بعنوان اولین زنی که تمام قلل هشت هزاری را صعود کرده شناخته شد. او زمانیکه به قله آناپورنا صعود کرد تلویزیون کره برای وی جشن گرفت . ماجرای صعود خانم سون به آناپورنا و دنبال آن به تمام قلل هشت هزاری در صدر اخبار تلویزیون کره قرار گرفت.

بعد از خانم سون ، ادورنه پاسابان از اسپانیا با صعود به تمامی قلل هشت هزاری خود را اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها معرفی کرد و صعود اوه یون سون به قله کانگجن چونگا را زیر سوال برد . خانم هاولی بعد از مصاحبه با اوه یون سون سرانجام ادعای صعود او را به قله کانجن چونگا رد و ادورنه پاسابان را بعنوان اولین زنی که به تمامی کوه های هشت هزاری صعود موفقیت انجام داده ، معرفی کرد. بعد ها خانم سون اعتراف کرد که بعلت شرایط بد آب و هوایی چند متر پایین تر از قله اصلی کانجن چونگا مجبور به بازگشت شده.

خانم هاولی افسر اجرایی نهادیست که سر ادموند هیلاری برای بهبود وضعیت بهداشتی ، اموزشی و فرهنکی کودکان نپالی در اطراف کوه اورست بنیان نهاد. خانم هاولی به شدت مورد احترام جامعه کوهنوردی می باشد . در سال 1994 کلوپ آلپاین آمریکا جایزه یک عمر فعالیت ادبی را جهت کوه نویسی و واقعه نگاری بسیار دقیق وی به او اهدا کرد.

هم چنین به پاس بزرگداشت خانم هاولی یک قله به ارتفاع 6182 متر در نپال و در محدوده کوه دائولاگری به نام او نامگذاری شد. یخ نورد فرانسوی فرانسیس دارنیلانو در سال 2008 به صورت سولو و انفرادی به “قله هاولی” صعود کرد.

خانم هاولی با وجود سن زیاد هنوز هم شخصا اقدام به مصاحبه با کوهنوردان می کند و به گروه های ماجراجو و کوهنوردان خاص جهت انجام فعالیت های نو و شاخص مشاوره می دهد.
⁠⁣
مطلب زیر بعد از مرگ خانم هاولی در ژانویه 2018 اضافه شد:
⁠⁣⁣الیزابت هاولی بزرگ بانوی دنیای کوهنوردی در سن 94 سالگی در نپال از دنیا رفت. خانم هاولی در حدود نیم قرن به نوشتن وقایع روز کوهنوردی و بررسی صحت و سقم صعود کوهنوردان به قلل مرتفع دنیا پرداخت. او به طرز باورنکردنی مورد احترام جامعه کوهنوردی بود. خانم هاولی در طول عمرش هرگز از کوهی بالا نرفت اما تمام کوهنوردان بزرگ دوران را به تحسین وا داشت. از صعودهای بزرگ ابتدایی در اورست تا صعودهای تکرار نشدنی دهه هفتاد میلادی. از صعود بدون اکسیژن مسنر و هابلر به اورست تا صعود تمام انفرادی مسنر به بام دنیا.
دهه هشتاد میلادی و ورود مردان یخی به هیمالیا، این لهستانی های سرسخت و کوه هایی که یکی پس از دیگری در زمستان صعود شدند. از جمله تاریخی “اکنون ما اینجا هستیم” توسط ویلیچکی در فصل زمستان از روی بلندترین نقطه زمین تا صعود یرزی کوکوچکا و آرتور هاجزر به کوه بسیار دشوار آناپورنا در جهنمی سرد.
از فرود باورنکردنی برادران مسنر از رخ روپال در نانگاپاربات تا صعود تکرار نشدنی کوکوچکا و پیتروفسکی از مسیر لهستانی ها در k2. از فاجعه 1996 در اورست تا فاجعه 2008 در k2. از اولین زن فاتح تمامی چهارده قله هشت هزاری تا دومین زن فاتح این قلل. از عظیم قیچی ساز تا پروانه کاظمی…
الیزابت هاولی از کوه ها میگفت و از کوه ها می نوشت.
خانم هاولی یک عاشق واقعی بود، عشق اول و آخر برای این بانوی آمریکایی که هرگز ازدواج نکرد کوهستان بود. او به کوهستان عشق می ورزید و اکنون بعد از مرگش نامی به بزرگی همان کوه ها برایش باقیمانده است. نام او تا ابد در تاریخ کوهنوردی جاودان خواهد ماند و همواره از او به نیکی یاد خواهد شد.
[الیزابت هاولی 1923-2018]

