نوشته‌ها

جنگجویان یخی

نویسنده: مسعود فرح بخش

صعود زمستانی به قلل هیمالیا ، غیر ممکنی بود که با اراده ی لهستانی ها ممکن شد

در دهه 50 ، 60 و 70 میلادی اوج شکوفایی کوهنوردی در قلل مرتفع هیمالیا و قراقروم بود ، در حالیکه بسیاری از اولین های تاریخ کوهنوردی در ارتفاعات بلند در همین سال ها شکل گرفت لهستانی ها در کشور خود اجازه خروج و شرکت در اکسپدیشن های هیمالیا نداشتند ، اوضاع اقتصادی اسفناک آن روزهای لهستان هم اجازه سفر به این گوشه از دنیا را نمی داد ، تا اینکه در اواسط دهه 70 کم کم پای لهستانی ها به هیمالیا باز شد اما درست در زمانیکه بسیاری از رکوردها به ثبت رسیده بود و بسیاری از غیر ممکن ها در هیمالیا ممکن شده بود.

کوهنوردان لهستانی باید ثابت می کردند که بهترین در دنیا هستند و برای اینکار باید تنها غیر ممکن موجود در هیمالیا را ممکن می کردند و آن چیزی نبود جز صعود زمستانی به یک قله ی بالای هشت هزار متر برای اولین بار در تاریخ کوهنوردی.

زمانیکه رینهولد مسنر به همراه پیتر هابلر در سال 1978 بدون کپسول اکسیژن به اورست صعود کردند فقط و فقط تنها یک غیر ممکن دیگر در هیمالیا باقی ماند غیر ممکنی که درست دو سال بعد در فوریه 1980 توسط کریستوف ویلیچکی کوهنورد نامدار لهستانی و لژک سیچی ممکن شد .

زمانی که ویلیچکی با بیسیم خود یک پیام کوتاه به بیس کمپ مخابره کرد و آن پیام شروع فصل جدید در تاریخ هیمالیا نوردی بود : ” مــــا روی قــــــله هســـتیـــــم ” پیامی کوتاه از بلند ترین نقطه ی زمین ولی اینبار در فصل زمستان .

اولین هشت هزاری لهستانی ها و اولین کوه هشت هزار متری که در زمستان صعود شد از قضا بلندترین آنها نیز بود. صعود زمستانی به کوه اورست تا آن تاریخ بزرگترین غیر ممکن تاریخ کوهنوردی بود که به وقوع پیوسته بود.

لهستانی های قدرتمند که “جنگجویان یخی” لقب گرفته بودند در حد فاصل سال 1980 تا 1988 موفق شدند 7 قله از چهارده قله ی بالای هشت هزار متری را صعود کنند.

اورست در سال 1980(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان)

ماناسلو در سال 1984

دائولاگری در سال 1985

چوآیو در سال 1985

کانگچن چونگا در سال 1986

آناپورنا در سال 1987

لوتسه در سال 1988(اولین صعود یک هشت هزاری در زمستان به صورت سولو و انفرادی توسط ویلیچکی)

در این بین یرزی کوکوچکای افسانه ای با 4 صعود زمستانی(کانگجن چونگا ، دائولاگری ، آناپورنا ، چوآیو ) و کریستوف ویلیچکی با 3 صعود(کانگجن چونگا ، لوتسه ، اورست) نامشان در تاریخ جاودانه شد.

لهستانی ها تا سال 2005 حاکم هیمالیا در زمستان بودند تا اینکه پدیده ای به نام “سیمون مورو” ظهور کرد

در سال 2005 سیمون مورو ی ایتالیایی بهمراه موراوسکی لهستانی شیشاپانگما را صعود کردند تا اولین غیر لهستانی تاریخ باشد که یک کوه هشت هزار متر را برای اولین بار در زمستان صعود کرد.

در سال 2009 سیمون مورو به همراه دنیس اروبکو ، ماکالو را نیز در زمستان صعود کرد تا اولین و تنها صعود زمستانی ماکالو رقم بخورد.

سیمون مورو در سال 2011 بهمراه دنیس اروبکو و کوری ریچاردز گاشربروم 2 را صعود کرد تا عدد فتوحات خود در زمستان را به سه برساند .

این صعود اولین صعود یک کوه هشت هزار متری در پاکستان بود و اولین و آخرین صعود زمستانی در گاشربروم 2.

در سال 2012 و 2013 باز هم لهستانی ها موفق شدند گاشربروم 1 و برودپیک را هم در پاکستان صعود کنند تا 12 قله از 14 قله بالای هشت هزار متر در زمستان صعود شده باشد.

اما صعود سیزدهمین کوه هشت هزاری تاریخ نیز به نام سیمون مورو افسانه ای رقم خورد. او به همراه آلکس تکسیکن و علی سدپارا از پاکستان بعد از چندین تلاش ناموفق در سال های قبل موفق شد در سال 2016 کوه سرسخت نانگاپاربات را در زمستان صعود کند تا با چهار صعود زمستانی نامش را در تاریخ کوه نوردی دنیا برای همیشه جاودان سازد.

