نوشته‌ها

یک سال قبل از هیلاری

نویسنده: مسعود فرح بخش

یک سال قبل از صعود موفق ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای شرپا به کوه اورست، یعنی در سال 1952 تیمی از کشور سوئیس راهی اورست شد. این اکسپدیشن اگرچه به صعود قله اصلی اورست منجر نشد اما راه را برای صعود تاریخی سال بعد توسط هیلاری و نورگای بسیار هموار کرد.
از اولین اکسپدیشن کوه اورست در سال 1921 توسط جورج مالوری تا صعود این کوه در سال 1953 پانزده اکسپدیشن مختلف بر روی این کوه انجام شد. 31 سال مرزهای تبت بر روی خارجی ها بسته بود و فقط بریتانیایی ها امکان دسترسی به اورست از سمت تبت را داشتند. مرزهای نپال هم که کاملا بر روی همه بسته بود تا اینکه در 1951 سرانجام اولین اکسپدیشن این کوه از سمت نپال انجام شد. در این صعود اریک شیپتون و ادموند هیلاری موفق به عبور از آبشار یخی و یخچال خومبو شدند و با بررسی های صورت گرفته صعود به اورست از سمت نپال را امکان پذیر دانستند.
اما دومین اکسپدیشن از سمت نپال در سال 1952 توسط تیم سوئیس انجام شد. در بهار این سال تیمی به سرپرستی ادوارد ویز دونات سوئیسی به همراه ریموند لمبرت و تنزینگ نورگای شرپا راهی اورست شدند. در جریان این برنامه ریموند لمبرت و تنزینگ نورگای تا ارتفاع 8600 متری صعود کردند. این بالاترین ارتفاعی بود که تا آن زمان انسانی به آن رسیده بود. تنزینگ نورگای با استفاده از تجربه این اکسپدیشن و ادموند هیلاری با استفاده از تجربه سال 1951 سرانجام در سال 1953 از سمت نپال مجدد راهی اورست شدند و توانستند در جریان صعودی تاریخی در شانزدهمین اکسپدیشن اورست، اولین صعود تاریخ این کوه را رقم بزنند.

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ؛ 5610متر” مجاز است

لوسی واکر؛ کوهنوردی که در راه آزادی گام برداشت

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

لوسی واکر از پیشگامان کوهنوردی زنان و اولین کوهنوردی حرفه ای خانم در کوه های آلپ بود که سال ها به طور مستمر در منظقه آلپ کوهنوردی کرد. او در خط مقدم کوهنوردی زنان بود و در زمانی که حتی مردان باور به صعود های او نداشتند، او با بالا رفتن از قلل سرسخت آلپ در راه آزادی اجتماعی زنان گام برداشت.
لوسی واکر در سال 1836 در کانادا متولد و در زادگاه اصلی اش لیورپول بزرگ شد. لوسی در کودکی به همراه والدینش به کوهپایه های آلپ می رفت و در حالیکه برادر و پدرش به صعود کوه ها می پرداختند، او از تماشای مناظر اطراف لذت می برد. برادر و پدر لوسی از کوهنوردان حرفه ای آن زمان بودند و مشوق اصلی او برای رسیدن به رویایش. لوسی واکر در سال 1858 از دو گذرگاه کوهستان آلپ Theodal و Monte moro عبور کرد و با استفاده از تجربیات این سفر در سال بعد شروع به اولین صعود حرفه ای دوران کوهنوردی اش کرد.
لوسی واکر در سال 1859 با صعود به کوه 3629متری Altes در سوئیس متوجه شد که از این پس بالا رفتن از کوه ها تنها کاریست که می تواند به او آرامش دهد. پدر لوسی به او پیشنهاد که در جریان این صعود از راهنمای کوهستان و دوست دیرینه اش Melchior Anderegg استفاده کند. کوهنوردی لوسی با سرپرستی آندرگ شروع صعودهای جدی تر او بود. بسیاری از صعودهای لوسی واکر در آن زمان از سوی جامعه کوهنوردی مورد قبول واقع نمی شد. مردان کوهنورد بریتانیایی نمی توانستند باور کنند که یک زن چنین با قدرت می تواند به قلل سرسخت آلپ صعود کند. در آن زمان کوهنوردی یک زن و انجام دادن کاری به جز امورات اولیه خانه، امری نبود که برای مردان انگلیسی چندان خوشایند باشد از همین روی اغلب صعودهای لوسی واکر همراه پدر و برادرش و همینطور راهنمای همیشگی کوهستان خانواده واکر، آقای آندرگ انجام شد.

