نوشتهها
او یک ستاره نوظهور بود
نویسنده: مسعود فرح بخش
کارل آنترکرشر (karl unterkircher) کوهنورد سبک آلپی در 27 اوت 1970 در تیرول جنوبی ایتالیا متولد شد. او از 15 سالگی به کوهنوردی روی آورد و در 1997 با موفقیت دوره راهنمای کوهستان منطقه آلپ را پشت سر گذاشت. اما بزرگ ترین موفقیت آنترکرشر که برایش شهرت جهانی رقم زد و نامش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرد در سال 2004 اتفاق افتاد.
وی در آن سال و در طول فقط 63 روز با موفقیت و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به اولین و دومین قلل مرتفع جهان یعنی اورست و k2 صعود کرد تا تنها کوهنوردی در جهان باشد که به این موفقیت دست پیدا کرده است.
دومین صعود موفق کوه Genyen (دومین کوه مرتفع چین که اولین بار در 1986 صعود شد) و گشایش مسیر نو در رخ شمالی گاشربروم 2 از موفقیت های دیگر این کوهنورد نام آشنا است.
او چندین نشان و جایزه مختلف از جمله نشان شوالیه کشور ایتالیا را از نخست وزیر کشور دریافت کرد.
در سال 2008 آنترکرشر در جریان تلاش برای گشایش مسیر نو در کوه نانگاپاربات با سقوط به شکاف یخی جان خود را از دست داد. بعد از مرگ او رینهولد مسنر در وصف او گفت:
“او یک ستاره نو ظهور در دنیای کوهنوردی بود”
خانواده و دوستان آنترکرشر برای زنده نگاه داشتن نام و یاد او جایزه ای را به نامش ثبت کردند که هر دو سال به کوهنوردانی سبک آلپی که به انجام کارهای شاخص می پردازند اختصاص می یابد. اولین “جایزه آنترکرشر” را کوهنورد فقید و نام آشنا یولی استک در سال 2010 کسب کرد.
عکس: کارل آنترکرشر بر روی قله k2
منبع: ویکیپدیا
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
سقوط به اعماق k2
نویسنده: مسعود فرح بخش
در 10 ژوئیه 1986 کوهنورد نامدار لهستانی “تادوش پیتروفسکی” (Tadeusz Piotrowski) بعد از صعود قله k2 و در حین فرود بر اثر سقوط جان خود را از دست داد. او که در هنگام مرگ 46 سال سن داشت یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ کوهنوردی است.
شاید بتوان صعود زمستانی نوشاخ افغانستان به ارتفاع 7492 متر در سال 1973 به همره آندری زاوادا را شاخص ترین کار کوهنوردی پیتروفسکی و یکی از کارهای شاخص دنیای کوهنوردی نام برد. در آن سال نوشاخ اولین قله هفت هزار متری و بلندترین قله جهان بود که در زمستان صعود شد. صعودی که هرگز در تاریخ کوهنوردی تکرار نشد!
بسیاری صعودهای زمستانی دیگر در آلپ و صعود قلل تیریچ میر و راکاپوشی از دیگر صعودهای مهم پیتروفسکی بود.
در سال 1986 پیتروفسکی در حین اجرای برنامه ای جان خود را از دست داد که نه تنها شاخص ترین برنامه کوهنوردی او بود بلکه تا به امروز از آن اکسپدیشن به عنوان یکی از به یادماندنی ترین صعودهای همه دوران های کوهنوردی یاد می شود.
در 8 ژوئیه 1986 پیتروفسکی به همراه همنورد نام آشنایش یرزی کوکوچکا موفق به صعود کوه سرسخت k2 از مسیر بسیار دشوار و بسیار خطرناک دیواره جنوبی این کوه شد. مسیری که به “مسیر لهستانی ها” در k2 مشهور شد و رینهولد مسنر کوهنورد مشهور دنیا از آن به عنوان “مسیر خودکشی” یاد کرد. این صعود نفس گیر نه تنها هرگز در تاریخ کوهنوردی دنیا تکرار نشد بلکه حتی هیچ کوهنورد دیگری بر روی این مسیر مجدد تلاش نکرد.