اکنون کوه k2 ملقب به کوهستان وحشی ، دومین و مشکل ترین کوه جهان  تنها کوه بالای هشت هزار متریست که هنوز کسی موفق به صعود زمستانی آن نشده است. اما غیر ممکن غیر ممکن است …

عکس بالای صفحه: از چپ (دنیس اوروبکو ، سیمون مورو ، کوری ریچاردز) در اولین صعود زمستانی کوه گاشربروم 2

برگرفته از

Alpinist

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است
 

روز توچال و روزهای مشابه ؛ آری یا خیر؟

نویسنده: مسعود فرح بخش

(به مناسبت جمعه آخر تابستان)

در روز های اخیر خبرهایی از گرامی داشت “روز توچال” در فضای مجازی به سرعت در حال انتشار است و دست اندر کاران موضوع سعی در برپایی و گرامی داشت این روز بر روی قله توچال هستند.
اما آیا این روز و این نوع حرکت ها برای توچال و کوهنوردی مفید است یا خیر؟

13 تیر هر سال مصادف است با روز دماوند اما چرا باید روزی به اسم دماوند داشته باشیم و در این روز چه اتفاقی می افتد؟

دماوند از این جهت روزی در تقویم به خود اختصاص داده که بعنوان اصلی ترین نماد طبیعی سرزمین ایران و بلند ترین کوه ایران مطرح می شود. حتی تلاش ها برای ثبت جهانی دماوند زیبا در میراث جهانی یونسکو نیز ادامه دارد. اما توچال کوهیست که تنها وجه تمایز آن نزدیکی به پایتخت است و حتی بلندترین کوه استان تهران نیز نیست. همینطور روز توچال نیز برخلاف روز دماوند ، رسمی نیست و در هیچ تقویمی به ثبت نرسیده.

در روز دماوند که در 13 تیر یا جمعه نزدیک به این تاریخ برگزار میشود مراسمی در شهر رینه اجرا می شود که در آن با حضور صدها و هزاران نفر از علاقه مندان به کوه دماوند در عرصه های مختلف به معرفی طبیعت ، فرهنگ و تاریخ دماوند پرداخته می شود.

در این تاریخ اتفاق زیبایی رخ می دهد، در 13 تیر صد ها نفر از علاقه مندان به کوه دماوند صعود “نمی کنند” ، آنها در شهر رینه بر روی صندلی می نشینند و از دماوند صحبت می کنند.

اینروزها همگان به این موضوع واقفند که حضور با تعداد بالا در هر اکوسیستمی با هر نوع رفتار و منشی منجر به تخریب و عدم تعادل در آن اکوسیستم می شود.

با تمام این اوصاف این روز ها صحبت از حضور صدها نفری در کوه به شدت آسیب پذیری مثل توچال است. فرسایش خاک در توچال و گسترش پاکوب های مسیر در آن چنان زیاد است که شاید با کمتر کوهی در ایران بتوان مقایسه کرد.

از جهتی حال که روزی غیر رسمی به نام توچال به وجود آمده احتمال این وجود دارد که سایر کوه ها و مناطق بکر استان های ما نیز “روز” پیدا کنند و در نتیجه برای گرامیداشت آن روز بخصوص ، با هجوم گردشگران و کوهنوردان و در نتیجه تخریب های جبران ناپذیر در آنها مواجه شویم و این به ضرر طبیعت ایران و به ویژه اکوسیستم کوهستانی خواهد بود.

به امید روزی که مسئولانه سفر کنیم و آسیب هایی که به طبیعت وارد می کنیم را درک و از آن اجتناب کنیم.

کوه هایی مثل توچال و دماوند نزد ما به امانت هستند آنها را زیبا و سالم به همراه پوشش گیاهی و حیات وحشش به نسل های بعدی تحویل دهیم.

بیانیه وبسایت بام ایران در پاسخ به جمع آوری زباله های مسیر توچال و عدم تخریب در صعود با تعداد بالا توسط کوهنوردان به مجریان این روز:

دوستان عزیزم باور کنید تخریب فقط آشغال ریختن نیست

آلودگی صوتی صدها کوهنورد یعنی تخریب یعنی تنش و استرس بین جانداران بخصوص پرندگان

آلودگی تصویری ناشی از حضور تعداد بالا برابر است با تخریب و تنش بین حیات وحش نیمه جان توچال

قدم گذاشتن با تعداد بالا یعنی تخریب خاک ، فرسایش خاک چه کسی گفته در ارتفاعات بالا پوشش گیاهی وجود ندارد از ارتفاع 2500 تا خود قله پوشش گیاهی استپی وجود دارد و اگر خاک فرسوده شود که بسیار شده است پوشش گیاهی که بسیار ارزشمند است وجود نخواهد داشت.

نگاه به پاکوب های توچال بیندازید در قسمت هایی از خیابان های تهران گسترده تر شده اند

دفع فضولات انسانی به مقدار زیاد یعنی تخریب یعنی آلودگی محیط آلودگی خاک آلودگی آب های زیر زمینی

چه خواسته و چه ناخواسته تمامی این تخریب ها در حضور زیاد، اجتناب ناپذیر خواهد بود

گاهی غرور بی جایمان را باید زیر پا بگذاریم و کمی واقع بین باشیم صعود های با تعداد بالا در هر نقطه از طبیعت ایران که به شدت آسیب پذیر است امری نکوهیده است .

چنین تصمیماتی که از روی احساس گرفته شده هیچ توجیه زیست محیطی ندارد . امیدوارم متولیان این حرکت روزی متوجه اشتباهی که در حق توچال کردند بشوند .

مسعود فرح بخش – وبسایت بام ایران
www.5610m.com

همچنین مطلب زیر را در وبسایت کوهنامه مطالعه کنید

متن وبسایت کوهنامه در مورد روز توچال