لوسی واکر و پدرش در زرمات سوئیس در جریان صعود ماترهورن

خانم لوسی واکر و به همره پدرش فرانک واکر(نشسته چپ) و سرپرست گروه ملکیور آندرگ(ایستاده وسط)

در سال 1871 لوسی واکر متوجه شد که خانم Meta Brevoort کوهنورد زن امریکایی در حال تدارک برای صعود به قله ماترهورن است. خانم برووت در سال 1869 بر روی ماترهورن تلاش کرد و به دلیل شرایط بد هوا مجبور به بازگشت از ارتفاع 4000 متری شد. بنابراین لوسی واکر تصمیم گرفت که هرچه سریع تر به این رویای دیرینه اش پایان دهد. او به همراه پدر و برادرش در قالب گروهی به سرپرستی آندرگ به عنوان اولین زن و فقط 7 سال بعد از اولین صعود موفق ماترهورن توسط ادوارد ویمپر، موفق به صعود این کوه سرسخت شد. صعود ماترهورن توسط لوسی واکر مانند یک بمب در باشگاه کوهنوردی بریتانیا سر و صدا کرد و سرانجام بعد از این صعود بود که کوهنوردان مرد او را جدی گرفتند! خانم لوسی واکر سرانجام ثابت کرد که یک کوهنورد زن نیز می تواند به کوه های آلپ صعود کند.

خانم لوسی واکر در مسیر ماترهورن

خانم لوسی واکر در حین کوهنوردی

از دیگر صعود های خانم واکر اولین صعود موفق کوه بالمهورن و اولین زن صعود کننده به کوه های ایگر و واترهورن است.
لوسی واکر 21 سال به طور حرفه ای در آلپ کوهنوردی کرد و به بیش از 90 قله منطقه صعود کرد. او اولین زنی بود که به بسیاری از این قلل صعود کرد. لوسی واکر بعد از پایان دوران کوهنوردی اش همچنان به کوهپایه های آلپ می رفت و حین قدم زدن و دیدن مناظر کوه هایی که زمانی همه آنها را درنوردیده بود، با دوستان قدیمی اش نیز دیدار می کرد.
با تمام شایستگی و قدرتی که لوسی واکر داشت، هرگز اجازه پیدا نکرد به عضویت باشگاه کوهنوردی بریتانیا درآید و فقط با تاسیس بخش بانوان این باشگاه در مدت کوتاهی به عنوان مدیر باشگاه مشغول به کار شد.
لوسی واکر در سال 1916 و در سن 80 سالگی در منزلش در لیورپول از دنیا رفت.

 

منابع:

www.wiredforadventure.co.uk

www.findagrave.com

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

هرمان بول؛ قهرمانی تکرار نشدنی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش
“کوه ها معلمانی بی صدا هستند، آن ها آموزگار مهارت های ناب هستند: فروتنی در برابر قدرت طبیعت، شجاعت، آزادگی و قدرت اراده بشر” – هرمان بول

در 16 سپتامبر 1924 کودکی در کشور اتریش متولد شد که به گواه بسیاری از کوهنوردان او به نسل خود تعلق نداشت و سال ها جلوتر از دوره اش کوهنوردی می کرد. او جز ارتقا سطح کوهنوردی اش به چیز دیگری نمی اندیشید. “هرمان بول” بی شک اسطوره و قهرمانی تکرار نشدنی است، او که خود قهرمان بسیاری از قهرمانان هم نسل و نسل های بعد از خود بود در زمانی که حتی در ادبیات کوهنوردی دنیا اصطلاحی به نام “سبک آلپی” وجود نداشت، پایه گذار این سبک ناب کوهنوردی در مرتفع ترین کوه های دنیا بود.
او در سال هایی که صعود به کوه های مرتفع دنیا با حداکثر تجهیزات و با تعداد زیادی از امکانات مانند ثابت گذاری ها تا قله، کپسول های اکسیژن، باربر ارتفاع و… انجام می شد، توانست سبک دیگری از صعود را به نام خود و آن هم در دهه 50 میلادی ثبت کند. کوهنوردی با کمترین امکانات و در کوتاه ترین زمان، بدون استفاده از باربرهای ارتفاع و بدون استفاده از کپسول اکسیژن که سال ها بعد به سبک آلپی معروف شد. بی شک هرمان بول سال ها جلوتر از زمانش کوهنوردی می کرد.
هرمان بول در سن 29 سالگی توانست به یکی از ناممکن های بزرگ دنیای کوهنوردی تا آن زمان جامه عمل بپوشاند. او در سال 1953 به شکل انفرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به عنوان اولین کوهنورد دنیا به کوه 8126 متری نانگاپاربات صعود کرد. قبل از بول 31 کوهنورد در راه رسیدن به قله نانگاپاربات جانشان را از دست دادند. گویی نانگاپاربات قتل گاه کوهنوردان بود و از این رو به آن لقب “کوهستان قاتل” دادند. اما کوهستان قاتل برای هرمان بول زندگی بخش بود. همراه هرمان بول در این صعود otto kempter از سرعت کافی برخوردار نبود و هرمان بول قسمت آخری مسیر را که شامل 17 ساعت کوهنوردی تا قله بود، به شکل انفرادی طی کرد. او که زمان رفت تا برگشتش به کمپ آخر 41 ساعت به درازا کشید در ارتفاع 8000 متری مجبور به شبمانی اجباری(بیواک) بدون چادر و کیسه خواب شد. او نه تنها اولین انسان تاریخ است که به نانگاپاربات صعود کرد بلکه اولین صعود انفرادی و اولین صعود بدون کپسول اکسیژن در یک کوه هشت هزارمتری را نیز به نام خود ثبت کرد. او بعدها در خاطراتش عنوان کرد که آن شب در ارتفاع 8000 متری تا صبح شخصی نامشخص در کنارش نشسته بود و با توجه به کمبود اکسیژن و توهم ناشی از آن شاید این اولین باری بود که روح معروف کوه های هیمالیا و قراقروم توسط کوهنوردان رویت شد!

