نوشته‌ها

تراژدی و حماسه سقوط پرواز 571 در کوهستان

⁠⁣⁠⁣⁣نویسنده: مسعود فرح بخش

سقوط پرواز شماره 571 نیروی هوایی اروگوئه یکی از معروف ترین و بحث برانگیز ترین حوادث تاریخ هوانوردی جهان است. این پرواز در 13 اکتبر 1972 با 45 سرنشین در کوه های آند سقوط کرد. اما چیزی که این سانحه را با همه سوانح تاریخ هوانوردی متفاوت می کند، پیدا شدن و زنده ماندن 16 سرنشین این هواپیما در 23 دسامبر 1972 یعنی دو ماه و ده روز بعد از سقوط است.در روز سیزده اکتبر 1972 تیم آماتور راگبی از اروگوئه برای مسابقه به سمت شیلی پرواز می کند. در حین پرواز به دلیل عدم وجود دید کافی و البته محدودیت امکانات راداری آن دوره هواپیما به کوه های آند برخورد می کند. در لحظه برخورد دم هواپیما جدا میشد و بدنه بعد از برخورد به کوه به سمت پایین سر می خورد و با برخورد به تخته سنگی متوقف می شود. دوازده نفر از مسافران در همان لحظه برخورد در دم فوت می کنند. در ساعت های اولیه هم شش نفر به دلیل شدت جراحات و سرمای کوهستان جان می دهند و 27 نفر باقی می مانند که حال برخی وخیم بود. از این لحظه به بعد فاجعه برای بازماندگان پرواز 571 به نحو دیگری ادامه یافت. بعد از سقوط کشورهای شیلی و آرژانتین همزمان عملیات تجسس را بر روی کوه های آند آغاز می کنند و بعد از هشت روز هیچ اثری از هواپیمای سقوط کرده پیدا نمی کنند تا عملیات تجسس متوقف شد.بازماندگان حادثه روزها و هفته ها در شرایط بد و فلاکت باری زنده می مانند و البته در این مدت چند تن دیگر نیز جانشان را از دست می دهند. مسافران که هیچ گونه تجهیزاتی برای مقابله با سرما و گرسنگی نداشتند دست به ابتکارات عجیبی برای زنده ماندن زدند.
آنها به سختی توانستند برف آب کنند و جیره غذایی آنها فقط چند شکلات و مقداری غذای پیش افتاده بود. آنها حتی از بقای چرم لباس و چمدان ها و پارچه های صندلی های هواپیما تغذیه کردند. گروه شب ها را برای در امان ماندن از سرما در لاشه هواپیما سپری می کرد. در یکی از شب ها بهمن تمام لاشه را مدفون می کند و نفرات سه شبانه روز در زیر بهمن درون لاشه مدفون بودند تا اینکه سرانجام در آستانه خفگی توانستند با حفر برف به بیرون برسند.
بعد از هفته ها گرسنگی شدید و نبود امکانات کافی اما آنها شاید یکی از سخت ترین تصمیم هایی که هر انسانی می تواند را گرفتند. آنها از شدت گرسنگی بعد از هفته ها مجبور شدند از بقایای اجساد باقی ماندگان تغذیه کنند تا زنده بمانند. ⁣گرسنگی، سرما و برف کوری نفرات سرانجام دو تن از اعضای گروه به نام های ناندو پارادا و روبرتو کانه سا را متقاعد کرد که گروه را ترک کنند و برای کمک کاری کنند. آنها تصمیم گرفتند برای کمک به سمت شرق یعنی جایی که تصور می کردند کشور شیلی است بروند. ناندو و روبرتو بعد از دوازده روز کوهنوردی بدون امکانات از میان کوه های سر به فلک کشیده و یخچال های عظیم آند در کنار رودخانه ای چند گاو را دیدند. ناگهان در کنار گاوها یک اسب همراه با یک سوار را نیز مشاهده کردند. آنها ابتدا فکر کردند که توهم است اما این واقعیت داشت. سرجیو کاتالان روستایی و چوپانی بود که آنها را پیدا کرد. سرانجام خبر زنده ماندن آنها به دولت شیلی رسید و چند هلیکوپتر به محل لاشه هواپیما اعزام شد و 14 مسافر دیگر نیز نجات پیدا کردند. خبر این اتفاق در آن روزها کل جراید جهان را پر کرد و تعداد زیادی از مردم کنجکاو و خبرنگاران راهی منطقه شدند. بین مردم شایعات بسیار عجیبی در مورد این شانزده نفر شکل گرفته بود و دولت شیلی برای جلوگیری از هر گونه کنجکاوی تمام بقایای هواپیما را در منطقه سوزاند و فقط یک بنای یادبود ساده در محل سقوط هواپیما نصب شد.
بعدها از داستان این حادثه چندین کتاب نوشته و چندین فیلم ساخته شد.
عکس: ناندو پارادا(چپ) و روبرتو کانه سا(راست) به همراه سدجیو کاتالان(ایستاده) بعد از نجات

