تراژدی و حماسه سقوط پرواز 571 در کوهستان

⁠⁣⁠⁣⁣نویسنده: مسعود فرح بخش

سقوط پرواز شماره 571 نیروی هوایی اروگوئه یکی از معروف ترین و بحث برانگیز ترین حوادث تاریخ هوانوردی جهان است. این پرواز در 13 اکتبر 1972 با 45 سرنشین در کوه های آند سقوط کرد. اما چیزی که این سانحه را با همه سوانح تاریخ هوانوردی متفاوت می کند، پیدا شدن و زنده ماندن 16 سرنشین این هواپیما در 23 دسامبر 1972 یعنی دو ماه و ده روز بعد از سقوط است.در روز سیزده اکتبر 1972 تیم آماتور راگبی از اروگوئه برای مسابقه به سمت شیلی پرواز می کند. در حین پرواز به دلیل عدم وجود دید کافی و البته محدودیت امکانات راداری آن دوره هواپیما به کوه های آند برخورد می کند. در لحظه برخورد دم هواپیما جدا میشد و بدنه بعد از برخورد به کوه به سمت پایین سر می خورد و با برخورد به تخته سنگی متوقف می شود. دوازده نفر از مسافران در همان لحظه برخورد در دم فوت می کنند. در ساعت های اولیه هم شش نفر به دلیل شدت جراحات و سرمای کوهستان جان می دهند و 27 نفر باقی می مانند که حال برخی وخیم بود. از این لحظه به بعد فاجعه برای بازماندگان پرواز 571 به نحو دیگری ادامه یافت. بعد از سقوط کشورهای شیلی و آرژانتین همزمان عملیات تجسس را بر روی کوه های آند آغاز می کنند و بعد از هشت روز هیچ اثری از هواپیمای سقوط کرده پیدا نمی کنند تا عملیات تجسس متوقف شد.بازماندگان حادثه روزها و هفته ها در شرایط بد و فلاکت باری زنده می مانند و البته در این مدت چند تن دیگر نیز جانشان را از دست می دهند. مسافران که هیچ گونه تجهیزاتی برای مقابله با سرما و گرسنگی نداشتند دست به ابتکارات عجیبی برای زنده ماندن زدند.
آنها به سختی توانستند برف آب کنند و جیره غذایی آنها فقط چند شکلات و مقداری غذای پیش افتاده بود. آنها حتی از بقای چرم لباس و چمدان ها و پارچه های صندلی های هواپیما تغذیه کردند. گروه شب ها را برای در امان ماندن از سرما در لاشه هواپیما سپری می کرد. در یکی از شب ها بهمن تمام لاشه را مدفون می کند و نفرات سه شبانه روز در زیر بهمن درون لاشه مدفون بودند تا اینکه سرانجام در آستانه خفگی توانستند با حفر برف به بیرون برسند.
بعد از هفته ها گرسنگی شدید و نبود امکانات کافی اما آنها شاید یکی از سخت ترین تصمیم هایی که هر انسانی می تواند را گرفتند. آنها از شدت گرسنگی بعد از هفته ها مجبور شدند از بقایای اجساد باقی ماندگان تغذیه کنند تا زنده بمانند. ⁣گرسنگی، سرما و برف کوری نفرات سرانجام دو تن از اعضای گروه به نام های ناندو پارادا و روبرتو کانه سا را متقاعد کرد که گروه را ترک کنند و برای کمک کاری کنند. آنها تصمیم گرفتند برای کمک به سمت شرق یعنی جایی که تصور می کردند کشور شیلی است بروند. ناندو و روبرتو بعد از دوازده روز کوهنوردی بدون امکانات از میان کوه های سر به فلک کشیده و یخچال های عظیم آند در کنار رودخانه ای چند گاو را دیدند. ناگهان در کنار گاوها یک اسب همراه با یک سوار را نیز مشاهده کردند. آنها ابتدا فکر کردند که توهم است اما این واقعیت داشت. سرجیو کاتالان روستایی و چوپانی بود که آنها را پیدا کرد. سرانجام خبر زنده ماندن آنها به دولت شیلی رسید و چند هلیکوپتر به محل لاشه هواپیما اعزام شد و 14 مسافر دیگر نیز نجات پیدا کردند. خبر این اتفاق در آن روزها کل جراید جهان را پر کرد و تعداد زیادی از مردم کنجکاو و خبرنگاران راهی منطقه شدند. بین مردم شایعات بسیار عجیبی در مورد این شانزده نفر شکل گرفته بود و دولت شیلی برای جلوگیری از هر گونه کنجکاوی تمام بقایای هواپیما را در منطقه سوزاند و فقط یک بنای یادبود ساده در محل سقوط هواپیما نصب شد.
بعدها از داستان این حادثه چندین کتاب نوشته و چندین فیلم ساخته شد.
عکس: ناندو پارادا(چپ) و روبرتو کانه سا(راست) به همراه سدجیو کاتالان(ایستاده) بعد از نجات

منبع مطلب از ویکیپدیا

کانال تلگرام بام ایران(کلیک کنید)

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام و لینک وبسایت بام ایران مجاز است

یتی ؛ افسانه ای در کوه های هیمالیا

طولانی ترین شب دنیا در بالاترین نقطه زمین

نویسنده: مسعود فرح بخش

بیضوی بودن مدار حرکت زمین به دورخورشید و همینطور انحراف 23 درجه ای محور چرخش زمین سبب پیدایش فصل ها و تفاوت در طول روز و شب در تاریخ های مختلف شده است.