دو روز بعد از لمس قله k2، پیتروفسکی و کوکوچکا در حال فرود از یال آبروزی بودند که ناگهان در ارتفاع 7900 متری کرامپون ها یا همان یخ شکن های کفش پیتروفسکی از پایش جدا می شود و این نابغه کوهنوردی برای همیشه در اعماق کوه k2 آرام می گیرد.
پیتروفسکی در طول دوران حیاتش برای دستاوردهای ورزشی اش 4 بار بالاترین مدال ورزشی کشور لهستان را کسب کرد.
منبع: ویکیپدیا
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
باشگاه هشت هزاری ها
نویسنده: مسعود فرح بخش
از بین هزاران کوه سرتاسر زمین فقط چهارده تای آنها به هشت هزاری ها معروف هستند. چهارده کوه مستقل زمین که ارتفاعشان از سطح دریا به بیش از 8000 متر میرسد. این کوهها همگی در رشتهکوههای هیمالیا و قراقروم در قارهٔ آسیا قرار دارند.
اولین تلاش بر روی یک کوه هشت هزار متری مربوط به سال 1895 در “نانگاپاربات” بود .
بعد از تلاش های بسیار سرانجام اولین کوه هشت هزار متری که صعود شد “آناپورنا” در سال 1950 بود.
از شروع دهه 50 کوه های سر به فلک کشیده دنیا یکی پس از دیگری در فصول مختلف صعود شدند تا اینکه سرانجام در سال 1986 رینهولد مسنر کوهنورد نامدار ایتالیایی با صعود به قله لوتسه فصل جدیدی در تاریخ کوه های هشت هزار متری باز کرد.
وی در طی زمان 16 سال و سه ماه و 7 روز موفق به صعود تمامی 14 قله بالای هشت هزار متر دنیا شد و نام خود را به عنوان اولین انسانی که تمامی این قلل را صعود کرد در تاریخ کوهنوردی جاودانه ساخت.
درست یکسال بعد از مسنر کوهنوردی جسور و تکرار نشدنی به نام “یرزی کوکوچکا” از لهستان موفق شد در طی فقط در 7سال و 11ماه و 14 روز تمامی این قلل را صعود کند و به عنوان نفر دوم وارد باشگاه هشت هزاری ها شود.
باشگاه هشت هزاری ها در واقع به فهرستی از کوهنوردانی اتلاق می شود که موفق به صعود هر 14 قله هشت هزاری می شوند.
برای اینکه سومین انسان وارد باشگاه هشت هزاری ها شود 9 سال زمان لازم بود تا ارهارد لورتان در سال 1995 بعنوان نفر سوم وارد باشگاه هشت هزاری ها شود.از آن سال تا کنون تقریبا هر سال به لیست باشگاه هشت هزاری ها افزوده می شود.
تعداد افرادی که به قله های مختلف هشت هزار متری صعود کرده اند بیش از سه هزار نفر هستند اما از این سه هزار نفر فقط تعداد بسیار اندکی موفق به صعود هر 14 قله ی بالای هشت هزار متر شدند. این نشان می دهد که صعود به تمامی این 14 قله کاری بس بزرگ و دشوار است.
کمترین زمان رسیدن به باشگاه هشت هزاری ها در اختیار چانگ هو کیم از کره جنوبی در زمان هفت سال و 10 ماه و 6 روز و بیشترین زمان رسیدن به باشگاه هشت هزاری ها متعلق به ماریو پانزری از ایتالیت به مدت 23 سال و 7 ماه و 21 روز است.
در سال 2010 ادورنه پاسابان به عنوان نخستین کوهنورد زن موفق به صعود به هر 14 قلهٔ هشت هزار متری شد.