منبع مطلب از ویکیپدیا

کانال تلگرام بام ایران(کلیک کنید)

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام و لینک وبسایت بام ایران مجاز است

الیزابت روول؛ کوهنورد سبک آلپی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

⁣الیزابت روول(elisabeth revol) متولد 1980 در فرانسه است. او به دلیل سبک کوهنوردی آلپی در بین جامعه کوهنوردی شناخته شده است. او تنها زنی در جهان است که به شکل انفرادی و بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قلل گاشربروم1، گاشربروم2 و برودپیک صعود کرده است. از رکوردهای جالب توجه دیگر که توسط او ثبت شده است فاصله 52 ساعتی صعود به قلل گاشربروم 1 و 2 بدون بازگشت به کمپ اصلی است. الیزابت اولین بار زمانی که 19 سال سن داشت همراه پدر و مادرش با کوهنوردی آشنا شد. در سال 2006 او به همراه تیم ملی کوهنوردی فرانسه به بولیوی سفر کرد و دستاورد این تیم گشایش 5 مسیر در ارتفاعات آند در کشور بولیوی بود. در همان سال او به نپال سفر کرد و مسیری جدید از رخ جنوب شرقی کوه Pharilapcha را گشایش کرد.
اما شاهکارهای کوهنوردی او از سال 2008 شروع شد. او در این سال با سفر به پاکستان در طی فقط 16 روز سه کوه هشت هزار متری برودپیک، گاشربروم 1 و گاشربروم 2 را تنها و بدون استفاده از کپسول اکسیژن صعود کرد. او در سال 2009 به همراه مارتین میناریک تا برج شرقی کوه آناپورنا صعود کرد و شرایط جوی اجازه نداد که به قله اصلی آناپورنا صعود کند. در برگشت مارتین بر اثر سقوط جان خود را از دست داد و پیکرش هرگز پیدا نشد.
⁣الیزابت از سال 2009 تا 2013 تمام فعالیت های کوهنوردی را متوقف کرد و فقط به انجام ورزش های چندگانه پرداخت. از جمله دستاوردهای او در این چند سال قهرمانی اروپا و کسب عنوان پنجم جهان در مسابقات چندگانه در سال 2012 و قهرمانی فرانسه در سال 2013 بود. از سال 2013 پروژه اصلی او در هشت هزاری ها یعنی صعود به قله سرسخت نانگاپاربات در زمستان آغاز می شود. در زمستان 2013 الیزابت روول به همراه کوهنورد ایتالیایی دانیل ناردی در تلاشی برای رسیدن به قله نانگاپاربات تا ارتفاع 6450 متری این کوه صعود می کنند و به دلیل بدی هوا مجبور به بازگشت می شوند. در 17 ژانویه 2016 او به همراه تومک مکیویچ لهستانی به ارتفاع 7800 متری نانگاپاربات می رسند و به دلیل بدی هوا مجبور به بازگشت از 300 متری قله می شوند. این بالاترین ارتفاعی بود که کوهنوردی در بین همه 34 اکسپدیشن زمستانی قبلی بر روی نانگاپاربات به آن رسیده بود.
الیزابت درابتدای  سال 2017  و در زمستان بر روی کوه ماناسلو تلاشی ناموفق را انجام داد. در همین سال او به شکل انفرادی و بدون کپسول اکسیژن به کوه لوتسه صعود کرد. در همین سال او موفق به صعود ماکالو نیز شد. او در تلاش انفرادی و بدون کپسول اکسیژن در همین سال بر روی اورست و از مسیر جنوبی از ارتفاع 8500 متر به دلیل دیر شدن زمان صعود مجبور به بازگشت شد.
او در زمستان 2018 مجددا به همراه تومک مکیویچ به نانگاپاربات برگشت. او و تومک حتی بعد از اولین صعود زمستانی نانگاپاربات توسط تیم سه نفره مورو، تکسیکن و سدپارا باز هم میل و علاقه شان را برای رسیدن به قله این کوه حفظ کردند. در جریان تلاش سرانجام الیزابت و تومک مکیویچ موفق به صعود زمستانی قله نانگاپاربات شدند. الیزابت دومین کوهنورد زن دنیاست که موفق به صعود یک هشت هزاری در زمستان شده است. در حین فرود از نانگاپاربات تومک مکیویچ جان خود را از دست داد و الیزابت نیز به دلیل یخ زدگی انگشتان دست و پا به کمک تیم امداد از ارتفاع 6000 متر به پایین بازگشت.