در حرکت سالانه زمین به دور خورشید چهار نقطه عطف وجود دارد:

اول بهار برابر با اعتدال بهاری و برابر بودن طول روز و شب

اول تابستان برابر با انقلاب تابستانی و بلندترین روز سال

اول مهر برابر با اعتدال پاییزی و برابر بودن طول روز و شب

اول زمستان برابر با انقلاب زمستانی و بلندترین شب سال

 

انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی زمین بلند ترین شب سال است و بعد از آن طول روز بلندتر می شود بطوریکه در اعتدال بهاری طول روز و شب برابر می شود و در انقلاب تابستانی به کوتاه ترین شب سال و یا بلندترین روز سال می رسیم و این چرخه هر سال ادامه دارد.

البته این روند در نیمکره جنوبی زمین کاملا برعکس است. برای مثال مردم شهر سانتیاگو پایتخت شیلی در روز 1 دی بلندترین روز سال را تجربه می کنند

طول شب با توجه به عرض جغرافیایی محل سکونت کاملا متغیر است و در عرض های قطبی شب های بسیار طولانی تر داریم.

در تهران و در روز اول زمستان 1395 طول روز برابر با 9 ساعت و 44 دقیقه و 24 ثانیه است یعنی کوتاه ترین روز سال و در روز بعدی فقط به اندازه یک ثانیه طول روز بیشتر است. این روند افزایش طول روز ادامه دارد تا به اعتدال بهاری و لحظه تحویل سال می رسیم یعنی زمانیکه طول شب و روز کاملا با هم برابر است.

اما این اختلاف در همه جای دنیا اینقدر کم و ناچیز نیست.

روستای آلرت در شمال کانادا  شمالی ترین منطقه مسکونی زمین به لحاظ عرض جغرافیایی است. این منطقه در عرض جغرافیایی 82 درجه شمالی است و تا قطب شمال زمین فقط 800 کیلومتر فاصله دارد.

در سال 2011 این روستا به طور کامل خالی از سکنه شد اما اکنون نیروهای نظامی به طور موقت و غیر دائم در آن ساکن هستند.

اگر شما هر سال شب یلدا را جشن می گیرید و اگر احیانا گذرتان به روستای آلرت در شمال کانادا افتاد مجبورید به مدت 137 روز انار و آجیل تهیه کنید!

در روستای آلرت خورشید در 22 مهر 1395 (13 اکتبر 2016) در ساعت 12:49 به وقت محلی غروب می کند و در 19 اسفند 1395 (27 فوریه 2017) در ساعت 10:28 خورشید سرانجام طلوع می کند این یعنی بلندترین شب یلدای سال در کل جهان. دقیقا 136 روز و 21 ساعت و 38 دقیقه

منبع:

ویکیپدیا

timeanddate.com

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

روآل آموندسن ، اولین فاتح قطب جنوب

نویسنده: مسعود فرح بخش

سالگرد قدم گذاشتن نخستین انسان بر روی یخ های قطب جنوب

در 14 دسامبر 1911 ، دریانورد ماجراجو و شجاع نروژی “روآل آموندسن” موفق شد بعنوان سرپرست اولین تیم اکتشافی خود را به جنوبی ترین نقطه قاره جنوبگان (قطب جنوب) برساند و پرچم نروژ را در مدار 90 درجه جنوبی به اهتزاز در آورد.

آموندسن با بهره گیری از زندگی اسکیمو ها در قطب شمال ، تدارک این سفر را انجام داد و با 4 سورتمه و 25 سگ به سمت قطب جنوب حرکت کرد.

آموندسن تعداد سگ هایی بیشتر از نیاز سورتمه را با خود برد تا در راه از آنها تغذیه کنند و در نهایت با 11 سگ از قطب جنوب بازگشت.

35 روز بعد از این سفر تاریخی کاپیتان اسکات انگلیسی نیز موفق شد خود را به قطب جنوب برساند اما در راه برگشت گرفتار طوفان و کولاک شدند و تمامی گروه جان خود را از دست دادند.

آموندسن با سفر به قطب شمال اولین انسان تاریخ شد که به قطب جنوب و همزمان به دو قطب زمین سفر کرده است.

همچنین وی با گذر از کرانه آبی شمالغربی اولین گروهی بود که از این نقطه زمین عبور کرد. گذرگاه شمال غربی دریایی است در حاشیه اقیانوس منجمد شمالی و قطب شمال که اقیانوس اطلس را به اقیانوس آرام متصل می کند.

همچنین او در سال 1926 اولین شخصی بود که با هواپیما بعنوان دستیار خلبان بر فراز قطب شمال زمین و جایی خارج از برد رادارها پرواز کرد. پرواز از شهر اشپیتس برگن نروژ آغاز شد و با گذر از قطب شمال در آلاسکا به پایان رسید.

آموندسن در سال 1928 در جریان عملیات امداد در دریای بانتز در اقیانوس منجمد شمالی ناپدید شد و جسد وی هرگز یافت نشد.