هرمان بول در اولین صعود قله نانگاپاربات

⁠هرمان بول بعد از رسیدن به قله نانگا پاربات این عکس نه چندان با کیفیت را ثبت کرد. عکسی که شاید هیچ یک از جنبه های زیبایی شناختی عکاسی را نداشته باشد اما یکی از معروف ترین عکس های تاریخ کوهنوردی شد. هرمان بول بر روی قله نانگاپاربات، کوهستان قاتل در بالاترین نقطه کوهی که قبل از او 31 کوهنورد در راه رسیدن به آن کشته شدند. عکسی معروف از هرمان بول، تنها و بدون کپسول اکسیژن

کفش های هرمان بول در صعود نانگاپاربات

⁠به این کفش ها نگاه کنید… شاید در نگاه اول این کفش های چرم مستعمل و نه چندان زیبا نظرتان را جلب نکند. واقعیت امر این است که شاید برای صعود یک کوه معمولی هم از این کفش ها استفاده نکنید. اما این ها یک جفت کفش معمولی نیستند. این کفش های کوهنورد افسانه ای هرمان بول است و درست همان کفش هایی که در صعود تاریخی نانگاپاربات به پا داشت. با همین کفش ها بدون استفاده از کپسول اکسیژن 41 ساعت در منطقه مرگ کوهنوردی کرد و با همین کفش ها یک شب را در ارتفاع 8000 متری بدون چادر و کیسه خواب به صبح رساند.

“من به کوهستان تعلق ندارم اما چرا نمی توانم بدون کوه ها زندگی کنم؟ اندیشه من، رویای من و تمام عمر من تا به امروز چیزی جز کوهستان نیست” – هرمان بول

هرمان بول که در جریان صعود نانگاپاربات دچار یخ زدگی انگشتانش شده بود بعدها همچنان به کوهنوردی خود ادامه داد. در سال 1957 گروهی از کوهنوردان اتریشی برنامه ای برای کوه های قراروم ترتیب دادند. این برنامه یک هدف اصلی داشت و آن اولین صعود موفق به کوه برودپیک بود. مارکوس اشموک سرپرست تیم از هرمان بول به عنوان کوهنورد باتجربه دعوت کرد تا در این صعود به آن ها کمک کند. کورت دیمبرگر و فریتز وینترستلار دیگر اعضای تیم بودند. این صعود نیز قرار بود بدون باربر ارتفاع، با کمترین تجهیزات و بدون استفاده از کپسول اکسیژن انجام شود. در روز صعود تیم چهار نفره به دو گروه تقسیم شد. کورت دیمبرگر و هرمان بول در تیم دوم و کمی قبل تر از اشموک و وینترستلار مشغول صعود بودند. در ارتفاع 7900 متری اما درد یخ زدگی انگشتان هرمان بول از برنامه نانگاپاربات دوباره به سراغش آمد. کورت دیمبرگر تصمیم گرفت که چندمتر آخر را انفرادی صعود کند و قرار شد هرمان بول به پایین برگردد. تیم اول به قله رسید و کورت دیمبرگر نیز کمی بعد به قله رسید اما زمانی که بر روی قله بود متوجه شد هرمان بول با فاصله کمی در حال رسیدن به قله است و کمی بعد هرمان بول نیز به قله رسید تا اولین صعود موفق کوه برودپیک در تاریخ ثبت شود.