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از این مطلب فقط با ذکر نام و لینک “بام ایران، 5610متر” مجاز است

هفت سال در نانگاپاربات

نویسنده: مسعود فرح بخش
داستان دومین صعود زمستانی کوه نانگاپاربات برای همیشه در تاریخ کوهنوردی جهان ماندگار شد. کوهنوردی در زمستان و در ارتفاعات بالا حد نهایی تلاش و اراده بشر است و زمستان 2018 نانگاپاربات تجلی این تلاش و اراده بود. تاریخ کوهنوردی قصه ای از مردان و زنی جنگجو در کارزار سخت و سرد را فراموش نخواهد کرد. قصه ای از جنگجویان یخی که حد توان و اراده بشر را به جلو هول دادند. کوهستان قاتل، نانگاپاربات از این پس داستانی دیگر را در دل خود دارد. داستانی که در آن انسان هایی سرسخت به جدال با کوهی سرسخت تر رفتند و در پایان این کارزار عده ای اسطوره شدند و عده ای اما افسانه….
شاید زمانی که تومک مکیویچ در زمستان 2011 کوله بارش را از منزلش در لهستان به مقصد پاکستان و صعود زمستانی نانگاپاربات جمع کرد هرگز فکر نمی کرد که سرنوشت او با این کوه رقم خورده است. تومک از زمستان 2011 تا زمستان 2018 هفت تلاش بر روی این کوه انجام داد. هیچ کوهنوردی تا قبل از این به اندازه تومک بر روی یک کوه تلاش نکرد و شکست نخورد اما تومک فقط یک هدف در سر داشت و آن چیزی جز “اولین صعود زمستانی” به این کوه نبود. سه تلاش اخیر تومک مکیویچ در نانگاپاربات با کوهنورد زن قوی فرانسوی الیزابت روول انجام شد. در زمستان 2016 زمانی که تومک و الیزابت در حال تلاش بر روی نانگاپاربات بودند خبری تلخ برای تومک رقم خورد. اولین صعود زمستانی نانگاپاربات در 26 فوریه آن سال توسط سیمون مورو، آلکس تکسیکن و محمدعلی سدپارا انجام شد. تومک با وجود انتقاداتی که از صعود آنان داشت اما کسی فکر نمی کرد که مجددا به نانگاپاربات بازگردد اما زمستان 2018 او دوباره به همراه الیزابت روول به این کوه بازگشت. تومک در هفتمین تلاش خود و سومین تلاش او به همراه الیزابت روول سرانجام موفق شد که این غیر ممکن را انجام دهد. آنها در 25 ژانویه و در زمستان سرانجام به قله نانگاپاربات صعود کردند اما در برگشت شرایط برای تومک و الیزابت خوب پیش نرفت و تومک در ارتفاع 7200 متری نانگاپاربات برای همیشه به قسمتی از این کوه تبدیل شد. الیزابت روول هم در تلاشی خیره کننده و در یک عملیات امداد بی سابقه توسط دنیس اروبکو و آدام بیلیچکی به پایین منتقل شد.
تومک مکیویچ متولد 1975 در لهستان و دارای 3 فرزند است. او در نوجوانی به هروئین معتاد و در مراکز ترک اعتیاد درمان شد. اولین دستاورد جدی کوهنوردی او تراورس کوه لوگان، بلندترین کوه کانادا و دومین کوه مرتفع آمریکای شمالی در سال 2008 بود. او در سال 2009 به شکل انفرادی به کوه خانتانگری صعود کرد.