بعد ها به افتخار وی دریایی در قطب جنوب را به نام “دریای آموندسن” نامگذاری کردند.

aan_de_zuidpool_-_p1913-160

اهتزاز پرچم نروژ در قلب قطب جنوب توسط تیم اکسپدیشن نروژ به سرپرستی روآل آموندسن

برگرفته از ویکیپدیا

عکس بالای صفحه: روآل آموندسن در سال 1913

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

سفر به انتهای زمین در غار کروبرا

نویسنده: مسعود فرح بخش

غارها ، حفره هایی هستند که به دلایل مختلف در دل کوهستان و زمین شکل می گیرند. پیدایش غارها علل مختلفی دارد اما مهم ترین علت پیدایش غار که در نتیجه آن تشکیل مهم ترین غارهای شناخته شده دنیا است ، انحلال سنگ های آهکی در آب و در طی میلیون ها سال است. گاهی این حفره ها به صورت یک حفره و دالان کوچک و گاهی تلفیقی از تالارها و دالان های پیچ در پیچ در زمین است که برخی به شکل افقی ، برخی عمودی و برخی نیز تلفیقی از این دو حالت در دل زمین در طی میلیون ها سال شکل می گیرند.

هر غاری دارای طول و عمق خاص خود است ، طول غار به میزان مسافت غار از ابتدای دهانه تا آخرین نقطه غار است. عمق غار به اختلاف ارتفاع بین دهانه غار و آخرین نقطه غار گفته می شود که مختص به غارهای عمودی می باشد. برخی غارها به حدی تنگ هستند که فقط برای عبور یک انسان جا دارند و برخی چنان بزرگ هستند که ساختمان های بزرگ زمین درون آنها جا می شود. اما به طور کل غارهای عمودی و عمیق دنیا تلفیقی از دالان های بزرگ و تنگ ، معابر سخت و آسان ، چاه های بزرگ و کوچک و انشعابات مختلف هستند.

غارها برخلاف کوه ها که بر روی زمین کاملا مشخص و متمایز هستند ، چندان مشخص نیستند. گاهی یک حفره کوچک بر روی زمین که تنها به اندازه ورود یک نفر جا دارد در ادامه به غاری بزرگ تبدیل می شود و اغلب به دلیل دورافتاه بودن دهانه غارها و همینطور انشعابات صعب العبور و ناشناخته درون خود غار ، هر چند سال فهرست عمیق ترین غارهای دنیا دچار تغییر می شود.

در سال 1971 غار پراو در فلات کرمانشاه و در ارتفاعات کوه پراو کشف شد. این غار عمودی در زمان کشف با 751- متر عمق ، عمیق ترین غار شناخته شده دنیا تا آن زمان بود اما اکنون حتی در فهرست 50 غار عمیق دنیا نیز جایگاهی ندارد.

در حال حاضر و تا انتهای سال 2016 عمیق ترین غار شناخته شده دنیا غار کروبرا (Krubera cave) یا ورونیا (voronya cave) در آبخازیا گرجستان است. این غار که به نظر می رسد در طی چند سال آینده همچنان در فهرست عمیق ترین غارهای دنیا باقی بماند با 2197- متر عمق (با خطای 20 متر) نه تنها عمیق ترین و یکی از مشکل ترین غارهای دنیا برای پیمایش است ، بلکه تنها غار کشف شده دنیا با عمقی بیش از 2000 متر است.

normal_dsc02588

دهانه ورودی غار کروبرا در ارتفاع 2256 متری

غار کروبرا در سال 2001 زمانیکه غارنوردان انجمن غارنوردی اوکراین به عمق 1710- متری آن دست پیدا کردند به عمیق ترین غار دنیا تبدیل شد. تا قبل از آن عمیق ترین غار دنیا لامپراشتوفن (Lamprechtsofen) در کشور اتریش با 1632- متر عمق بود. در سال 2004 برای اولین بار در تاریخ غارنوردی دنیا ،  انجمن غارنوردی اوکراین توانست به عمقی بیش از 2000- متر در یک غار دست پیدا کند. آنها در این سال به عمق 2080- متری رسیدند. “جنادی ساموخین” غارنورد اوکراینی در سال 2007 با غواصی در انتهای غار به عمق 2191- متر و در سال 2012 به عمق 2197- متر یعنی عمیق ترین نقطه این غار رسید. تا کنون کروبرا تنها غار دنیاست که عمقی بیش از 2000 متر دارد. زمین شناسان با توجه به فشار لایه های بالایی زمین تخمین می زنند که عمیق ترین غارهای دنیا نمی توانند عمقی بیش از 3000 متر داشته باشند اما با این حال ممکن است غاری عمیق تر از کروبرا کشف شود.

crawl-on-the-way-to-the-cave-bottom-1

معابر تنگ درون غار کروبرا و جدال با گل و آب و سرما در دل زمین

krubera-cave_8977_600x450

قسمت هایی از این غار به طور کامل از درون آب و جایی کاملا از زیر آب می باشد

نام غار کروبرا از غارشناس گرجستانی “آلکساندر کروبر” کاشف این غار در سال 1960 اقتباس شده است اما در دنیا به خصوص در روسیه به نام دیگری به اسم “ورونیا” نیز مشهور است.