در زیر برای اولین بار در یک وبسایت فارسی زبان لیست کامل باشگاه هشت هزاری ها را می توانید دانلود کنید:
《فهرست باشگاه هشت هزاری ها – به روز رسانی تا سال 2014(کلیک کنید)》
عکس بالای صفحه: خانم ادورنه پاسبان اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها در کوه k2
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
جنگجویان یخی
نویسنده: مسعود فرح بخش
صعود زمستانی به قلل هیمالیا ، غیر ممکنی بود که با اراده ی لهستانی ها ممکن شد
در دهه 50 ، 60 و 70 میلادی اوج شکوفایی کوهنوردی در قلل مرتفع هیمالیا و قراقروم بود ، در حالیکه بسیاری از اولین های تاریخ کوهنوردی در ارتفاعات بلند در همین سال ها شکل گرفت لهستانی ها در کشور خود اجازه خروج و شرکت در اکسپدیشن های هیمالیا نداشتند ، اوضاع اقتصادی اسفناک آن روزهای لهستان هم اجازه سفر به این گوشه از دنیا را نمی داد ، تا اینکه در اواسط دهه 70 کم کم پای لهستانی ها به هیمالیا باز شد اما درست در زمانیکه بسیاری از رکوردها به ثبت رسیده بود و بسیاری از غیر ممکن ها در هیمالیا ممکن شده بود.
کوهنوردان لهستانی باید ثابت می کردند که بهترین در دنیا هستند و برای اینکار باید تنها غیر ممکن موجود در هیمالیا را ممکن می کردند و آن چیزی نبود جز صعود زمستانی به یک قله ی بالای هشت هزار متر برای اولین بار در تاریخ کوهنوردی.
زمانیکه رینهولد مسنر به همراه پیتر هابلر در سال 1978 بدون کپسول اکسیژن به اورست صعود کردند فقط و فقط تنها یک غیر ممکن دیگر در هیمالیا باقی ماند غیر ممکنی که درست دو سال بعد در فوریه 1980 توسط کریستوف ویلیچکی کوهنورد نامدار لهستانی و لژک سیچی ممکن شد .
زمانی که ویلیچکی با بیسیم خود یک پیام کوتاه به بیس کمپ مخابره کرد و آن پیام شروع فصل جدید در تاریخ هیمالیا نوردی بود : ” مــــا روی قــــــله هســـتیـــــم ” پیامی کوتاه از بلند ترین نقطه ی زمین ولی اینبار در فصل زمستان .
اولین هشت هزاری لهستانی ها و اولین کوه هشت هزار متری که در زمستان صعود شد از قضا بلندترین آنها نیز بود. صعود زمستانی به کوه اورست تا آن تاریخ بزرگترین غیر ممکن تاریخ کوهنوردی بود که به وقوع پیوسته بود.
لهستانی های قدرتمند که “جنگجویان یخی” لقب گرفته بودند در حد فاصل سال 1980 تا 1988 موفق شدند 7 قله از چهارده قله ی بالای هشت هزار متری را صعود کنند.
اورست در سال 1980(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان)
ماناسلو در سال 1984
دائولاگری در سال 1985
چوآیو در سال 1985
کانگچن چونگا در سال 1986
آناپورنا در سال 1987
لوتسه در سال 1988(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان به صورت سولو و انفرادی توسط ویلیچکی)
در این بین یرزی کوکوچکای افسانه ای با 4 صعود زمستانی(کانگجن چونگا ، دائولاگری ، آناپورنا ، چوآیو ) و کریستوف ویلیچکی با 3 صعود(کانگجن چونگا ، لوتسه ، اورست) نامشان در تاریخ جاودانه شد.
لهستانی ها تا سال 2005 حاکم هیمالیا در زمستان بودند تا اینکه پدیده ای به نام “سیمون مورو” ظهور کرد
در سال 2005 سیمون مورو ی ایتالیایی بهمراه موراوسکی لهستانی شیشاپانگما را صعود کردند تا اولین غیر لهستانی تاریخ باشد که یک کوه هشت هزار متر را برای اولین بار در زمستان صعود کرد.