تومک مکیویچ و ایزابت روول

تومک مکیویچ و الیزابت روول

زمستان 2018 نانگاپاربات پایانی دراماتیک داشت، پایانی همچون صعود برادران مسنر از رخ روپال به نانگاپاربات. تومک هفت سال در نانگاپاربات در این جهنم سرد جنگید و درست زمانی که فقط چند قدم تا پایان کارزار فاصله داشت همچون گونتر مسنر برای همیشه در این کوه باقی ماند.
شاید حال الیزابت را فقط رینهولد مسنر درک کند… اینکه دو نفری در راه هدف تلاش کنی اما در نهایت خودت تنها بازگردی با دستاوردی که نمی دانی آیا پیروزی است یا شکست…

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام و لینک وبسایت “بام ایران؛ 5610متر” مجاز است

 

لوسی واکر؛ کوهنوردی که در راه آزادی گام برداشت

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

لوسی واکر از پیشگامان کوهنوردی زنان و اولین کوهنوردی حرفه ای خانم در کوه های آلپ بود که سال ها به طور مستمر در منظقه آلپ کوهنوردی کرد. او در خط مقدم کوهنوردی زنان بود و در زمانی که حتی مردان باور به صعود های او نداشتند، او با بالا رفتن از قلل سرسخت آلپ در راه آزادی اجتماعی زنان گام برداشت.
لوسی واکر در سال 1836 در کانادا متولد و در زادگاه اصلی اش لیورپول بزرگ شد. لوسی در کودکی به همراه والدینش به کوهپایه های آلپ می رفت و در حالیکه برادر و پدرش به صعود کوه ها می پرداختند، او از تماشای مناظر اطراف لذت می برد. برادر و پدر لوسی از کوهنوردان حرفه ای آن زمان بودند و مشوق اصلی او برای رسیدن به رویایش. لوسی واکر در سال 1858 از دو گذرگاه کوهستان آلپ Theodal و Monte moro عبور کرد و با استفاده از تجربیات این سفر در سال بعد شروع به اولین صعود حرفه ای دوران کوهنوردی اش کرد.
لوسی واکر در سال 1859 با صعود به کوه 3629متری Altes در سوئیس متوجه شد که از این پس بالا رفتن از کوه ها تنها کاریست که می تواند به او آرامش دهد. پدر لوسی به او پیشنهاد که در جریان این صعود از راهنمای کوهستان و دوست دیرینه اش Melchior Anderegg استفاده کند. کوهنوردی لوسی با سرپرستی آندرگ شروع صعودهای جدی تر او بود. بسیاری از صعودهای لوسی واکر در آن زمان از سوی جامعه کوهنوردی مورد قبول واقع نمی شد. مردان کوهنورد بریتانیایی نمی توانستند باور کنند که یک زن چنین با قدرت می تواند به قلل سرسخت آلپ صعود کند. در آن زمان کوهنوردی یک زن و انجام دادن کاری به جز امورات اولیه خانه، امری نبود که برای مردان انگلیسی چندان خوشایند باشد از همین روی اغلب صعودهای لوسی واکر همراه پدر و برادرش و همینطور راهنمای همیشگی کوهستان خانواده واکر، آقای آندرگ انجام شد.