هرمان بول بر روی قله برودپیک

⁠هرمان بول برروی قله برودپیک در صعودی سبک بار و بدون کپسول اکسیژن در سال 1957 هرمان بول اولین انسان تاریخ است که اولین صعود موفق دو کوه هشت هزاری را انجام داد

چند روز بعد از اتمام پروژه صعود کوه برودپیک هرمان بول و کورت دیمبرگر تصمیم به صعود کوه صعود نشده ی چگولیزا به ارتفاع 7665 متر گرفتند. سبک این صعود نیز مشخص بود. این سبک صعود هرمان بول و کوهنوردان اتریشی بعدها عنوان “سبک آلپی” را به خود گرفت ولی در زمان صعودهای هرمان بول چنین اصطلاحی در ادبیات کوهنوردی جهان مرسوم نبود. بول و دیمبرگر در طی 3 روز بدون اکسیژن و با کمترین تجهیزات ممکن خود را به ارتفاع 6700 متری کوه چگولیزا رساندند. در 28 ژوئیه 1957 در ساعت 5 صبح این دو شروع به صعود نهایی برای رسیدن به قله کردند. در جریان صعود نهایی هرمان بول خطاب به کورت دیمبرگر آن روز را شادترین روز زندگی اش عنوان می کند و مناظر اطراف را رویایی ترین مناظری که او تا کنون دیده است عنوان می کند.
درست چند ساعت بعد از این طوفانی در می گیرد. بول و دیمبرگر که طناب کافی هم نداشتند تصمیم به بازگشت میگیرند. کورت دیمبرگر اینطور تعریف می کند:
“ناگهان طوفان مهیبی درگرفت، در مسیر ناگهان احساس کردم که زیر پایم در حال لرزش است، بی درنگ خودم را به سمت دیگر پرتاب کردم و ناگهان نقابی از زیر پایم شکست، در این لحظه منتظر بودم صدایی از هرمان بول بشنوم اما صدایی نیامد سریع به پایین نگاه کردم و لحظه ای دیدم که او همراه با بهمن در حال سقوط به اعماق دره های این کوه است”

آخرین عکس هرمان بول در کوه چگولیزا

⁠عکس سمت چپ: هرمان بول در جریان صعود کوه چگولیزا در روز صعود عکس سمت راست: ردپای هرمان بول بر روی برف مشخص است. دقایقی پس از این عکس در محلی که در عکس مشخص شد بر اثر طوفان و برگشت، نقاب برفی می شکند و هرمان بول برای همیشه در دره های کوه چگولیزا آرام می گیرد

هرمان بول با سقوط بیش از 900 متر به اعماق کوه جان خود را از دست داد و پیکر او هرگز یافت نشد. هرمان بول در کوه هایی که جزئی از زندگی اش بود آرام گرفت اما تاثیری که او بر کوهنوردی جهان گذاشت همچنان بعد از 6 دهه با قدرت جاریست.
رینهولد مسنر در ستایش از هرمان بول چنین می گوید:
“اگر او 40 سال دیرتر به دنیا می آمد قطعا به پر افتخارترین کوهنورد زمان تبدیل می شد، زمانی که خبر مرگ او را شنیدم بسیار گریستم”

 

منابع:

سامیت پست

آلپینیست

ویکیپدیا

 
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

 

 

او یک ستاره نوظهور بود

نویسنده: مسعود فرح بخش

کارل آنترکرشر (karl unterkircher) کوهنورد سبک آلپی در 27 اوت 1970 در تیرول جنوبی ایتالیا متولد شد. او از 15 سالگی به کوهنوردی روی آورد و در 1997 با موفقیت دوره راهنمای کوهستان منطقه آلپ را پشت سر گذاشت. اما بزرگ ترین موفقیت آنترکرشر که برایش شهرت جهانی رقم زد و نامش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرد در سال 2004 اتفاق افتاد.
وی در آن سال و در طول فقط 63 روز با موفقیت و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به اولین و دومین قلل مرتفع جهان یعنی اورست و k2 صعود کرد تا تنها کوهنوردی در جهان باشد که به این موفقیت دست پیدا کرده است.
دومین صعود موفق کوه Genyen (دومین کوه مرتفع چین که اولین بار در 1986 صعود شد) و گشایش مسیر نو در رخ شمالی گاشربروم 2 از موفقیت های دیگر این کوهنورد نام آشنا است.
او چندین نشان و جایزه مختلف از جمله نشان شوالیه کشور ایتالیا را از نخست وزیر کشور دریافت کرد.
در سال 2008 آنترکرشر در جریان تلاش برای گشایش مسیر نو در کوه نانگاپاربات با سقوط به شکاف یخی جان خود را از دست داد. بعد از مرگ او رینهولد مسنر در وصف او گفت:
“او یک ستاره نو ظهور در دنیای کوهنوردی بود”
خانواده و دوستان آنترکرشر برای زنده نگاه داشتن نام و یاد او جایزه ای را به نامش ثبت کردند که هر دو سال به کوهنوردانی سبک آلپی که به انجام کارهای شاخص می پردازند اختصاص می یابد. اولین “جایزه آنترکرشر” را کوهنورد فقید و نام آشنا یولی استک در سال 2010 کسب کرد.