در سال 2009 سیمون مورو به همراه دنیس اروبکو ، ماکالو را نیز در زمستان صعود کرد تا اولین و تنها صعود زمستانی ماکالو رقم بخورد.
سیمون مورو در سال 2011 بهمراه دنیس اروبکو و کوری ریچاردز گاشربروم 2 را صعود کرد تا عدد فتوحات خود در زمستان را به سه برساند .
این صعود اولین صعود یک کوه هشت هزار متری در پاکستان بود و اولین و آخرین صعود زمستانی در گاشربروم 2.
در سال 2012 و 2013 باز هم لهستانی ها موفق شدند گاشربروم 1 و برودپیک را هم در پاکستان صعود کنند تا 12 قله از 14 قله بالای هشت هزار متر در زمستان صعود شده باشد.
اما صعود سیزدهمین کوه هشت هزاری تاریخ نیز به نام سیمون مورو افسانه ای رقم خورد. او به همراه آلکس تکسیکن و علی سدپارا از پاکستان بعد از چندین تلاش ناموفق در سال های قبل موفق شد در سال 2016 کوه سرسخت نانگاپاربات را در زمستان صعود کند تا با چهار صعود زمستانی نامش را در تاریخ کوه نوردی دنیا برای همیشه جاودان سازد.
اکنون کوه k2 ملقب به کوهستان وحشی ، دومین و مشکل ترین کوه جهان تنها کوه بالای هشت هزار متریست که هنوز کسی موفق به صعود زمستانی آن نشده است. اما غیر ممکن غیر ممکن است …
عکس بالای صفحه: از چپ (دنیس اوروبکو ، سیمون مورو ، کوری ریچاردز) در اولین صعود زمستانی کوه گاشربروم 2
برگرفته از
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
رینهولد مسنر ؛ مردی برای تمام دوران
نویسنده: مسعود فرح بخش
رینهولد مسنر کوهنورد ، ماجراجو ، کاشف ، قطب نورد ، کویرنورد و نویسنده اهل ایتالیا متولد 17 سپتامبر 1944 است، مسنر به قدری بزرگ است که کلمات قادر به وصف او نیستند ؛ او مرد اولین ها و بی شک یکی از بهترین های کوهنوردی در تمام دوران است.
مسنر از دوران کودکی کوهنوردی را زیر نظر پدرش جوزف مسنر شروع کرد . وی زمانیکه تنها 5 سال داشت با پدرش اولین قله ی خود را صعود کرد . او که همراه با پدرش در گوشه ای از آلپ کوهنوردی می کرد کم کم عاشق کوه و صخره شد. مسنر علاقه ی شدیدی به کوهستان آلپ و دولومیت ها داشت( دولومیت ها رشته کوهی در شمال شرقی ایتالیا هستند که به دلیل شکل سوزنی و صخره های سر به فلک کشیده شده خود بسیار معروف می باشند ؛ بلندترین قله دولومیت ها “مارمولودا” با 3343 متر ارتفاع است)
مسنر هشت برادر و یک خواهر داشت. او بعد ها با برادرش گونتر کوهنوردی و با برادر دیگرش هابرت قطب های زمین را پیمایش کرد.
زمانیکه مسنر 13 سال داشت بصورت جدی مشغول فعالیت های کوهنوردی شد و اینکار را بهمراه برادرش گونتر که 11 سال داشت انجام داد.
مسنر در دهه 60 با الهام گرفتن از هرمان بول سبک کوهنوردی آلپی را بنیان نهاد. یعنی کوهنوردی از پای کوه بدون مسیر مشخص ، برقراری کمپ در صورت نیاز بصورت موقت ، حمل کمترین تجهیزات و زمان حداقل برای دستیابی به هدف
در سال 1970 مسنر اولین سفر خودش به هیمالیا را بهمراه برادرش گونتر انجام داد. هدف آنها صعود به قله سرسخت نانگاپاربات از جبهه صعود نشده و بسیار دشوار روپال بود.