لوسی واکر و پدرش در زرمات سوئیس در جریان صعود ماترهورن

خانم لوسی واکر و به همره پدرش فرانک واکر(نشسته چپ) و سرپرست گروه ملکیور آندرگ(ایستاده وسط)

در سال 1871 لوسی واکر متوجه شد که خانم Meta Brevoort کوهنورد زن امریکایی در حال تدارک برای صعود به قله ماترهورن است. خانم برووت در سال 1869 بر روی ماترهورن تلاش کرد و به دلیل شرایط بد هوا مجبور به بازگشت از ارتفاع 4000 متری شد. بنابراین لوسی واکر تصمیم گرفت که هرچه سریع تر به این رویای دیرینه اش پایان دهد. او به همراه پدر و برادرش در قالب گروهی به سرپرستی آندرگ به عنوان اولین زن و فقط 7 سال بعد از اولین صعود موفق ماترهورن توسط ادوارد ویمپر، موفق به صعود این کوه سرسخت شد. صعود ماترهورن توسط لوسی واکر مانند یک بمب در باشگاه کوهنوردی بریتانیا سر و صدا کرد و سرانجام بعد از این صعود بود که کوهنوردان مرد او را جدی گرفتند! خانم لوسی واکر سرانجام ثابت کرد که یک کوهنورد زن نیز می تواند به کوه های آلپ صعود کند.

خانم لوسی واکر در مسیر ماترهورن

خانم لوسی واکر در حین کوهنوردی

از دیگر صعود های خانم واکر اولین صعود موفق کوه بالمهورن و اولین زن صعود کننده به کوه های ایگر و واترهورن است.
لوسی واکر 21 سال به طور حرفه ای در آلپ کوهنوردی کرد و به بیش از 90 قله منطقه صعود کرد. او اولین زنی بود که به بسیاری از این قلل صعود کرد. لوسی واکر بعد از پایان دوران کوهنوردی اش همچنان به کوهپایه های آلپ می رفت و حین قدم زدن و دیدن مناظر کوه هایی که زمانی همه آنها را درنوردیده بود، با دوستان قدیمی اش نیز دیدار می کرد.
با تمام شایستگی و قدرتی که لوسی واکر داشت، هرگز اجازه پیدا نکرد به عضویت باشگاه کوهنوردی بریتانیا درآید و فقط با تاسیس بخش بانوان این باشگاه در مدت کوتاهی به عنوان مدیر باشگاه مشغول به کار شد.
لوسی واکر در سال 1916 و در سن 80 سالگی در منزلش در لیورپول از دنیا رفت.

 

منابع:

www.wiredforadventure.co.uk

www.findagrave.com

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

ابَر کوه های سامانه خورشیدی

نویسنده: مسعود فرح بخش

زمانی که کوه اورست به عنوان بام دنیا شناخته شد مردم صعود به آن را غیرممکن می دانستند. از اواخر قرن نوزدهم زمزمه های صعود به بام جهان شکل گرفت تا اینکه سرانجام در نیمه قرن بیستم این غیر ممکن، ممکن شد. بعد از این انقلاب کوهنوردی هر روز حد و مرزهای کوهنوردی شکسته شد و هر غیرممکنی که بود به سرانجام رسید. قطعا در طی چند دهه آینده هیچ غیرممکنی در کوهنوردی دنیا وجود نخواهد داشت.
حس ماجراجویی انسان همواره دلیلی بوده برای پیشرفت و امروز این حس ماجراجویی نگاهی فراتر از مرزهای کره زمین دارد. کوهنوردی در کرات دیگر چیزی است که امروز غیرممکن بنظر می رسد درست مانند صعود به اورست در قرن های گذشته! اما شاید در چندقرن آینده چنین تیتری را در روزنامه های آن زمان شاهد باشیم:

“کوهنوردی از کره زمین به بام مریخ صعود کرد”