عکس: کارل آنترکرشر بر روی قله k2

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

رهبرِ جنگجویان یخی ؛ آندری زاوادا

نویسنده: مسعود فرح بخش

در 16 ژوئیه 1928 در خانوده متوسط لهستانی کودکی به دنیا آمد که بعدها کوهنورد، نویسنده، عکاس و سرپرست مهم ترین صعودهای تاریخ کوهنوردی جهان شد. آندری زاوادا در دوران مدرسه به مطالعه فیزیک پرداخت و در رشته فیزیک و ژئو فیزیک مدرک مهندسی را کسب کرد. او حد فاصل سال های 1955 تا 1993 در آکادمی علوم لهستان مشغول به کار بود. زاوادا سرپرستی به معنای واقعی و رهبری کارکشته بود.

در سال 1959 آندری زاوادا اولین صعود زمستانی خط الراس کوهستان تاتراس در مرز اسلواکی و لهستان را در 19 روز با موفقیت انجام داد. کوهستان تاتراس که بلند ترین قله آن 2655 متر ارتفاع دارد مجموعه ای از چند قله و از نقاط مهم کوهنوردی در کشور لهستان است. بسیاری از نوابغ کوهنورد لهستان که بعدها به “جنگجویان یخی” شهره شدند در همین کوهستان کوهنوردی جدی خود را آغاز و رشد کردند. آندری زاوادا برای شناخت توان فنی و بدنی کوهنوردان جوان همیشه از آنها می پرسید که در کوهستان تاتراس چه برنامه هایی انجام دادید تا توان فنی و بدنی آن ها را تخمین بزند.

این مرد سرسخت لهستانی در سال 1959 سرپرست تیم لهستانی برای صعود قله “کنیانگ چش” بود. کنیانگ چش هشتمین کوه مرتفع پاکستان و بیست و یکمین کوه مرتفع دنیا به ارتفاع 7852متر است که در این اکسپدیشن برای نخستین بار صعود شد. آندری زاوادا یکی از صعود کنندگان این کوه بود.

در سال 1973 زاوادا به همراه تادوش پیتروفسکی اولین صعود زمستانی کوه نوشاخ را انجام دادند. این کوه به ارتفاع 7492متر تا آن زمان اولین کوه هفت هزاری و بالاترین ارتفاعی بود که کوهنوردانی در زمستان به قله آن رسیدند.

او در سال 1974 به همراه آندری هنریخ تا ارتفاع 8250 متری کوه لوتسه در زمستان صعود کرد. آنها اولین انسان های تاریخ بودند که موفق به لمس ارتفاع 8000 متر در زمستان شدند.

سال 1980 زاوادا سرپرستی یکی از به یادماندنی ترین اکسپدیشن های تاریخ کوهنوردی جهان را بر عهده داشت. در جریان این صعود کریستف ویلیچکی و لزک سیچی موفق به صعود مرتفع ترین نقطه جهان، قله اورست در زمستان شدند. اورست اولین کوه هشت هزارمتری بود که در زمستان صعود شد.

جنگجویان یخی همچنان به سرپرستی آندری زاوادا به جدال با برف و یخ پرداختند. در سال 1985 او سرپرست اکسپدیشن زمستانی کوه چوآیو بود. در جریان این صعود موفق، کوه چوآیو برای اولین بار در زمستان توسط ماچیچ باربکا و ماچیچ پاویلکوفسکی صعود شد. این صعود تنها صعود یک هشت هزاری در زمستان است که با گشایش مسیر جدید همراه بود.

آندری زاوادا رهبر و سرپرست مهم ترین اکسپدیشن های تاریخ کوهنوردی

کوهنورد و سرپرست نام دار جهان ؛ آندری زاوادا

در سال 1988 سه گانه ی سرپرستی زاوادا در زمستان هشت هزاری ها با سرپرستی اکسپدیشن لوتسه و صعود موفق کریستف ویلیچکی به این کوه، کامل شد.

آندری زاوادا عضو افتخاری آلپاین کلاب بریتانیا و عضو افتخاری GHM فرانسه است. رهبر و سرپرست دوران طلایی کوهنوردی لهستان و جهان در سال 2000 در سن 72 سالگی دیده از جهان فروبست.