مسنر و برادرش گونتر سرانجام به قله رسیدند اما به دلایلی نتوانستند از مسیری که بالا آمده بودند به پایین بروند و در کمال شگفتی بدون طناب ، آذوقه ، کیسه خواب و چادر از جبهه دیامیر که هیچ کوهنوردی در آن نبود تصمیم به فرود گرفتند. دو روز بعد در راه بازگشت تراژدی بزرگی رخ داد. گونتر بر اثر سقوط بهمن کشته شد و خود مسنر بخشی از انگشتان پایش را بعلت سرمازدگی از دست داد. از مسنر کم تجربه در آن زمان برای انجام این صعود بهمراه برادر کم تجربه ترش بسیار انتقاد شد.
مسنر در 1975 گاشربروم 1 را در سه روز از مسیر جدید صعود کرد که این زمان در آن دوره بسیار بی سابقه بود.
مسنر مرد اولین ها بود، او بعد ها بعد از سه تلاش ناموفق سرانجام در 1978 نانگاپاربات را در بزرگ داشت برادرش از جبهه دیامیر بصورت تمام انفرادی و بدون کپسول اکسیژن و بدون حمایت هیچ تیم کوهنوردی صعود کرد. این اولین صعود انفرادی کامل در کوه های 8000 متر بود.
او در همین سال به همراه پیتر هابلر اورست را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد، تا آن زمان صعود به اورست بدون استفاده از کپسول اکسیژن از سوی کوهنوردان ، شرپاها و دکترها غیر ممکن شمرده می شد اما مسنر و هابلر اولین نفراتی بودند که این غیرممکن را ممکن کردند.
مسنر تمامی 14 کوه بالای هشت هزار متر را صعود کرد و اولین نفری در تاریخ کوهنوردی شد که به این افتخار دست پیدا کرد . مسنر تمامی این 14 قله را بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد.
مسنر بعد ها اورست را بصورت سولو و افرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد تا بالاترین صعود انفرادی تاریخ کوهنوردی را ممکن کند.
مسنر بعنوان یک کاشف و ماجراجو به قله های بسیاری در سرتاسر دنیا صعود کرده . مسنر قطب های زمین را نیز پیمایش کرده و صحرای بزرگ گوبی را نیز درنوردید. همچتین او فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره جهان نیز می باشد. با هم نگاهی می اندازیم به کارنامه پرافتخار مسنر در گذر زمان:
مسنر در مجموع 20 بار قله های بالای هشت هزار متر را صعود کرد
کارنامه مسنر در هشت هزار متری ها به ترتیب زمان صعود:
1970 نانگاپاربات اولین وآخرین صعود از جبهه روپال با برادرش گونتر
1972 ماناسلو از مسیر جدید
1975 گاشربروم 1 اولین صعود به روش آلپی در تاریخ هیمالیا در سه روز گشایش مسیر جدید
1978 اورست اولین صعود تاریخ اورست بدون کپسول اکسیژن بهمراه پیتر هابلر
1978 نانگاپاربات اولین صعود تمام انفرادی به یک کوه هشت هزار متری
1979کوه سرسخت K2
1980 اورست ؛ اولین و تنها صعود انفرادی و بدون کپسول اکسیژن در تاریخ هیمالیا بر روی بام جهان
1981 شیشاپانگما ؛ گشایش مسیر جدید
1982 کانجنچونگا ؛ گشایش مسیر جدید
1982 گاشربروم 2
1982 برودپیک
1982 اولین تلاش زمستانی بر روی چوآیو (صعود نا موفق)