بله مریخ جایی که هنوز بشر سطح آن را لمس نکرده است اما صعود به ارتفاعات مریخ و به خصوص بام مریخ قطعا برای هر کوهنوردی وسوسه کننده است چرا که ارتفاع “کوه المپوس” از بلندترین ارتفاعات زمین بسیار بلندتر است.
کوه غول پیکر و آتشفشانی المپوس در مریخ 22000 متر ارتفاع دارد اما چون در سطح مریخ آب وجود ندارد مبنای اندازه گیری ارتفاع، ریشه کوه محسوب می شود و این مقیاس متفاوت با چیزی است که ما برای زمین می شناسیم. هرچند این کوه برای صعود بسیار مرتفع است اما نیروی گرانش کمتر در مریخ شاید کمکی باشد به کوهنوردان برای صعود آسان تر چراکه یک کوله پشتی 25 کیلوگرمی در مریخ فقط 9 کیلوگرم وزن خواهد داشت!
اگر مقیاس ارتفاع سنجی از ریشه کوه را وارد زمین کنیم یا به عبارت ساده تر اگر تمام آب های کره زمین خشک شوند آن گاه “کوه مائو ناکی” در هاوایی با 10200 متر ارتفاع مرتفع ترین نقطه زمین است( این کوه 4195متر ارتفاع از سطح آب های آزاد دارد) و کوه اورست فقط 4900 متر ارتفاع خواهد داشت.
اگر حس ماجراجویی در کوهنوردان قرن های بعد همچنان قوی باشد قطعا به سمت “کوه ری سیلوا” در سیارک وستا خواهند رفت.
در سال 2011 کوه ری سیلوا در سیارک وستا که دومین جرم بزرگ در کمربند سیارکی سامانه خورشیدی است با ارتفاعی حدود 23000 متر، مرتفع ترین کوه سامانه خورشیدی شناخته شد. این کوه در مرکز یک دهانه ی برخوردی واقع شده است.

عکس: کوه المپوس مریخ توسط مریخ نورد وایکینگ 1 در سال 1976

منبع: ویکیپدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام “وبسایت بام ایران ، 5610متر” مجاز است

سقوط به اعماق k2

نویسنده: مسعود فرح بخش

در 10 ژوئیه 1986 کوهنورد نامدار لهستانی “تادوش پیتروفسکی” (Tadeusz Piotrowski)  بعد از صعود قله k2 و در حین فرود بر اثر سقوط جان خود را از دست داد. او که در هنگام مرگ 46 سال سن داشت یکی از بهترین کوهنوردان تاریخ کوهنوردی است.
شاید بتوان صعود زمستانی نوشاخ افغانستان به ارتفاع 7492 متر در سال 1973 به همره آندری زاوادا را شاخص ترین کار کوهنوردی پیتروفسکی و یکی از کارهای شاخص دنیای کوهنوردی نام برد. در آن سال نوشاخ اولین قله هفت هزار متری و بلندترین قله جهان بود که در زمستان صعود شد. صعودی که هرگز در تاریخ کوهنوردی تکرار نشد!
بسیاری صعودهای زمستانی دیگر در آلپ و صعود قلل تیریچ میر و راکاپوشی از دیگر صعودهای مهم پیتروفسکی بود.
در سال 1986 پیتروفسکی در حین اجرای برنامه ای جان خود را از دست داد که نه تنها شاخص ترین برنامه کوهنوردی او بود بلکه تا به امروز از آن اکسپدیشن به عنوان یکی از به یادماندنی ترین صعودهای همه دوران های کوهنوردی یاد می شود.
در 8 ژوئیه 1986 پیتروفسکی به همراه همنورد نام آشنایش یرزی کوکوچکا موفق به صعود کوه سرسخت k2 از مسیر بسیار دشوار و بسیار خطرناک دیواره جنوبی این کوه شد. مسیری که به “مسیر لهستانی ها” در k2 مشهور شد و رینهولد مسنر کوهنورد مشهور دنیا از آن به عنوان “مسیر خودکشی” یاد کرد. این صعود نفس گیر نه تنها هرگز در تاریخ کوهنوردی دنیا تکرار نشد بلکه حتی هیچ کوهنورد دیگری بر روی این مسیر مجدد تلاش نکرد.