زیست شناسان به کمک غارنوردان در این غار تاکنون 4 گونه اندمیک و انحصاری از بندپایان که فقط در همین غار زندکی می کنند را کشف کرند. یکی از این بندپایان گونه ای با نام علمی Plutomurus ortobalaganensis  است که در عمق 1980- متری این غار کشف شد. این زیستگاه تاکنون عمیق ترین نقطه شناخته شده در دل زمین است که موجودی در آن زندگی می کند.

800px-plutomurus_ortobalaganensis_1980m

plutomurus ortobalaganensis ؛ موجودی در عمق 1980- متری غار که تا کنون عمیق ترین زیستگاه مربوط به یک جاندار در زمین است

رسیدن به انتهای این غار نیازمند توان بدنی و دانش غار نوردی بسیار بالا است. غارنوردان در کروبرا با انواع چالش های دنیای غارنوردی مواجه هستند و برای رسیدندن به انتهای غار چند شب را درون غار و در تاریکی مطلق سپری می کنند.

1

نقشه غار گروبرا

فهرست هشت غار عمیق دنیا

کشور عمق(متر) غار
گرجستان 2197- Krubera 1
گرجستان 1830- Sarma 2
گرجستان 1753- Mezhonnogo 3
فرانسه 1733- Gouffre mirolda 4
اتریش 1632- Lamprechtsofen 5
فرانسه 1602- Reseau Jean Bernard 6
اسپانیا 1589- Torca delcerro  del cuveon (T.3) 7
مکزیک 1545- Sistema Hauutla 8

 

منبع:

1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

سردترین نقاط زمین

نویسنده: مسعود فرح بخش

سرد ترین نقاط کره زمین کجاست ؟

در سرتاسر کره زمین نقاط عجیب و خاص زیادی وجود دارد. کوه ها ، جنگل ها ، دشت ها و بیابان های زمین در هر نقطه ای شکل و ویژگی های خاص خود را دارند. اقلیم های موجود بر روی کره زمین نیز در هر گوشه از دنیا شرایط و ویژگی های خاص خود را دارند. در گوشه ای از زمین هم اینک اوج زمستان است و در جای دیگر مردمانش تابستانی گرم را سپری می کنند.

اما جالب است بدانید نقاطی در دنیا هستند که اقلیم آنها تقریبا در تمام طول سال مشابه است. این نقاط یا همیشه سرد هستند یا همیشه گرم و یا همواره یک نوع اب و هوای یکسان را سپری می کنند.

در متن زیر دو نقطه از کره زمین را که در تمام طول سال سرما بر آنها حاکم است معرفی می کنیم. این دو نقطه خاص از زمین همیشه سرد هستند اما در برخی زمانها سردتر به طوریکه جای دیگری بر روی زمین از آنجا سرد تر نیست

 

سرد ترین نقطه مسکونی دنیا

Oymyakon اویمیاکن

اویمیاکن نام دهکده ای کوچک در سیبری روسیه می باشد. این دهکده سردسیر حدود 800 نفر سکنه دارد و لقب سرد ترین نقطه مسکونی دنیا را به خود اختصاص داده است.

در سال 1922 دمای -72 درجه سانتیگراد در این شهر به ثبت رسید یعنی پایین ترین دمایی که تا کنون برای یک منطقه مسکونی به ثبت رسیده که این دما پایین ترین دمای اندازه گیری شده در نیمکره شمالی زمین حتی سرد تر از قطب شمال است.

بیشینه دمای این روستا فقط در 2 ماه سال به بالای صفر می رسد . بالاترین دمایی که تا کنون در این روستا اندازه گیری شده +18 درجه سانتیگراد در سال 2010 است.

دلیل اصلی دمای پایین این روستا قرار گرفتن آن در بین دو کوه می باشد که باعث حبس هوای سرد روی روستا می شود طوریکه اگر از کوه ها بالا رویم دمای هوا کمی افزایش پیدا می کند.

 

سردترین نقطه غیر مسکونی دنیا

vostok station پایگاه وستوک

پایگاه وستوک ، یک ایستگاه تحقیقاتی برای کشور روسیه است که در قطب جنوب زمین احداث شده است.

در 21 جولای 1983 دما سنج این پایگاه دمای 89.2- درجه سانتیگراد زیر صفر را اندازه گیری کرد. تا کنون این پایین ترین دمای طبیعی است که مستقیما توسط دما سنج اندازه گیری شده است.

همینطور اندازه گیری های ماهواره ای در ارتفاعات شرق قاره جنوبگان در سال 2010 دمای 93.2- درجه سانتیگراد زیر صفر را نشان دادند.

coldest-place-on-earth-oymyakon-valley

اویمیاکن ؛ سردترین نقطه مسکونی دنیا در سیبری روسیه

1_5602778842

پایگاه تحقیقاتی وستوک روسیه ؛ سردترین نقطه غیر مسکونی دنیا در قطب جنوب

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

هفت شهر مرتفع جهان

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

مانند بسیاری از باکتری های میکروسکوپی که در شرایط دشوار و محیط هایی که امکان حیات وجود ندارد ، شروع به رشد و تکثیر می کنند , انسان نیز در شرایط مختلف و سخت شروع به رشد و تکامل کرده است. قانون برای همه جانداران ساده و یکسان است. اگر می خواهی زنده بمانی از شرایط سخت موجود “قوی تر” باش و با همین قانون غریزی تکامل بشر در طول هزاران سال از صحراهای سوزان جهان تا یخ های منجمد قطبی ، شکل گرفت.