1984 تراورس گاشربروم 1 و 2 صعود به قله ها بدون بازگشت به کمپ اصلی
1985 داهولاگری
1985 آناپورنا ؛ گشایش مسیر جدید
1986 ماکالو
1986 لوتسه
سایر اکسپدیشن های مسنر:
1971 انجام برنامه های کوهنوردی در ایران ؛ نپال ، گینه نو ، پاکستان و شرق آفریقا
1972 نوشاخ واقع در رشته کوه هندوکش افغانستان
1974 کوه دنالی در آلاسکا از مسیر جدید
1978 کلیمانجارو مسیر جدید
1986 پیمایش شرق تبت ، کوه وینسون در قطب جنوب ؛ در این سال مسنر اولین شخصی شد که 7 قله ی مرتفع 7 قاره ی دنیا را بدون کپسول اکسیژن صعود کرد
1989 پیمایش قطب جنوب
1992 کوه شیمباروزو مرتفع ترین کوه دنیا بر مبنای فاصله از مرکز کره زمین
1995 پیمایش قطب شمال از سیبری به کانادا(ناموفق)
1998 صعود به کوه های مغولستان و برخی کوه های آند
2000 ساخت فیلمی بر روی کوه فوجی ژاپن
2003 سفر به اقیانوس منجمد شمالی
2004 پیمایش صحرای بزرگ گوبی مغولستان ، 2000 کیلومتر پیمایش پیاده
مسنر پا به سن گذاشته در سال 2003 شروع به ساخت پروژه به نام “موزه کوهنوردی مسنر” کرد که در سال 2006 در قالب پنج موزه در نقاط مختلف کوهستان آلپ به منظور بازدید عموم بازگشایی شدند.در این موزه ها عکس ها وتجهیزاتی از کوهنوردی ها ی مسنر وهمینطور سایر تجهیزات و ادوات کوهنوردی به نمایش در آمده .
اینکه مسنر با این سبک کوهنوردی در تمامی صعود هایش زنده ماند و چگونه تمامی صعود هایش بدون کپسول اکسیژن بودند خود نشان از نبوغ و توان فرا انسانی او دارد. بدون شک نام و یاد مسنر برای همیشه در تاریخ کوهنوردی باقی می ماند .
سخنانی از مسنر:
“بدون خطر مرگ، کوهنوردی دیگر کوهنوردی نیست ولی در کوهنوردی من به دنبال مرگ نیستم، دقیقا برعکس آن، من سعی در زنده ماندن دارم. اما زنده ماندن بدون وجود خطر مرگ نیز بسیار آسان است. کوهنوردی هنر زنده ماندن در شرایط سخت است که شامل خطر مرگ هم میشود. بهترین کوهنورد کسی نیست که تلاش میکند تا یکی دوبار کارهای احمقانه بکند و سپس بمیرد. بلکه بهترین کوهنورد کسی است که سعی میکند بزرگترین کارها را انجام دهد و زنده بماند . . .شما باید نزد خودتان در نظر بگیرید که فلان کار را میتوانید انجام دهید و یا نمیتوانید. این یکی از اصلیترین قسمتهای کوهنوردی است که هر لحظه باید یادتان باشد. پیش خودتان بگوئید”این حد و مرز من است. بیشتر از این نمیتوانم، باید پائین تر از این حد توقف کنم.” و اگر شما از این حد بالاتر بروید مطمئنا در کوهنوردی کشته خواهید شد و هنر کوهنوردی زنده ماندن است نه مردن.”
منابع:
استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
الیزابت هاولی ؛ تاریخ نگارِ تاریخ ساز
نویسنده: مسعود فرح بخش
بی تردید معروف ترین چهره ی غیر کوهنورد در دنیای کوهنوردی خانم الیزاب هاولی است.خانم هاولی متولد 9 نوامبر 1923 در شیکاگو امریکا می باشد. وی با اینکه در طول عمرش حتی یک قله را هم صعود نکرده مسئول ثبت اکسپدیشن های هیمالیا می باشد.