نابغه های کوهنوردی دنیا

تادوش پیتروفسکی(چپ) و یرزی کوکوچکا(راست)

دو روز بعد از لمس قله k2، پیتروفسکی و کوکوچکا در حال فرود از یال آبروزی بودند که ناگهان در ارتفاع 7900 متری کرامپون ها یا همان یخ شکن های کفش پیتروفسکی از پایش جدا می شود و این نابغه کوهنوردی برای همیشه در اعماق کوه k2 آرام می گیرد.

پیتروفسکی در طول دوران حیاتش برای دستاوردهای ورزشی اش 4 بار بالاترین مدال ورزشی کشور لهستان را کسب کرد.

 

منبع: ویکیپدیا

 

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

جهانگردی با طعم کوهنوردی ؛ کریستین استانگل

هرمی درخشان در رشته کوه راکی

جردن رومرو ؛ پسری با ژن کوهنوردی

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

در ورزش های مختلف همواره افرادی هستند که دست به کارهای خاص و شاخص می زنند. این افراد شاید در رشته ورزشی خود بهترین نباشند اما بی شک استثنا هستند و کوهنوردی نیز از این قاعده جدا نیست. برای این که در کوهنوردی استثنا باشی نیاز نیست که کوکوچکا یا مسنر باشی بلکه فقط کافیست “جردن رومرو” باشی تا در تاریخ کوهنوردی نامی جاودان پیدا کنی. ظاهرا کوهنوردی به طور خاص در ژن جردن رومرو است چراکه هنگامی که بسیاری از کودکان در سرتاسر دنیا مشغول بازی های کودکانه بودند، او بی وقفه و خستگی ناپذیر در حال صعود به بالاترین قلل این کره خاکی بود.

جوردن رومرو متولد 1996 در کالیفرنیای آمریکا است و کودکی او با کوهنوردی گره خورده است. جردن زمانی که فقط 10 سال سن داشت بر بلندای بام آفریقا، کلیمانجارو ایستاد. این شروع کوهنوردی حرفه ای برای این پدیده جوان دنیای کوهنوردی بود. او در فاصله سه سال بعد کوه های آکونکاگوا در آرژانتین(قاره آمریکای جنوبی)، دنالی در آلاسکا(قاره آمریکای شمالی)، کارستنز در اندونزی(قاره اقیانوسیه) و البروس در روسیه(قاره اروپا) را صعود کرد که تا فقط با 12 سال سن 5 قله از هفت قله مرتفع هفت قاره را صعود کرده باشد.

برای اینکه نام جردن رومرو در بین کوهنوردان فاتح هفت قله مرتفع هفت قاره ثبت شود دو غول دیگر را در پیش رو داشت. کوه اورست در آسیا و کوه وینسون در قطب جنوب.

امروزه علم ثابت کرده است که کوهنوردی در ارتفاعات بالا برای کودکان نه تنها مفید نیست بلکه می تواند باعث بروز آسیب های جدی در آن ها شود. جردن برای صعود به اورست دو راه داشت یا چند سال صبر کند و یا خطر کند. او گزینه دوم را انتخاب کرد و زیرنظر پزشک اختصاصی اش به همراه پدر، مادر و سه شرپای اختصاصی راهی اورست شد. او در سال 2010 در حالی که فقط 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داشت با تلاشی تاریخی بر بلندای بام دنیا ایستاد تا تبدیل به جوان ترین فاتح تاریخ کوه اورست شود. جردن رومرو در حالی به اورست صعود کرد که شکسته شدن رکوردش بسیار بعید به نظر می رسد. رکورد قبلی متعلق به دخترنپالی به نام مینگ کیپا بود که در سال 2003 با 15 سال سن به اورست صعود کرده بود.

اما برای رومرو این پایان کار نبود. او سال بعد راهی قطب جنوب شد و با صعود به کوه وینسون تبدیل به جوان ترین فاتح هفت قله ی هفت قاره شد.

جوردن رومرو دو کتاب از داستان صعودش به اورست را به چاپ رسانده است. این استثنای کوهنوردی هم اکنون 21 سال سن دارد و پروژه بعدی او صعود به 50 قله مرتفع 50 ایالت آمریکا است.