در این بین برخی از جوامع تکاملشان برای بهتر زیستن در نقاط مرتفع دنیا بود. در کوه های خشنی که در حالت عادی امکان زیستن دائمی وجود ندارد. اما قانون ساده ی “بقا” باعث رشد انسان در این نقاط شد و جوامع به تدریج بزرگ و بزرگ تر شدند تا اینکه شهرهایی در ارتفاعات شکل گرفتند. برخی از این شهرها ارتفاعشان به قدریست که افراد عادی سایر نقاط زمین قادر به زندگی کردن در آنها نیستند.

امروزه حدود 140 میلیون انسان بر روی کره زمین به طور دائم در ارتفاعی بالای 2500 متر زندگی می کند.

عمده این شهرها در رشته کوه هیمالیا و رشته کوه بزرگ آند قرار دارند. در نوشتار زیر شما را با هفت شهر مرتفع دنیا بیشتر آشنا خواهیم کرد ، هفت شهری که همه آنها ارتفاعی بالاتر از 3000 متر را دارند.
شماره هفت

شهر لهاسا Lhasa

lhasa-36

 

لهاسا مرکز ایالت خودمختار تبت و دومین شهر بزرگ فلات تبت است. این شهر 550،000 نفری در ارتفاع 3600 متری قرار دارد. بعد از اشغال لهاسا توسط نظامیان جمهوری خلق چین ، از آن بعنوان مرکز استان تبت یاد می شود.

عمده شهرت لهاسا به دلیل وجود مهمترین مراکز فرهنگی بوداییان در این شهر است.
شماره شش

شهر ارورو Oruro

oruro-26

ارورو یکی از شهرهای کشور بولیوی است که در ابتدای سالهای 1600 میلادی اردوگاه معدنچیان نقره بود. این شهر 240،000 نفری در ارتفاعی بالاتر از 3700 متر قرار دارد. هم اکنون از معادن ارورو قلع استخراج می شود . در سالیان گذشته معدن قلع ارورو مهمترین معدن قلع دنیا بود اما هم اکنون میزان قلع استخراجی از آن نیز رو به کاهش است.
شماره پنج

شهر جولیاکا Juliaca

juliaca-26

جولیاکا بزرگترین شهر محدوده جنوب شرقی کشور پرو است. این شهر با ارتفاع 3825 متری یکی از مراکز اقتصادی و شاهراه های ترانزیتی مهم کشور پرو است. جولیاکا جمعیتی معادل 230،000 نفر دارد.
شماره چهار

شهر شیگاتسه Shigatse

shigatse-26

شهر شیگاتسه دومین شهر بزرگ در منطقه خود مختار تبت در جمهوری خلق چین است. این شهر 100،000 نفری در ارتفاع 3840 متری و در بین دو رود سانگپو و نیانگ در غرب تبت واقع است و یکی از شهرهای مهم و بزرگ منطقه خود مختار تبت تلقی می شود.

شهر شیگاتسه بر روی زمینی کاملا مسطح  بنا نهاده شده بطوریکه از اطراف توسط کوه های مرتفع تر احاطه شده است.
شماره سه

شهر پوتوسی Potosi

potosi-36

پوتوسی یکی دیگر از شهرهای مرتفع دنیاست که در کشور بولیوی و در رشته کوه آند واقع شده است. این شهر با ارتفاعی معادل 4090 متر در ابتدا یک اردوگاه برای معدنچیان نقره بود اما در طول زمان رشد کرد و هم اینک با جمعیت 240،000 نفری از شهرهای مهم بولیوی محسوب می شود.

یکی دیگر از شهرت های این شهر رصد خانه تاریخی ای است که در قله 4824 متری مجاور شهر قرار دارد.

پوتوسی در گذشته یکی از مستعمره های اسپانیا بود و در حد فاصل سالهای 1556 تا 1783 حدود 45،000 تن نقره خالص از پوتوسی به اسپانیا منتقل شد. معدن کاری گسترده حتی باعث شد که ارتفاع قله مجاور شهر چند صد متر کوتاه تر شود.

در حدود سال 1620 این شهر یکی از ثروتمند ترین شهرهای دنیا بود تا اینکه در سال 1800 نقره ذخیره شده در کوه های پوتوسی تمام شد و هم اینک این شهر از معادن مهم قلع در دنیا می باشد.

کارگران معادن پوتوسی به دلیل شرایط سخت کاری امید به زندگی بسیار پایینی دارند و بسیاری از آنها حتی بیش از 40 سال عمر نمی کنند.
شماره دو

شهر ال آلتو El Alto

el-alto-12

ال آلتو یکی از کلان شهرهای بولیوی و شهری بزرگ با اقتصادی رو به رشد با جمعیت 1.1 میلیون نفری است. این شهر که در ارتفاع 4150 متری در کوهستان آند واقع شده است زمانی یکی از شهرهای کوچک بولیوی بود که به مرور رشد کرد و امروزه می توان گفت ال آلتو مرتفع ترین کلان شهر دنیاست.