800px-Miss_Hawley

الیزابت هاولی ؛ عکس از خانم پروانه کاظمی

برداشت از:

http://www.himalayandatabase.com/hawleybio.html

https://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_Hawley

http://heshmatmanesh.persianblog.ir/post/107/

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

سیمون مورو ؛ یکه تاز صعودهای زمستانی

نویسنده:مسعود فرح بخش

بدون شک سیمون مورو در حال حاضر یکی از بهترین های ورزش کوهنوردی است. سیمون مورو اهل ایتالیا و متولد 27 اکتبر 1967 می باشد. شهرت اصلی وی به دلیل 4 صعود زمستانی موفق به قلل 8000 متری می باشد. سیمون مورو همچنین خلبان هلیکوپتر نیز می باشد و در سال 2013 به همراه دو امدادگر دیگر در ارتفاع 7800 متری لوتسه مرتفع ترین عملیات امداد و نجات دنیا را انجام داد.

سیمون مورو توسط پدرش از زمان کودکی با کوهنوردی در کوه های محل زندگی با مفهوم کوه و صخره آشنا شد و بعد ها بصورت جدی آنرا دنبال کرد تا اینکه به یکی از بهترین کوهنوردهای تمام دوران تبدیل شد.

اولین اکسپدیشن مورو در هیمالیا در سال 1992 در اورست بود. یک سال بعد مورو اولین صعود زمستانی کوه آکانکاگوآ به ارتفاع 6960 متر در آرژانتین(بلندترین کوه آمریکای جنوبی و بلند ترین قله ی زمین خارج از آسیا) را انجام داد.
مورو در سال 1993 ماکالو و در 1994 شیشاپانگما و لوتسه و در سال 1995 کانجن چونگا را نیز صعود کرد.

در سال 1996 سیمون مورو دیواره غربی فیتزروی در پاتاگونیا را در 25 ساعت از کمپ اصلی تا کمپ اصلی صعود کرد و در همان سال قله ی جنوبی شیشاپانکما به ارتفاع 8008 متر را بدون کپسول اکسیژه در 27 ساعت از کمپ اصلی به قله و برگشت تا کمپ اصلی صعود کرد و در شیشاپانما از ارتفاع 7100 متری با اسکی از کوه فرود آمد.

در 1997 لوتسه را صعود کرد و در زمستان آن سال برای صعود زمستانی به آناپورنا از رخ جنوبی تلاش کرد.در طول این صعود گرفتار بهمن شد و دو همنورد مشهورش آناتولی بوکرایف و دیمیتری سوبولف کشته شدند. آناتولی بوکرایف در آن زمان یکی از بهترین های کوهنوردی بود و تلاش وی در سال قبل و در حادثه 1996 اورست برای امداد رسانی به سایر کوهنوردان شهرتی جهانی برایش ساخته بود.