منبع: ویکی پدیا

استفاده از مطلب فوق فقط با ذکر نام وبسایت “بام ایران ، ۵۶۱۰ متر” مجاز است

اورست ؛ جایی برای پیرمردها

نویسنده و مترجم: مسعود فرح بخش

“من عقیده دارم که سن 80 سالگی برای انسان می تواند یک شروع باشد. شما برای جذاب تر شدن زندگی به یک هدف نیاز دارید و این هدف می تواند هر چیزی جز بالارفتن از یک کوه باشد”

اما برای پیرمرد هشتاد ساله ی ژاپنی این هدف برای جذاب تر شدن زندگی اش، دقیقا بالارفتن از یک کوه بود، نه یک کوه کم ارتفاع نزدیک محل زندگی اش، بلکه این کوه بام دنیا بود.

یوچیرو میورا (yuichiro Miura) در 12 اکتبر 1932 در ژاپن به دنیا آمد. زندگی یوچیرو همواره با ماجراجویی همراه بود. وی در سال 2003 و در سن 70 سالگی به اورست صعود کرد و تبدیل به مسن ترین فردی شد که تا آن زمان موفق به ایستادن بر بلندای بام دنیا شده است. اما این رکورد میورا کمی بعد شکسته شد ولی او تسلیم نشد. وی در سال 2008 مجدد به اورست رفت و در سن 75 سالگی به اورست صعود کرد تا رکورد خود را پس بگیرد.در سرنوشت میورا این پایان کار نبود چراکه در همان سال و چند روز بعد از میورا، پیرمرد نپالی “مین بهادر شرچان” در حالی که فقط 113 روز بزرگتر از میورا بود موفق به صعود اورست شد تا نامش به عنوان پیرترین فرد صعود کننده به اورست ثبت شود.

یوچیرو میورا؛ مسن ترین فرد صعود کننده به اورست

انسان در طول چند دهه زندگی خود همواره به اقتضای سن، اهداف ورزشی گوناگونی در سر دارد. برخی اهداف فقط در سنین جوانی می توانند محقق شوند. اما این محدودیت ها زاده ی ذهن و تفکر انسان است و در صورت اراده کردن غیرممکنی نخواهد بود. یوچیرو میورا ورزش کردن ورای محدودیت ها را به جهانیان نشان داد و به همگان ثابت کرد که سن حتی در موفقیت ها ورزشی که نیاز به بدنی ورزیده است نیز ملاک مهمی نیست.

این پیرمرد ورزشکار و ماجراجوی ژاپنی در 13 می 2013 و با 80 سال و 224 روز سن برای سومین بار بر بلندای بام دنیا ایستاد تا به عنوان مسن ترین فرد صعود کننده به اورست نامش در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برسد. رکوردی که این بار شاید شکسته شدنش به سال ها زمان نیاز داشته باشد. میورا در حین فرود در سال 2013 دچار ضعف شدید شد و از کمپ پیشرفته ABC در 6500 متری تا کمپ اصلی را به وسیله بالگرد طی کرد.

یوچیرو میورا؛ مسن ترین فرد صعود کننده به اورست

اما شهرت میورا فقط به رکورد سنی او بر روی اورست خلاصه نمی شود. میورا در سال 1970 و با اسکی از گردنه جنوبی اورست و طی ارتفاعی عمودی 2000  متری در زمان 2 دقیقه و 20 ثانیه، تبدیل به اولین فرد تاریخ شد که در اورست اسکی کرد. در سال 1970 هدف اصلی ژاپنی ها اسکی در اورست بود. در اکسپدیشن اسکی ژاپنی ها در آن سال 6 نفر جان خود را از دست دادند اما میورا سرانجام موفق به این کار شد.

از اسکی میورا فیلم مستندی به نام “مردی که در اورست اسکی کرد” ساخته شد. این فیلم مستند اولین فیلم ورزشی است که برنده جایزه اسکار شده است.

یوچیرو در خانواده ای کاملا ورزشکار رشد کرد. پدر وی کیزو میورا (keizo miura) مر%D