ال آلتو در ابتدا یکی از شهرهای حومه شهر لاپاز(پایتخت سیاسی بولیوی) بود اما از ابتدای قرن بیستم رشد این شهر آغاز شد تا اینکه در دهه 80 میلاذی سرانجام از لاپاز جدا  و یک شهر جدا در نظر گرفته شد.
شماره یک

شهر لا رینکونادا La Rinconada

la-rinconada-26

شهر لارینکونادا در کشور پرو و در رشته کوه آند بی شک مرتفع ترین شهر مسکونی جهان است. این شهر که در ارتفاع 5100 متری از سطح آبهای آزاد شکل گرفته در ابتدا اردوگاه موقت معدنچیان طلا بوده که به مرور زمان بزرگ و بزرگ تر شده است. با اینکه امروزه جمعیتی حدود 50،000 نفر در این شهر زندگی می کنند و همچنین با وجود معادن طلا در کوه های اطراف ، اما وضع زندگی ساکنان آن بسیار اسفناک است.

این شهر هیچ لوله کشی و سیستم دفع فاضلابی ندارد ، آبهای زیر زمینی آلوده شده اند و وضع معیشتی مردم آن چندان مناسب نیست. اما وجود معادن طلا باعث شده مردها همچنان به زندگی در این نقطه ی مرتفع و با شرایط سخت ادامه دهند.

حتی نوع پرداخت به معدنچیان نیز با سایر نقاط دنیا متفاوت است. در اینجا معدنچیانی که اغلب از راههای دور به اینجا مهاجرت می کنند 30 روز کاری بدون هیچ پرداختی کار می کنند و در روز سی و یکم به جای دستمزد اجازه دارند از سنگ های طلا برای خود استفاده کنند.

 

منبع

www.amusingplanet.com

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

باشگاه هشت هزاری ها

نویسنده: مسعود فرح بخش

از بین هزاران کوه سرتاسر زمین فقط چهارده تای آنها به هشت هزاری ها معروف هستند. چهارده کوه مستقل زمین که ارتفاعشان از سطح دریا به بیش از 8000 متر می‌رسد. این کوه‌ها همگی در رشته‌کوههای هیمالیا و قراقروم در قارهٔ آسیا قرار دارند.

اولین تلاش بر روی یک کوه هشت هزار متری مربوط به سال 1895 در “نانگاپاربات” بود .

بعد از تلاش های بسیار سرانجام اولین کوه هشت هزار متری که صعود شد “آناپورنا” در سال 1950 بود.

از شروع دهه 50 کوه های سر به فلک کشیده دنیا یکی پس از دیگری در فصول مختلف صعود شدند تا اینکه سرانجام در سال 1986 رینهولد مسنر کوهنورد نامدار ایتالیایی با صعود به قله لوتسه فصل جدیدی در تاریخ کوه های هشت هزار متری باز کرد.

وی در طی زمان 16 سال و سه ماه و 7 روز موفق به صعود تمامی 14 قله بالای هشت هزار متر دنیا شد و نام خود را به عنوان اولین انسانی که تمامی این قلل را صعود کرد در تاریخ کوهنوردی جاودانه ساخت.

درست یکسال بعد از مسنر کوهنوردی جسور و تکرار نشدنی به نام “یرزی کوکوچکا” از لهستان موفق شد در طی فقط در 7سال و 11ماه و 14 روز  تمامی این قلل را صعود کند و به عنوان نفر دوم وارد باشگاه هشت هزاری ها شود.

باشگاه هشت هزاری ها در واقع به فهرستی از کوهنوردانی اتلاق می شود که موفق به صعود هر 14 قله هشت هزاری می شوند.

برای اینکه سومین انسان وارد باشگاه هشت هزاری ها شود 9 سال زمان لازم بود تا ارهارد لورتان در سال 1995 بعنوان نفر سوم وارد باشگاه هشت هزاری ها شود.از آن سال تا کنون تقریبا هر سال به لیست باشگاه هشت هزاری ها افزوده می شود.

تعداد افرادی که به قله های مختلف هشت هزار متری صعود کرده اند بیش از سه هزار نفر هستند اما از این سه هزار نفر فقط تعداد بسیار اندکی موفق به صعود هر 14 قله ی بالای هشت هزار متر شدند. این نشان می دهد که صعود به تمامی این 14 قله کاری بس بزرگ و دشوار است.

کمترین زمان رسیدن به باشگاه هشت هزاری ها در اختیار چانگ هو کیم از کره جنوبی در زمان هفت سال و 10 ماه و 6 روز و بیشترین زمان رسیدن به باشگاه هشت هزاری ها متعلق به ماریو پانزری از ایتالیت به مدت 23 سال و 7 ماه و 21 روز است.

در سال 2010 ادورنه پاسابان به عنوان نخستین کوهنورد زن موفق به صعود به هر 14 قلهٔ هشت هزار متری شد.