 

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

ابَر کوه های سامانه خورشیدی

نویسنده: مسعود فرح بخش

زمانی که کوه اورست به عنوان بام دنیا شناخته شد مردم صعود به آن را غیرممکن می دانستند. از اواخر قرن نوزدهم زمزمه های صعود به بام جهان شکل گرفت تا اینکه سرانجام در نیمه قرن بیستم این غیر ممکن، ممکن شد. بعد از این انقلاب کوهنوردی هر روز حد و مرزهای کوهنوردی شکسته شد و هر غیرممکنی که بود به سرانجام رسید. قطعا در طی چند دهه آینده هیچ غیرممکنی در کوهنوردی دنیا وجود نخواهد داشت.
حس ماجراجویی انسان همواره دلیلی بوده برای پیشرفت و امروز این حس ماجراجویی نگاهی فراتر از مرزهای کره زمین دارد. کوهنوردی در کرات دیگر چیزی است که امروز غیرممکن بنظر می رسد درست مانند صعود به اورست در قرن های گذشته! اما شاید در چندقرن آینده چنین تیتری را در روزنامه های آن زمان شاهد باشیم:

“کوهنوردی از کره زمین به بام مریخ صعود کرد”

بله مریخ جایی که هنوز بشر سطح آن را لمس نکرده است اما صعود به ارتفاعات مریخ و به خصوص بام مریخ قطعا برای هر کوهنوردی وسوسه کننده است چرا که ارتفاع “کوه المپوس” از بلندترین ارتفاعات زمین بسیار بلندتر است.
کوه غول پیکر و آتشفشانی المپوس در مریخ 22000 متر ارتفاع دارد اما چون در سطح مریخ آب وجود ندارد مبنای اندازه گیری ارتفاع، ریشه کوه محسوب می شود و این مقیاس متفاوت با چیزی است که ما برای زمین می شناسیم. هرچند این کوه برای صعود بسیار مرتفع است اما نیروی گرانش کمتر در مریخ شاید کمکی باشد به کوهنوردان برای صعود آسان تر چراکه یک کوله پشتی 25 کیلوگرمی در مریخ فقط 9 کیلوگرم وزن خواهد داشت!
اگر مقیاس ارتفاع سنجی از ریشه کوه را وارد زمین کنیم یا به عبارت ساده تر اگر تمام آب های کره زمین خشک شوند آن گاه “کوه مائو ناکی” در هاوایی با 10200 متر ارتفاع مرتفع ترین نقطه زمین است( این کوه 4195متر ارتفاع از سطح آب های آزاد دارد) و کوه اورست فقط 4900 متر ارتفاع خواهد داشت.
اگر حس ماجراجویی در کوهنوردان قرن های بعد همچنان قوی باشد قطعا به سمت “کوه ری سیلوا” در سیارک وستا خواهند رفت.
در سال 2011 کوه ری سیلوا در سیارک وستا که دومین جرم بزرگ در کمربند سیارکی سامانه خورشیدی است با ارتفاعی حدود 23000 متر، مرتفع ترین کوه سامانه خورشیدی شناخته شد. این کوه در مرکز یک دهانه ی برخوردی واقع شده است.

عکس: کوه المپوس مریخ توسط مریخ نورد وایکینگ 1 در سال 1976

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام “وبسایت بام ایران ، 5610متر” مجاز است

سقوط به اعماق k2

نویسنده: مسعود فرح بخش

در 10 ژوئیه 1986 کوهنورد نامدار لهستانی “تادوش پیتروفسکی” (Tadeusz Piotrowski)  بعد از صعود قله k2 و در حین فرود بر اثر سقوط جان خود را از دست داد. او که در هنگام مرگ 46 سال سن داشت یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ کوهنوردی است.
شاید بتوان صعود زمستانی نوشاخ افغانستان به ارتفاع 7492 متر در سال 1973 به همره آندری زاوادا را شاخص ترین کار کوهنوردی پیتروفسکی و یکی از کارهای شاخص دنیای کوهنوردی نام برد. در آن سال نوشاخ اولین قله هفت هزار متری و بلندترین قله جهان بود که در زمستان صعود شد. صعودی که هرگز در تاریخ کوهنوردی تکرار نشد!
بسیاری صعودهای زمستانی دیگر در آلپ و صعود قلل تیریچ میر و راکاپوشی از دیگر صعودهای مهم پیتروفسکی بود.
در سال 1986 پیتروفسکی در حین اجرای برنامه ای جان خود را از دست داد که نه تنها شاخص ترین برنامه کوهنوردی او بود بلکه تا به امروز از آن اکسپدیشن به عنوان یکی از به یادماندنی ترین صعودهای همه دوران های کوهنوردی یاد می شود.
در 8 ژوئیه 1986 پیتروفسکی به همراه همنورد نام آشنایش یرزی کوکوچکا موفق به صعود کوه سرسخت k2 از مسیر بسیار دشوار و بسیار خطرناک دیواره جنوبی این کوه شد. مسیری که به “مسیر لهستانی ها” در k2 مشهور شد و رینهولد مسنر کوهنورد مشهور دنیا از آن به عنوان “مسیر خودکشی” یاد کرد. این صعود نفس گیر نه تنها هرگز در تاریخ کوهنوردی دنیا تکرار نشد بلکه حتی هیچ کوهنورد دیگری بر روی این مسیر مجدد تلاش نکرد.