هر کوهنوردی بعد از صعود باید به طور مستقیم با شخص خانم هاولی یا دستیارانش صحبت کند و مدارک خود را برای صعود به قله ارائه دهد و در نهایت این خانم هاولی و دستیارانش هستند که ادعای کوهنورد را مبنی بر صعود قله رد یا تایید می کنند.
او در دانشگاه میشیگان در رشته تاریخ تحصیل کرد و از سال 1946 در مجله fortune به عنوان خبرنگار شروع به کار کرد.او که شیفته سفر کردن بود در سال 1957 از کار در این مجله استعفا داد تا بتواند راحت به تمام نقاط دنیا سفر کند. وی اروپای شرقی ، خاور میانه از جمله ایران ، نپال و بسیاری از کشور های دیگر سفر کرد. در حین سفرهایش برای تامین مخارج زندگی و سفرهایش چند کار پاره وقت و موقت در نیویورک را انجام می داد. خانم هاولی در سفر به نپال و کاتماندو عاشق این نقطه از کره ی زمین شد و بعد از یک سال از بازگشتش در سال 1960 مجدد به کاتماندو بازگشت و هرگز آنجا را ترک نکرد.
او به واسطه شغل خبرنگاری اش بعد از ورود به نپال در مجله ی تایم و بعد ها در خبرگزاری رویترز شروع به فعالیت کرد. در طول این سال ها او متوجه شد که عمده خبرهایی که در این نقطه از جهان می گذرد مربوط به کوهنوردی و کوهنوردانی است که از جای جای دنیا به این نقطه از دنیا سفر می کنند. سپس کم کم اقدام به ثبت وقایع کوهنوردی کرد و بدین ترتیب بود که خانم الیزابت هاولی به بهترین واقعه نگار اکسیپدیشن های هیمالیا تبدیل شد.
خانم هاولی هرگز ازدواج نکرد و همینطور در طول عمرش هرگز کوهی را نیز صعود نکرد .او آنقدر با کوهنوردان مختلف در مورد جزئیات صعودهایشان مصاحبه و اطلاعات را ثبت کرد که به یک بانک اطلاعاتی برای کوه ها و مسیرهای هیمالیا تبدیل شد. بانک اطلاعاتی خانم هاولی شامل تمام اطلاعات مسیرها ، موفقیت ها ، نرخ مرگ و میر و … می باشد که برای آنالیز در اختیار کوهنوردان و سرپرستان تیم ها قرار می گیرد.
امروزه کوهنوردان نه تنها صعودشان به قلل هیمالیا احتیاج به تایید خانم هاولی و دستیارانش دارد بلکه کوهنوردان زبده و تیم های ماجراجو برای انجام کارهای نو و خاص ، مسیرهای جدید و هرگونه ماجراجویی از خانم هاولی مشورت می گیرند.
برای مثال رینهولد مسنر در انجام برنامه های خود چند بار از خانم هاولی مشورت گرفت.
اهمیت نقش خانم هاولی در جریان اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها جالب توجه و مشخص است.
خانم اوه یون سون بعنوان اولین زنی که تمام قلل هشت هزاری را صعود کرده شناخته شد. او زمانیکه به قله آناپورنا صعود کرد تلویزیون کره برای وی جشن گرفت . ماجرای صعود خانم سون به آناپورنا و دنبال آن به تمام قلل هشت هزاری در صدر اخبار تلویزیون کره قرار گرفت.
بعد از خانم سون ، ادورنه پاسابان از اسپانیا با صعود به تمامی قلل هشت هزاری خود را اولین زن عضو باشگاه هشت هزاری ها معرفی کرد و صعود اوه یون سون به قله کانگجن چونگا را زیر سوال برد . خانم هاولی بعد از مصاحبه با اوه یون سون سرانجام ادعای صعود او را به قله کانجن چونگا رد و ادورنه پاسابان را بعنوان اولین زنی که به تمامی کوه های هشت هزاری صعود موفقیت انجام داده ، معرفی کرد. بعد ها خانم سون اعتراف کرد که بعلت شرایط بد آب و هوایی چند متر پایین تر از قله اصلی کانجن چونگا مجبور به بازگشت شده.