او در سال 1998 یکبار دیگر بر روی اورست تلاش کرد وی در سال 2000 چهار قله از 5 قله ی شوروی سابق. ؛ لنین ، کورژونوسکا ، کمونیزم و خانتنگری را بهمراه راهنمای جوان قزاق دنیس اوروبکو صعود کرد و این شروع دوستی بین او و دنیس اوروبکو بود.
در سال 2000 سیمون مورو بهمراه دنیس اروبکو اورست را با هم صعود کردند.
مورو در سال 2002 چوآیو و در سال 2003 کلیمانجارو ، برودپیک و البروس را صعود کرد.
وی دو بار در سال های 2006 و 2007 تلاش زمستانی بر روی برودپیک انجام داد که نا موفق بود. وی از 100 متری قله فقط به دلیل اینکه ساعت حدود 4 بعد از ظهر بود تصمیم به بازگشت گرفت.

simone-moro-03

 

01_SimoneMoro_638-365_resize

 

10959

 

سیمون مورو در سال 2005 موفق شد به همراه پیتر موراوسکی لهستانی قله شیشاپانگما را در زمستان صعود کند. این اولین صعود زمستانی شیشاپانگما بود و سیمون مورو اولین انسان غیر لهستانی بود که یک کوه هشت هزار متری را برای بار اول در زمستان صعود کرد.

در سال 2006 در تراورس شمال به جنوب اورست، کوه را بصورت سولو از مسیر شمالی صعود کرد و در 5 ساعت از مسیر جنوبی فرود آمد.
او در سال 2009 بهمراه دنیس اوروبکو اولین صعود زمستانی ماکالو را انجام داد.
در سال 2011 اولین صعود زمستانی گاشربروم 2 و اولین صعود زمستانی یک کوه هشت هزار متری در پاکستان را بهمراه دنیس اروبکو و کوری ریچاردز انجام داد.
سیمون در سال 2013 در اورست بهمراه اولی استک با گروهی از شرپاها درگیر شد که خبر این درگیری بازتاب زیادی در رسانه های کوهنوردی داشت.

سیمون مورو در 26 فوریه 2016 با صعود زمستانی نانگاپاربات تنها کوهنوردی شد که 4 قله ی هشت هزار متری را برای بار اول در زمستان صعود کرده است و نام خود را در تاریخ کوهنوردی جاودانه ساخت.

چهار صعود موفق زمستانی و چندین تلاش ناموفق زمستانی به کوه های 8000 متری سیمون مورو را به یکی از بهترین های تمام دوران بدل کرده. سیمون مورو به انجام صعود های معمولی در فصل صعود و در مسیر نرمال اعتقاد چندانی ندارد. وی از سال 2010 که برای بار چهارم اورست را صعود کرد هرگز برای انجام صعود های معمولی وارد هیمالیا و قراقروم نشد وهر سال در پی تلاش زمستانی کوه ها بود.

simone-moro-walking_si

 

simone

 

سیمون مورو در سال 2005 با کمک خیرین و دوستانش اقدام به ساخت مدرسه برای کودکان شرپاهای نپالی کرد.
زمانیکه از سیمون مورو در پاسخ به این سوال که چرا برای صعود زمستانی به K2 تلاش نمی کنی ، گفت: “همسر من در خواب دیده که من بر روی K2 خواهم مُرد ؛ بنا به قولی که به همسرم دادم هرگز بر روی K2 تلاش نخواهم کرد”

همچنین او در زمستان از 100 متری قله برودپیک تصمیم به بازگشت گرفت . وی بعد ها در مورد این تصمیمش چنین گفت:

من از 100 متری قله برودپیک در زمستان در هوای خوب برگشتم. چرا؟
چون ساعت 4 عصر بود و
در زمستان ساعت 5 هوا تاریک می شد!
من می توانستم به قله برسم.
و مطمئن بودم با رسیدن به آن وارد
تاریخ می شوم.
اما برای من مهم این بود که آیا خود من جایی در آن تاریخ دارم؟
و آیا زنده می مانم که از آن لذت ببرم!
بنابراین برگشتم
و با عقلم صعود کردم
و نه با قلبم

سیمون مورو جز فاتحین تمامی 14 قله ی بالای 8000 متر نیست و شاید هرگز نباشد ، حتی او فاتح 7 قله ی بلند 7 قاره نیز نخواهد شد ،او حتی رکوردی در صعود های سرعتی ندارد ولی بدون شک سیمون مورو بزرگ است و تکرار نشدنی . سیمون بدون شک اسطوره است و نبوغ بالایی دارد.

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است