در زیر برای اولین بار در یک وبسایت فارسی زبان لیست کامل باشگاه هشت هزاری ها را می توانید دانلود کنید:

فهرست باشگاه هشت هزاری ها – به روز رسانی تا سال 2014(کلیک کنید)

عکس بالای صفحه: خانم ادورنه پاسبان اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها در کوه k2

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
 

جنگجویان یخی

نویسنده: مسعود فرح بخش

صعود زمستانی به قلل هیمالیا ، غیر ممکنی بود که با اراده ی لهستانی ها ممکن شد

در دهه 50 ، 60 و 70 میلادی اوج شکوفایی کوهنوردی در قلل مرتفع هیمالیا و قراقروم بود ، در حالیکه بسیاری از اولین های تاریخ کوهنوردی در ارتفاعات بلند در همین سال ها شکل گرفت لهستانی ها در کشور خود اجازه خروج و شرکت در اکسپدیشن های هیمالیا نداشتند ، اوضاع اقتصادی اسفناک آن روزهای لهستان هم اجازه سفر به این گوشه از دنیا را نمی داد ، تا اینکه در اواسط دهه 70 کم کم پای لهستانی ها به هیمالیا باز شد اما درست در زمانیکه بسیاری از رکوردها به ثبت رسیده بود و بسیاری از غیر ممکن ها در هیمالیا ممکن شده بود.

کوهنوردان لهستانی باید ثابت می کردند که بهترین در دنیا هستند و برای اینکار باید تنها غیر ممکن موجود در هیمالیا را ممکن می کردند و آن چیزی نبود جز صعود زمستانی به یک قله ی بالای هشت هزار متر برای اولین بار در تاریخ کوهنوردی.

زمانیکه رینهولد مسنر به همراه پیتر هابلر در سال 1978 بدون کپسول اکسیژن به اورست صعود کردند فقط و فقط تنها یک غیر ممکن دیگر در هیمالیا باقی ماند غیر ممکنی که درست دو سال بعد در فوریه 1980 توسط کریستوف ویلیچکی کوهنورد نامدار لهستانی و لژک سیچی ممکن شد .

زمانی که ویلیچکی با بیسیم خود یک پیام کوتاه به بیس کمپ مخابره کرد و آن پیام شروع فصل جدید در تاریخ هیمالیا نوردی بود : ” مــــا روی قــــــله هســـتیـــــم ” پیامی کوتاه از بلند ترین نقطه ی زمین ولی اینبار در فصل زمستان .

اولین هشت هزاری لهستانی ها و اولین کوه هشت هزار متری که در زمستان صعود شد از قضا بلندترین آنها نیز بود. صعود زمستانی به کوه اورست تا آن تاریخ بزرگترین غیر ممکن تاریخ کوهنوردی بود که به وقوع پیوسته بود.

لهستانی های قدرتمند که “جنگجویان یخی” لقب گرفته بودند در حد فاصل سال 1980 تا 1988 موفق شدند 7 قله از چهارده قله ی بالای هشت هزار متری را صعود کنند.

اورست در سال 1980(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان)

ماناسلو در سال 1984

دائولاگری در سال 1985

چوآیو در سال 1985

کانگچن چونگا در سال 1986

آناپورنا در سال 1987

لوتسه در سال 1988(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان به صورت سولو و انفرادی توسط ویلیچکی)

در این بین یرزی کوکوچکای افسانه ای با 4 صعود زمستانی(کانگجن چونگا ، دائولاگری ، آناپورنا ، چوآیو ) و کریستوف ویلیچکی با 3 صعود(کانگجن چونگا ، لوتسه ، اورست) نامشان در تاریخ جاودانه شد.

لهستانی ها تا سال 2005 حاکم هیمالیا در زمستان بودند تا اینکه پدیده ای به نام “سیمون مورو” ظهور کرد

در سال 2005 سیمون مورو ی ایتالیایی بهمراه موراوسکی لهستانی شیشاپانگما را صعود کردند تا اولین غیر لهستانی تاریخ باشد که یک کوه هشت هزار متر را برای اولین بار در زمستان صعود کرد.

در سال 2009 سیمون مورو به همراه دنیس اروبکو ، ماکالو را نیز در زمستان صعود کرد تا اولین و تنها صعود زمستانی ماکالو رقم بخورد.

سیمون مورو در سال 2011 بهمراه دنیس اروبکو و کوری ریچاردز گاشربروم 2 را صعود کرد تا عدد فتوحات خود در زمستان را به سه برساند .

این صعود اولین صعود یک کوه هشت هزار متری در پاکستان بود و اولین و آخرین صعود زمستانی در گاشربروم 2.

در سال 2012 و 2013 باز هم لهستانی ها موفق شدند گاشربروم 1 و برودپیک را هم در پاکستان صعود کنند تا 12 قله از 14 قله بالای هشت هزار متر در زمستان صعود شده باشد.

اما صعود سیزدهمین کوه هشت هزاری تاریخ نیز به نام سیمون مورو افسانه ای رقم خورد. او به همراه آلکس تکسیکن و علی سدپارا از پاکستان بعد از چندین تلاش ناموفق در سال های قبل موفق شد در سال 2016 کوه سرسخت نانگاپاربات را در زمستان صعود کند تا با چهار صعود زمستانی نامش را در تاریخ کوه نوردی دنیا برای همیشه جاودان سازد.

اکنون کوه k2 ملقب به کوهستان وحشی ، دومین و مشکل ترین کوه جهان  تنها کوه بالای هشت هزار متریست که هنوز کسی موفق به صعود زمستانی آن نشده است. اما غیر ممکن غیر ممکن است …

عکس بالای صفحه: از چپ (دنیس اوروبکو ، سیمون مورو ، کوری ریچاردز) در اولین صعود زمستانی کوه گاشربروم 2

برگرفته از

Alpinist

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
 

جایزه کلنگ طلایی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

جایزه کلنگ طلایی معتبرترین جایزه سالانه کوهنوردی است که از سال 1991 توسط مجله فرانسوی Montagnes و انجمن فرانسوی Le  groupe de haute montagne یا به اختصار GHM به کوهنوردانی که در سرتاسر دنیا برنامه های شاخص کوهنوردی انجام می دهند اهدا می شود.