نابغه های کوهنوردی دنیا

تادوش پیتروفسکی(چپ) و یرزی کوکوچکا(راست)

دو روز بعد از لمس قله k2، پیتروفسکی و کوکوچکا در حال فرود از یال آبروزی بودند که ناگهان در ارتفاع 7900 متری کرامپون ها یا همان یخ شکن های کفش پیتروفسکی از پایش جدا می شود و این نابغه کوهنوردی برای همیشه در اعماق کوه k2 آرام می گیرد.

پیتروفسکی در طول دوران حیاتش برای دستاوردهای ورزشی اش 4 بار بالاترین مدال ورزشی کشور لهستان را کسب کرد.

 

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

دماوند را رها کنید…

نویسنده: مسعود فرح بخش

 

بام ایران، دیو سپید، کوه کوه ها، نماد سرزمین ایران، نماد صلابت و ایستادگی یک قوم، مقصد نهایی کوهنوردان ایران، شکوه یخچال ها، دره و رودها، جایی که زمین به آسمان گره می خورد…

همه این ها توصیف هایی از یک نام هستند نامی به طولانی تاریخ سرزمین پارس، نامی به بزرگی دشت های فلات ایران، نامی به بلندای دماوند، دیو سپید دل در آتشِ پای در بند، نامی که برای این مردم فراتر از یک کوه است. دماوند این پدرِ پیرِ سرزمین ایران که هزاران سال است سایه‌اش را بر این سرزمین گسترانده است.

 

بلندترین کوه آتشفشانی آسیا و این پدر پیر سرزمینمان این روزها حال و روز خوشی ندارد. انواع نامهربانی‌‌ها و بد رفتاری هایی که در این سال‌ها در حق این کوه شده باعث وخامت اوضاع زیست محیطی کوه دماوند شده است. اما اخیرا جدای از اوضاع نابسامان دماوند، عده ای سودجو در حال ماهیگیری از این آب گل آلود هستند. سودجویانی که با دست اندازی بر این کوهِ سرمایه ملیِ کشور که متعلق به همه‌ی مردم است در اقدامی خودسر و خلاف قانون اقدام به ایجاد سدی برای عبور و مرور کوهنوردان کردند. سدی که به راه‌بند دماوند در ابتدای جاده خاکی جبهه جنوبی کوه دماوند معروف است. راه‌بندی که همه توضیحات و توصیفات توسعه پایدار را نقض کرده و راه را برای توسعه‌ی جیب افرادی محدود باز کرده است. راه‌بندی غیر قانونی که توسط شهرداری رینه در آن نقطه ایجاد شده و به شکل غیر قانونی اقدام به اخذ ورودی به مبلغ 15000 تومان می‌کند. مبلغی که تا به امروز مشخص نیست در کجا و چگونه خرج شده و چه نفع و سودی به حال کوهنوردان و محیط زیست دماوند داشته است. نکته جالب این‌که همین شهرداری رینه در حالی به بهانه های مختلف از جمله انتقال زباله کوهنوردان به پایین دست این مبالغ را از کوهنوردان اخذ می کند که خود زباله‌های شهر رینه را در اقدامی غیرقانونی دیگر در کوهپایه های این سرمایه ملی کشور رها می‌کند.

راهبند غیرقانونی دماوند

اخذ ورودی 15000 تومانی در مکانی با اسم کوهستان پارک قله دماوند!

photo_۲۰۱۷-۰۷-۰۸_۱۳-۳۳-۱۸

در کنار این باید مبلغ 200 هزار تومانی رفت و برگشت از ابتدای جاده خاکی تا گوسفندسرا را که فقط خودرو‌های محلی مشخص اجازه عبور و مرور را دارند اضافه کرد و اگر در این مافیا قیمت بالا و غیرمنصفانه قاطرهای دماوند برای حمل بار به بارگاه سوم را لحاظ کنید متوجه خواهید شد که امروز صعود به بام ایران هزینه ای گزاف برای قشر کوهنورد دارد. هزینه ای که اگر صرف حفظ محیط زیست و منجر به توسعه‌ای پایدار با یک بازی دو سر برد می‌شد جای گله نبود اما این هزینه ها امروز فقط منجر به توسعه‌ی جیب عده ای مشخص شده است.