خانم هاولی افسر اجرایی نهادیست که سر ادموند هیلاری برای بهبود وضعیت بهداشتی ، اموزشی و فرهنکی کودکان نپالی در اطراف کوه اورست بنیان نهاد. خانم هاولی به شدت مورد احترام جامعه کوهنوردی می باشد . در سال 1994 کلوپ آلپاین آمریکا جایزه یک عمر فعالیت ادبی را جهت کوه نویسی و واقعه نگاری بسیار دقیق وی به او اهدا کرد.
هم چنین به پاس بزرگداشت خانم هاولی یک قله به ارتفاع 6182 متر در نپال و در محدوده کوه دائولاگری به نام او نامگذاری شد. یخ نورد فرانسوی فرانسیس دارنیلانو در سال 2008 به صورت سولو و انفرادی به “قله هاولی” صعود کرد.
خانم هاولی با وجود سن زیاد هنوز هم شخصا اقدام به مصاحبه با کوهنوردان می کند و به گروه های ماجراجو و کوهنوردان خاص جهت انجام فعالیت های نو و شاخص مشاوره می دهد.
مطلب زیر بعد از مرگ خانم هاولی در ژانویه 2018 اضافه شد:
الیزابت هاولی بزرگ بانوی دنیای کوهنوردی در سن 94 سالگی در نپال از دنیا رفت. خانم هاولی در حدود نیم قرن به نوشتن وقایع روز کوهنوردی و بررسی صحت و سقم صعود کوهنوردان به قلل مرتفع دنیا پرداخت. او به طرز باورنکردنی مورد احترام جامعه کوهنوردی بود. خانم هاولی در طول عمرش هرگز از کوهی بالا نرفت اما تمام کوهنوردان بزرگ دوران را به تحسین وا داشت. از صعودهای بزرگ ابتدایی در اورست تا صعودهای تکرار نشدنی دهه هفتاد میلادی. از صعود بدون اکسیژن مسنر و هابلر به اورست تا صعود تمام انفرادی مسنر به بام دنیا.
دهه هشتاد میلادی و ورود مردان یخی به هیمالیا، این لهستانی های سرسخت و کوه هایی که یکی پس از دیگری در زمستان صعود شدند. از جمله تاریخی “اکنون ما اینجا هستیم” توسط ویلیچکی در فصل زمستان از روی بلندترین نقطه زمین تا صعود یرزی کوکوچکا و آرتور هاجزر به کوه بسیار دشوار آناپورنا در جهنمی سرد.
از فرود باورنکردنی برادران مسنر از رخ روپال در نانگاپاربات تا صعود تکرار نشدنی کوکوچکا و پیتروفسکی از مسیر لهستانی ها در k2. از فاجعه 1996 در اورست تا فاجعه 2008 در k2. از اولین زن فاتح تمامی چهارده قله هشت هزاری تا دومین زن فاتح این قلل. از عظیم قیچی ساز تا پروانه کاظمی…
الیزابت هاولی از کوه ها میگفت و از کوه ها می نوشت.
خانم هاولی یک عاشق واقعی بود، عشق اول و آخر برای این بانوی آمریکایی که هرگز ازدواج نکرد کوهستان بود. او به کوهستان عشق می ورزید و اکنون بعد از مرگش نامی به بزرگی همان کوه ها برایش باقیمانده است. نام او تا ابد در تاریخ کوهنوردی جاودان خواهد ماند و همواره از او به نیکی یاد خواهد شد.
[الیزابت هاولی 1923-2018]
برداشت از:
http://www.himalayandatabase.com/hawleybio.html
https://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_Hawley
http://heshmatmanesh.persianblog.ir/post/107/