 

انجمن فرانوسوی GHM با عضویت کوهنوردان فرانسوی و سایر کوهنوردان از سرتاسر دنیا به ارتقاء سطح فنی و کیفی برنامه های آنان کمک می کند. همینطور کوهنوردان سرتاسر دنیا می توانند با همدیگر آشنا شوند و از رزومه فعالیت هایشان آگاهی پیدا کنند.

 

نامزدهای جایزه کلنگ طلایی توسط GHM و Montagnes انتخاب می شوند و هر ساله مراسمی با حضور داوران ، برگزار کنندگان مراسم و کوهنوردان از سرتاسر دنیا در شهر شامونی فرانسه و کورمایور ایتالیا برگزار می شود و جایزه کلنگ طلایی که معتبرترین جایزه دنیای کوهنوردیست به منتخبین اهدا می شود.

 

کوهنوردانی که نامزد جایزه کلنگ طلایی می شوند نه تنها می بایستی یک برنامه خاص کوهنوردی در سطح جهانی را انجام دهند بلکه باید در اجرای برنامه های خود از موارد زیر نیز پیروی کنند:

استفاده از کمترین تجهیزات و در واقع شیوه آلپی و سبک بار بودن برنامه. طبق این اصل صعود ها باید با حداقل هزینه اقتصادی انجام شود. طناب های ثابت ، اکسیژن های مکل ، باربرها ، شرپاها و سایر عوامل انسانی می بایستی کمترین نقش را داشته باشد و یا به عبارتی نقشی نداشته باشد.

پایبند بودن به ارزش های اخلاقی ، احترام به جامعه محلی ، حفظ محیط زیست و اعتقاد به روح واقعی ورزش کوهنوردی می بایستی سر منشا برنامه ها قرار گرفته باشد.

مسیر و نوع برنامه می بایست خلاقانه باشد و انجام برنامه یک نوآوری در تاریخ کوهنوردی باشد.

در انتخاب نامزدها برای داوران نه تنها ارتفاع کوه چندان اهمیتی ندارد بلکه تکیه بر مهارت ، تجربه و دانش کوهنوردی بهمراه نوآوری ، خلاقیت و درجه سختی مسیر از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است.

بر طبق این اصل بسیاری از صعودهای کوهنوردان از مسیرهای عادی به مرتفع ترین قلل دنیا ، امروزه کاری بسیار عادی تلقی می شود و شامل هیچ یک از گزینه های بالا برای نامزدی در جایزه کلنگ طلایی نیست.

 

مراسم جایزه کلنگ طلایی برعکس سایر مراسم های ورزشی چندان رقابتی نیست و سرشار از احساسات است. داوران در برخی از سال ها جایزه کلنگ طلایی را به بیش از یک کوهنورد و یک برنامه اهدا کردند حتی در سال 2013 جایزه کلنگ طلایی در اقدامی بی سابقه به شش برنامه مختلف کوهنوردی اهدا شد.

 

اولین جایزه کلنگ طلایی در سال 1992 به دو کوهنوردی اهل اسلونی برای 3000 متر صعود از برج جنوبی کانجن چونگا رسید.

ازسال 2009 به جز جایزه اصلی کلنگ طلایی جایزه “یک عمر فعالیت کوهنوردی” نیز برای ادای احترام به کوهنوردان قدیمی و با تجربه به آنان اهدا می شود.

اولین کوهنوردی که جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی را کسب کرد ، والتر بوناتی کوهنورد ، ماجراجو و نویسنده ی ایتالیایی بود .

در سال 2010 جایزه یک عمر فعالیت کوهنوردی به رینهولد مسنر اهدا شد.

مارکو پریزل کوهنورد اسلونیایی با سه بار برنده شدن این جایزه رکورد دار می باشد. وی اولین جایزه کلنگ طلایی را در سال 1992 کسب کرد و همچنین در سال های  2007 و 2014 برای بار دوم و سوم نیز این جایزه را تصاحب کرد.

اولی استک کوهنوردی توانمند سوئیسی نیز دو بار جایزه کلنگ طلایی را کسب کرده. وی در سال 2014 برای اولین صعود سولو و انفرادی رخ جنوبی آناپورنا و در سال 2009 برای اولین صعود آلپی رخ شمالی کوه  6500 متری Tengkampoche در نپال این جایزه را کسب کرد.

در سال 2009 “کی تانیگوچی” کوهنوردی ژاپنی اولین زنی بود که جایزه کلنگ طلایی را کسب کرد.

جایزه کلنگ طلایی به دلیل تغییرات در سیستم داوری در سال 2008 برگزار نشد.

Logo Piolets d'or

لوگوی جایزه معتبر کلنگ طلایی

برداشت از:

https://en.wikipedia.org/wiki/Piolet_d%27Or

http://www.pioletsdor.net/index.php/en/

http://kouheghaf.blogspot.com/2016/03/blog-post_51.html

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است