 

شاید اگر امروز آرش کمانگیر در جمع ما بود بر اثر هزینه های زیاد، غیرمنطقی و غیرقانونی کوهنوردی در دماوند قید صعود به بام ایران را می‌زد و تیرش را از کوه دیگری از چله کمان رها می کرد تا به گسترش و چاق شدن این مافیا کمک نکرده باشد.

 

امروز جامعه کوهنوردی کشور فقط یک خواسته مشخص از شهرداری رینه دارد و آن اینکه با پایان دادن به اقدامات غیر قانونی خود دماوند را رها کند تا این سرمایه ملی کشور که براساس مصوبه 221 شورای عالی محیط زیست در 21 خرداد 1381 به عنوان نخستین اثرطبیعی ملی کشور و جز مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست و در سی اُم تیر 1387 در فهرست آثار ملی و تحت حفاظت و اداره‌ی دولت و در عین حال نامزد اصلی ایران برای دومین اثر طبیعی جهانی جهت ثبت در میراث طبیعی یونسکو است توسط افرادی دل‌سوز و کاردان ادراه شود.

 

امروز خواسته‌ی کوهنوردان #نه_به_راهبند_دماوند است…

#نه_به_راهبند_دماوند

 

عکس ها از کانال تلگرامی امین معین (گرین مانت)

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جردن رومرو ؛ پسری با ژن کوهنوردی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

در ورزش های مختلف همواره افرادی هستند که دست به کارهای خاص و شاخص می زنند. این افراد شاید در رشته ورزشی خود بهترین نباشند اما بی شک استثنا هستند و کوهنوردی نیز از این قاعده جدا نیست. برای این که در کوهنوردی استثنا باشی نیاز نیست که کوکوچکا یا مسنر باشی بلکه فقط کافیست “جردن رومرو” باشی تا در تاریخ کوهنوردی نامی جاودان پیدا کنی. ظاهرا کوهنوردی به طور خاص در ژن جردن رومرو است چراکه هنگامی که بسیاری از کودکان در سرتاسر دنیا مشغول بازی های کودکانه بودند، او بی وقفه و خستگی ناپذیر در حال صعود به بالاترین قلل این کره خاکی بود.

جوردن رومرو متولد 1996 در کالیفرنیای آمریکا است و کودکی او با کوهنوردی گره خورده است. جردن زمانی که فقط 10 سال سن داشت بر بلندای بام آفریقا، کلیمانجارو ایستاد. این شروع کوهنوردی حرفه ای برای این پدیده جوان دنیای کوهنوردی بود. او در فاصله سه سال بعد کوه های آکونکاگوا در آرژانتین(قاره آمریکای جنوبی)، دنالی در آلاسکا(قاره آمریکای شمالی)، کارستنز در اندونزی(قاره اقیانوسیه) و البروس در روسیه(قاره اروپا) را صعود کرد که تا فقط با 12 سال سن 5 قله از هفت قله مرتفع هفت قاره را صعود کرده باشد.

برای اینکه نام جردن رومرو در بین کوهنوردان فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره ثبت شود دو غول دیگر را در پیش رو داشت. کوه اورست در آسیا و کوه وینسون در قطب جنوب.

امروزه علم ثابت کرده است که کوهنوردی در ارتفاعات بالا برای کودکان نه تنها مفید نیست بلکه می تواند باعث بروز آسیب های جدی در آن ها شود. جردن برای صعود به اورست دو راه داشت یا چند سال صبر کند و یا خطر کند. او گزینه دوم را انتخاب کرد و زیرنظر پزشک اختصاصی اش به همراه پدر، مادر و سه شرپای اختصاصی راهی اورست شد. او در سال 2010 در حالی که فقط 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داشت با تلاشی تاریخی بر بلندای بام دنیا ایستاد تا تبدیل به جوان ترین فاتح تاریخ کوه اورست شود. جردن رومرو در حالی به اورست صعود کرد که شکسته شدن رکوردش بسیار بعید به نظر می رسد. رکورد قبلی متعلق به دخترنپالی به نام مینگ کیپا بود که در سال 2003 با 15 سال سن به اورست صعود کرده بود.

اما برای رومرو این پایان کار نبود. او سال بعد راهی قطب جنوب شد و با صعود به کوه وینسون تبدیل به جوان ترین فاتح هفت قله ی هفت قاره شد.

جوردن رومرو دو کتاب از داستان صعودش به اورست را به چاپ رسانده است. این استثنای کوهنوردی هم اکنون 21 سال سن دارد و پروژه بعدی او صعود به 50 قله مرتفع 50 ایالت آمریکا است.

منبع: ویکی پدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است